به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، سرمايه بزرگ انسان در زندگی حيثيت، آبرو و شخصيت اوست و هرچه آنرا به خطر اندازد مانند آن است كه جان او را بهخطر انداخته، بلكه گاه ترور شخصيت از ترور شخص مهمتر است. يكی از فلسفههای تحريم غيبت اين است كه اين سرمايه بر باد نرود، و حرمت اشخاص درهم نشكند، نكته ديگر اين است كه غيبت، بدبينی میآورد، پيوندهای اجتماعی را سست كرده، بذر كينه و عداوت را در دلها میپاشد و گاه سرچشمه نزاعهای خونين و قتل و كشتار میشود.
پيامبر گرامی اسلام(ص) میفرمايند «درهمی كه انسان از ربا بهدست میآورد گناهش نزد خدا از سی و شش زنا بزرگتر است و از هر ربا بالاتر آبروی مسلمان است». فيض كاشانی، المحجة البيضاء، جلد 5، ص 253، به نقل از تفسير نمونه، ج 22، ص 189.
غيبت آن است كه در غياب كسی سخنی گويند، منتهی سخنی كه عيبی از عيوب او را فاش سازد. خواه اين عيب جسمانی يا اخلاقی، در اعمال او يا در سخنش باشد. بنابراين، اگر كسی صفات ظاهر و آشكار ديگری را بيان كند، غيبت نخواهد بود، مگر اينكه قصد مذمت و عيبجويی داشته باشد. اگر صفتی در شخصی وجود نداشته باشد و گفته شود «تهمت» خواهد بود كه گناه آن به مراتب شديدتر و سنگينتر است. امام صادق(ع) میفرمايند «الغيبة أن تقول فی أخيك ما ستره الله عليه و امّا الامر الظاهر فيه، مثل الحدة و العجلة، فلا، و البهتان أن تقول ما ليس فيه»، غيبت آن است كه درباره برادر مسلمانت چيزی را بگويی كه خداوند پنهان داشته، و اما چيزی كه ظاهر است مانند تندخوئی و عجله داخل در غيبت نيست بهتان اين است كه چيزی را بگويی كه در او وجود ندارد. كلينی، محمدبن يعقوب، اصولی كافی، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 2، ص 358.
آيه «إِنَّ الَّذِينَ یُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ، كسانى كه دوست دارند كه زشتكارى در ميان آنان كه ايمان آوردهاند شيوع پيدا كند براى آنان در دنيا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود و خدا است كه مىداند و شما نمىدانيد»،(نور/19). در آيه ياد شده خداوند متعال بهطور مستقيم سخن از نكوهش اشاعه فحشا و تهديد شديد مرتكبشوندگان به ميان میآورد و بهطور ضمنی، از غيبت كردن مذمت میكند، زيرا اشاعه فحشا غالبا از راه غيبت يا تهمت است.
البته شأن نزول آيه در مورد تهمتی است كه از سوی منافقان به يكی از همسران پيامبر(ص) زده شده بود، ولی مسأله اشاعه فحشا مفهوم عام دارد كه بهويژه غيبت را در بسياری از موارد شامل میشود و هرگاه كارهای خلافی را مردم در پنهان انجام دادهاند و كسی از آن آگاه نيست برملا شود، بسياری از افرادی كه ايمانشان ضعيف است تشويق به انجام آن میشوند. آخرين سخن درباره تفسير آيه ياد شده اين است كه قرآن كريم برای تأكيد بر اين مسأله میگويد كسانی كه دوست دارند، اشاعه فحشا در ميان مؤمنان شود چنين سرنوشتی دارند.
غيبت به تدريج بهصورت يك بيماری روانی در میآيد، به گونهای كه غيبتكننده از كار خود لذت میبرد، و از اينكه پيوسته آبروی اين و آن را بريزد احساس رضا و خشنودی میكند، و اين يكی از مراحل بسيار خطرناك اخلاقی است. اينجا است كه غيبتكننده بايد قبل از هر چيز به درمان انگيزههای درونی غيبت كه در اعماق روح او است و به اين گناه دامن میزند بپردازد، انگيزههايی مانند «بخل، حسد، كينهتوزی، عداوت و خودبرتربينی» میتوانند زمينهساز غيبت و تهمت باشد.
بايد از طريق خودسازی و تفكر در عواقب سوء اين صفات زشت و نتايج شومی كه بهبار میآورد و همچنين از طريق رياضت نفس اين آلودگیها را از جان و دل شست، تا بتوان زبان را از آلودگی به غيبت باز داشت، سپس در مقام توبه برآمد و از آنجا كه غيبت جنبة حقالناس دارد اگر دسترسی به صاحب غيبت دارد و مشكل تازهای ايجاد نمیكند از او عذرخواهی كرد، هرچند بهصورت سربسته باشد، و اگر دسترسی به وی مقدور نيست برای او استغفار كرد و عمل نيك انجام داد، شايد به بركت آن خداوند متعال غيبتكننده را ببخشد و طرف مقابل را راضی سازد.