نیازمند روایت پیشرفت‌های کشور با زبان کودکانه هستیم
کد خبر: 4190979
تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۱
یک نویسنده کاشانی:

نیازمند روایت پیشرفت‌های کشور با زبان کودکانه هستیم

نورالهدی ماه‌پری معتقد است ما کشوری بسیار پیشرفته در زمینه‌های گوناگون داریم، ولی فرزندانمان از این پیشرفت‌ها آگاهی ندارند و باید روایت‌هایی با زبان کودکانه نوشته شود تا بچه‌ها به کشور خود افتخار کنند.

نورالهدی ماه‌پری نویسندهنورالهدی ماه‌پری، متولد سال ۱۳۶۳ و از نویسندگان کاشانی است که تجربه نویسندگی را با حوزه تاریخ شفاهی آغاز کرد. وقتی برای مصاحبه روبرویش می‌نشینم، سؤال می‌کند: خبرنگار ایکنا از حوزه اصفهان هستید، درست است؟ سرم را به نشانه تأیید حرکت می‌دهم. لحن گرم، بیان شیوا و کلام گیرا از نخستین خصوصیاتی است که در آغاز مصاحبت با او توجهم را جلب می‌کند. می‌پرسم: چطور پای شما به حوزه نویسندگی باز شد؟ می‌گوید: ابتدا در کار تحقیق تاریخ شفاهی بودم، ولی از آنجایی که یک‌سری کارها زمین مانده بود و کسی سراغ آن نمی‌رفت، بعد از سپری کردن دوره‌های تدوین تاریخ شفاهی بر مبنای آموزش‌هایی که دیده بودم، شروع به نوشتن کردم.

از او می‌خواهم کمی راجع به تألیفاتش توضیح دهد، می‌گوید: سوژه‌هایی که انتخاب کرده‌ام، کارگروه مشخص داشته‌اند و نیازمند یک‌سری مطالعات هدفدار بودند که با پشتکار، پیگیری کنم. کتاب اولم با نام «مادر ایران» در حوزه زنان و پشتیبانی جنگ در دفاع مقدس است که سال ۱۴۰۰ منتشر شد. کتاب دوم من درباره زندگی دکتری به نام «بهجت‌سادات مؤیدی اصفهانی»، بنیانگذار بانک خون در اصفهان با روش‌های علمی است. تا پیش از آن ما در استان اصفهان برای تأمین خون باید به خرید و فروش خون معتادان می‌پرداختیم که بسیار نادرست و غیربهداشتی بود؛ اما خانم مؤیدی دوره‌های لازم را در خارج از ایران آموزش دید و به کشور برگشت تا روش‌های علمی را پیاده کند.

ماه‌پری با لبخندی ادامه می‌دهد: همان‌طور که می‌بینید، کتاب اول با کتاب دوم که در حوزه پیشرفت است، زمین تا آسمان تفاوت دارد و لازم است که در هر حوزه، مطالعات سمت و سوی خود را داشته باشد تا آنچه را راوی به زبان تخصصی نقل می‌کند، هم خودم متوجه شوم و هم به زبان ساده برای مخاطب بیان کنم.

کتاب «مادر ایران» را روی میز می‌بینم، آن را برمی‌دارم و به جلدش نگاهی می‌کنم، زیر عنوان کتاب که رنگ سبز آن به قرینه شاخه سرسبزی روی زمینه سفید خودنمایی می‌کند، نوشته شده است: «خاطرات شفاهی عصمت احمدیان، مادر شهیدان اسماعیل و ابراهیم فرجوانی».

درباره اثر سومش که چندی پیش رونمایی شده بود، می‌پرسم. نفس عمیقی می‌کشد و در حالی که نگاهش به نقطه‌ای دور خیره می‌شود، بیان می‌کند: تألیف این کتاب، توفیق و منتی است که سر من گذاشته شد. برای دو کتاب دیگر، فکر می‌کردم هر چه را فراگرفته بودم، به کار بستم و به قول منتقدان در استفاده از قاب‌های سینمایی آنچنانی، فضاسازی‌های رنگین و تیترهای جذاب فروگذاری نکردم؛ اما این کتاب که درباره شهید مدافع حرم «مهدی دهقان» به رشته تحریر درآمده است، مانند شخصیت قهرمانش که ساکت، درون‌گرا، مظلوم و نجیب بود، سادگی و بی‌آلایشی را به ذهن متبادر می‌کند و اشخاص زیادی با آن ارتباط گرفته‌اند؛ به همین دلیل، برایم دوست‌داشتنی‌تر است.

وی با تواضع می‌افزاید: این تألیفات خالی از ایراد نیست و نقدهایی به آن وارد است؛ اما خوشحالم که به آنها پرداختم، چراکه اگر سراغشان نمی‌رفتم، هنوز هم این سوژه‌ها خاک می‌خوردند. امیدوارم افراد زیادی پیدا شوند که سراغ چنین سوژه‌هایی بروند. قطعاً وقتی کاری شروع می‌شود، ایراداتی دارد، اما منتقدان بزرگوارند که با خواندن کتاب و نقد مطالب، نکاتی بیان می‌کنند که نویسنده آنها را یا در بازنویسی کتاب‌ و یا در آثار بعدی مدنظر قرار می‌دهد.

بعد از مطالعه کتابی به نام «چهل و چند» که حاوی روایتی از خانم ماه‌پری با عنوان «چراغی در این طوفان» است، می‌دانم که این نویسنده، دو فرزند با فاصله سنی کم دارد و وقتی می‌پرسم تألیف بعدی شما در چه زمینه‌ای خواهد بود؟ پاسخش به خوبی نمایانگر دغدغه‌های یک مادر است. او جواب می‌دهد: همیشه دوست داشتم در حوزه کودک و نوجوان کار کنم. هرچند به این امر معتقدم که نباید پا در کفش متخصصان کرد و نباید اندیشید که کار کردن در این حوزه سهل و ممتنع است؛ اما با توجه به اینکه مادر هستم و با مسائل تربیتی مواجه می‌شوم، جای بعضی از آثار را خالی می‌بینم.

وی ادامه می‌دهد: اکنون کتاب‌های خوب زیادی وجود دارد؛ اما لازم است که در بعضی از زمینه‌ها باز هم تألیفاتی انجام شود. برای مثال، ما کشوری بسیار پیشرفته در زمینه‌های گوناگون داریم. با این وجود، فرزندانمان متأسفانه از این پیشرفت‌ها آگاهی ندارند و باید روایت‌هایی با زبان کودکانه نوشته شود تا بچه‌ها به کشور خود افتخار کنند و دچار خودتحقیری‌ها، سیاه‌نمایی‌ها و یأس‌آفرینی‌ها نشوند.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha