شهید محمدابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید.
همت در دوازدهمین روز فروردین سال ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان به دنیا آمد. هنگامی که مادرش او را باردار بود، همراه همسر خود عازم کربلای معلی شد. با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر حقطلبی و حقیقتجویی به این عطیه الهی دمیده و محمدابراهیم از همان دوران کودکی به قرآن و فراگیری آن و انس با ائمه(ع) علاقهمند شد. با اصرار زیاد از مادرش تقاضای آموزش قرآن داشت تا آنجا که در نوجوانی توانست قرائت کتاب آسمانی را بهطور کامل فرا گیرد.
محمدابراهیم سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و پس از گذراندن دوره دوساله دانشسرای تربیت معلم اصفهان به شهرضا بازگشت. در سال ۱۳۵۴ ابتدا به سربازی در پادگان لشکرک تهران و سپس پادگان گروه توپخانه اصفهان اعزام و پس از پایان سربازی در یکی از مدارس شهرضا مشغول تدریس شد. درست در همین ایام بود که با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی ارتباط برقرار کرد و در اثر این ارتباط با شخصیت امام خمینی(ره) بیشتر آشنا شد. در تشویق و ترغیب دانشآموزان به مطالعه و کسب بینش و آگاهی سعی وافری داشت و همین امر سبب شد تا چندین نوبت از طرف ساواک برای او اخطارهایی صادر شود. با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را به عهده گرفت.
در یکی از راهپیماییهای پرشور مردمی، قطعنامه مهمی را که یکی از بندهای آن تأکید بر انحلال سازمان ساواک بود، قرائت کرد. به دنبال این کار، فرمان ترور و اعدام او از سوی فرماندار نظامی اصفهان، سرلشکر ناجی صادر شد. در مهرماه ۱۳۵۷ با به زیر کشیدن مجسمه محمدرضا پهلوی از میدان اصلی شهر اصفهان، تحت تعقیب قرار گرفت و به سمت شیراز فرار کرد.
محمدابراهیم در ۲۳ دی ۱۳۶۰ با ژیلا بدیهیان ازدواج کرد. خانم بدیهیان در این خصوص چنین بیان میکند: «تنها تقاضای من از حاج همت این بود که عقد ما را امام خمینی(ره) جاری کند. حاج همت مدتی این دست و آن دست کرد و گفت: من میتوانم خواهشی از شما داشته باشم، فکر میکنم تنها خواهش من در طول عمرم باشد. اجازه دهید که برای عقد پیش امام نرویم. از او پرسیدم چرا؟ گفت من روز قیامت نمیتوانم جوابگو باشم، چون مردی که باید وقت خود را صرف یک میلیارد مسلمان و مستضعف دنیا کند، نباید بخشی از وقت خود را به عقد ما اختصاص دهد. من فکر میکنم که اگر این کار را انجام دهیم، گناهی نابخشودنی است.»
همسر شهید همت میگوید از اوقاتی که نسبت به حاج همت حسادت میکردم، لحظات بهجا آوردن عبادت شخصی او بود؛ اذان را که میشنید، آرام و بیصدا میرفت و مشغول نماز میشد. گاه نیمههای شب که برای شیر دادن بچهها از خواب برمیخاستم، سوز صدا و نالهاش را میشنیدم، پی میبردم که در اتاق دیگری مشغول عبادت است، بهندرت نمازی میخواند که در آن اشک نریزد. ذکر دعا و نوحههایی که گاه گاه در خلوت با خود زمزمه میکرد، خبر از سوز درون و آرزوهای ناگفته ایشان داشت.
همت در تأسیس کمیتههای مردمی شهرضا و روستاهای اطراف مشارکت داشت. پس از تشکیل سپاه اصفهان از طرف آموزش و پرورش، در مقام مسئول واحد تبلیغات ناحیه شهرضا مشغول خدمت شد. در خردادماه ۱۳۵۸ به خوزستان رفت و با همراهی سپاهیان آن دیار در مقابله با ضدانقلاب همکاری داشت. مدتی نیز به روستاهای محروم سیستان و بلوچستان رفت و در آنجا حمام و مسجدی ساخت. در اواخر اردیبهشت ۱۳۵۹ به کرمانشاه رفت و با حکم محمد بروجردی، مسئول واحد تبلیغات و روابط عمومی سپاه ناحیه پاوه و اورامانات شد و در مبارزه مسلحانه با منافقین و دمکراتها شرکت کرد. پس از آن به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و دیماه ۱۳۶۰، فرماندهی کل جبهههای آن منطقه را به عهده گرفت.
محمدابراهیم همت با آغاز جنگ تحمیلی در بسیاری از عملیاتهای غرب ایران حضور داشت. بهدلیل نزدیک بودن محورهای عملیاتی سپاه پاوه و سپاه مریوان، همت و احمد متوسلیان در این مناطق فعالیتهای مشترکی داشتند. عملیات کوهستانی محمد رسولالله(ص) به فرماندهی همت و متوسلیان در ۱۲ دیماه ۱۳۶۰ در محور مرزی مریوان و پاوه با هدف تصرف شهرک طویله در شرق استان سلیمانیه عراق انجام شد و با پیروزی پایان یافت. در ۱۴ دیماه بهمنظور مشارکت در راهاندازی یک تیپ مانوری برای سپاه خوزستان با محسن رضایی ملاقاتی داشت و در ادامه، آنها همراه احمد متوسلیان برای بازدید از وضعیت محورهای عملیاتی جبهه جنوب به خوزستان رفتند. نکته قابل توجه در جنگ ایران و عراق این بود که اکثر فرماندهان ایران در دوران دفاع مقدس، کمتر از ۳۰ سال داشتند که با خلاقیت و نوآوری مقابل ژنرالهای باتجربه و کارکشته بعثی قرار گرفته بودند. شهید همت نیز در نبرد خیبر با ژنرال ماهر عبدالرشید، فرمانده سپاه سوم عراق رویارو شد.
در بهمن ۱۳۶۰، ریاست ستاد تیپ ۲۷ را به عهده گرفت که ابتدا در دزفول و سپس در دوکوهه مستقر بود. در عملیات فتحالمبین در منطقه غرب دزفول، فرماندهی محور راست تیپ ۲۷ بر عهده همت بود. در عملیات بیتالمقدس نیز با سمت جانشین فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسولالله(ص)، هدایت ۱۴ گردان را به عهده داشت.
همت همچنین در پی تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۳۶۱ به دستور محسن رضایی، فرمانده کل سپاه همراه نیروهای تیپ ۲۷ محمد رسولالله(ص) به فرماندهی متوسلیان عازم لبنان شد که در ادامه با ربوده شدن متوسلیان، این نیروها به ایران بازگشتند. در تیرماه ۱۳۶۱، تیپ ۲۷ محمد رسولالله(ص) در مرحله سوم عملیات رمضان شرکت کرد. بهطور خلاصه میتوان گفت که او در عملیاتهای سراسری فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و خیبر نقشی فعال و مؤثر داشت.
شهید همت ایثارگری سلحشور و اسوهای برای دیگران بود که جز رضای خدا به چیز دیگری نمیاندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی و کسب رضایت الهی شب و روز تلاش میکرد و سختترین مسئولیتهای نظامی را با کمال خوشرویی، اشتیاق و آرامش میپذیرفت. در عین اینکه فرماندهی مدیر و مدبر بود، با نیروهای خود مهربان و با عطوفت برخورد میکرد. کسی را که در انجام دستورات کوتاهی میورزید، بهطور قاطع بازخواست و کسی را که وظایفش را خوب انجام میداد، تشویق میکرد. بینش سیاسی وافری داشت؛ به مسائل لبنان، فلسطین و سایر کشورهای اسلامی میاندیشید و آنچنان از اوضاع آنها مطلع بود که گویی سالیان دراز در آن دیار زیسته است.
روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲، محمدابراهیم همت همراه سیدحمید میرفضلی، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله برای درخواست نیروی کمکی به سمت خط لشکر رفتند. در بین راه یعنی در جزیره مجنون، گلولهای به صورت همت اصابت کرد و او به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش در محل امامزاده شاهرضا در شهرضای اصفهان است.
تاکنون کتابهای بسیاری درباره این فرمانده شهید چاپ شده است؛ آثاری همچون «به روایت همت»، «ستارگان زمین»، «راز ماندگاری شهید همت»، «همپای صاعقه»، «شرارههای خورشید» و... از آن جملهاند.
گوشهای از وصیتنامه این شهید والامقام: «ملت ما ملت معجزهگر قرن است و من سفارشم به ملت، تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عج) وصل نمایند و در این تلاش پیگیر مسلماً نصر خدا شامل حال مؤمن است.»
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام