به گزارش ایکنا از لرستان، سیام آبانماه، روز جهانی فلسفه، در تقویم جمهوری اسلامی ایران به نام روز بزرگداشت ابونصر فارابی نامگذاری شده است که در این راستا با نگاهی به کتاب «دانشمندان مسلمان ایران» تألیف حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی صرفیپور از کارشناسان مذهبی و امام جمعه سابق پلدختر مروری داشتیم بر زندگی این استاد که تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
فارابی در ولایتی از ولایات خراسان چشم به جهان گشود، وی در روستایی با نام «وسیج» در نزدیکی «فاراب» به دنیا آمد. فاراب نام شهر بزرگی در اطراف رود سیحون بوده است و چون «وسیج» در نزدیکی آن شهر قرار داشته، این فیلسوف فرزانه در زمان حیات خویش ملقب به «فارابی» گردید.
چگونگی تحصیلات فارابی در ایام جوانیاش تقریباً بر ما پوشیده است و مورخان گزارش مستندی در این مورد ضبط نکردهاند، اما همین قدر میدانیم که پدر و پدربزرگش از نظامیان بلندمرتبه در حکومت سامانی بودهاند، بنابراین میتوان حدس زد که شرایط تحصیل در ایام جوانی بهخوبی برای او فراهم بوده است.
بعضی از محققان معاصر شروع مطالعات علمی و فلسفی او را از شهر مرو میدانند چه اینکه مرو در آن زمان مرکز درس و بحث دینی و فلسفی بوده و اساتید حاذقی در آنجا حضور داشتهاند و نزدیکی فاصله میان این شهر و محل سکونت و رشد فارابی نیز دلیل خوبی برای حضور و تحصیل وی در این شهر پر قدمت است. بر این مدعی شواهد و قرائن دیگری نیز وجود دارد، اما آنچه در اسناد و گزارشهای تاریخی موجود است و بهطور قطعی میتوان به آن تکیه کرد، تحصیلات او در بغداد و حضورش در حلقه درس یوحنا بن حیان است.
مدتی از حیات خویش را به امر قضاوت گذراند ولی از آنجا که دلبسته مطالعات فلسفی و تأمل در حقایق مابعدالطبیعه بود کار قضاوت را در 40 سالگی رها کرد و رهسپار بغداد شد. در بغداد منطق و فلسفه را نزد استادان مطرح آن زمان آموخت و به آثار ارسطو علاقهمند شد و این دلبستگی تا بدانجاست که در تاریخ فلسفه اسلامی از فارابی بهعنوان «معلم ثانی» در کنار معلم اول (ارسطو) یاد میکنند و بدیهی است که علت اطلاق چنین عنوانی ریشه در دلبستگی وی به آثار ارسطو دارد. با وجود گذران دشوار زندگی، فارابی به مطالعه و تألیفات خویش ادامه میداد و دامنه معلومات خویش را در حوزههای مختلف همچون ریاضیات، الهیات، کیمیا، علوم نظامی، موسیقی و طب گسترش میداد.
فارابی یکی از نوابغی است که در زمانه بسیار حساس تاریخی ظهور کرد و توانست تأثیر عمیق و بسزایی را در تفکر اندیشمندان بعد از خود به جا بگذارد، تأثیر فارابی به قدری شگرف است که شاید بتوان گفت او و اندیشههای او بود که توانست زمینه را برای شکوفایی تمدن اسلامی فراهم کند.
«معلم ثانی»، «مؤسس فلسفه اسلامی» و «انتقالدهنده منطق صوری یونانی به جهان اسلام» از جمله عناوینی است که در تاریخ اندیشه و تمدن اسلامی به ابونصر فارابی اطلاق شده است.
در اهمیت جایگاه علمی و فلسفی فارابی همین بس که بسیاری از شارحان و تذکرهنویسان از وی به عنوان بزرگترین فیلسوف مسلمان یاد میکنند و مستشرقینی همچون دیفو در مقام قیاس، وی را برتر از ابنسینا برشمردهاند. هرچند در تاریخ اندیشه اسلامی از «کندی» بهعنوان نخستین فیلسوف عرب یاد میشود با وجود این وی هرگز نتوانست مکتبی فلسفی بنا کند و نظامی جامع ارائه دهد، ولی فارابی به تحقق این امر مبادرت ورزید و به همین دلیل از وی بهعنوان «مؤسس فلسفه اسلامی» یاد میشود.
دغدغه اصلی فارابی پیوند و تلفیق میان دین و فلسفه بود و معتقد بود که میان دین محمدی(ص) و حکمت یونانی تناقضی وجود ندارد و اگر اختلافی وجود دارد مربوط به ظواهر امر است که میتوان با تأویلات فلسفی آن را برطرف کرد.
فارابى در انواع علوم بىهمتا بود؛ چنان که در هر علمى از علوم زمان خویش استاد شد و کتابى نوشت. از کتابهاى او که به ما رسیده یا از میان رفته و فقط نامى از آنها در کتب تاریخ و فلسفه باقى مانده، معلوم مىشود که در علوم مدنى و ریاضیات و کیمیا و هیئت و علوم نظامى و موسیقى و طبیعیات و الهیات و فقه و منطق، دستى قوى داشته است.
فارابی با مطالعه و دانشاندوزی در فلسفه، منطق و زیست به تخصص قابل توجهی دست یافت و بهعنوان یكی از برجستهترین فیلسوفهای اسلامی به ترجمه آثار علمی و حكمت یونان به زبان عربی پرداخت. معلم ثانی با بهرهگیری از یافتههای علمی خویش و بر پایه تسلط به فلسفه یونان و علوم اسلامی، دیدگاههای تازهای را در علم فلسفه مطرح و نقش اثرگذاری را در ورود دانش فلسفه به سرزمینهای اسلامی ایفا كرد.
این فیلسوف ایرانی تا حدود 40 سالگی در فاراب به تحصیل علم مشغول بود و سپس برای تکمیل مبانی راهی بغداد شد و مدت زیادى را در بغداد ماند و آموختههای خود را در آنجا تکمیل کرد، سپس در سال 330 ق، به حلب رفت و در پناه امیر سیفالدوله حمدانى (والی حلب از طرف دو خلیفه عباسی راضى و مقتدر) در این شهر زندگى کرد؛ زیرا سیفالدوله قدر او را مىدانست و از او تجلیل مىکرد و عطاها مىبخشید؛ البته فارابى از آن همه عطاها چشم پوشید و فقط روزانه به چهار درهم اکتفا کرد.
از اساتیدی که ابونصر فارابی در محضر آنها درس آموخت میتوان از یونس بن متى، یوحنا بن حیلان، ابوبکر بن سراج و از شاگردان وی نیز میتوان از ابوزکریا یحیى بن عدى، ابراهیم بن عدى نام برد.
فارابی تألیفات فراوانی از خود به یادگار گذاشت که از جمله آنها میتوان به التعلیقات، الدعاوي القلبية؛ المسائل الفلسفية و الأجوبة عنها، المدينة الفاضلة، إحصاء العلوم، فصوص الحكم، آراء أهل المدينة الفاضلة، رسالهاى در عقل، عيون المسائل، النكت في ما يصح و ما لا يصح من أحكام النجوم، معاني العقل، تهذيب الأخلاق، السياسات المدنية، رسالة في السياسة، الجمع بين رأيي أفلاطون الإلهي و أرسطو، رسالهاى در بیان مقاصد ارسطو در هر مقاله از کتاب خود به نام «الحروف»، رسالهاى در جواب مسائلى که از فارابى پرسیدهاند، بحثی در خیر و مقدار، شرح کتاب البرهان ارسطو، کتاب التوطئة و کتاب المختصر در منطق، بحثى در جزء لا یتجزى، کتاب الواحد و الوحدة، بحثى در معناى فلسفه، کتابى در موجودات متغیر، مختصرى از فصول فلسفه که از کتابهاى فلاسفه گرفته شده است، شرح کتاب السماء و العالم ارسطو، شرح کتاب الآثار العلوية، از ارسطو اشاره کرد.
از دیگر تألیفات وی نیز میتوان شرح مقاله اسکندر افرودیسى، در نفس، کتاب الفلسفتين افلاطون و ارسطو، بحثى در جوهر، رسالهاى در ماهیت نفس، گفتارى از املاى او در معناى ذات و جوهر و طبیعت، بحثى در لوازم فلسفه، کتابى در بیان قوه متناهى و غیر متناهى، شرح کتاب مجسطى بطلیموس، مقالهاى در توضیح جهتى که مىتوان به احکام نجوم برحسب آن اعتماد کرد، بحثى در باب آنکه حرکت فلک دایمى است، حاشیهاى از او در نجوم، گفتارى از او در شرح مقاله اول و پنجم اقلیدس، کتابى در مقدمه هندسه وهمى، شرح سرآغاز کتاب اخلاق ارسطو، کتاب الموسيقي الکبير، کتاب إحصاء الإيقاع، گفتارى در موسیقى، گفتارى در اتفاق آراء بقراط و افلاطون، گفتارى در اعضاى حیوان، گفتارى در جواب کسى که از او عقیده ارسطو را در مورد «حار» پرسیده بود و فارابى مطالبى را در پاسخ بر او املا کرده است، کتاب التوسط بين أرسطاطاليس و جالينوس، كتاب في الفحص، كتاب في السياسات المدنية، که آن را مبادى موجودات هم نامیدهاند، كتاب في الاجتماعات المدنية، کتاب الرد على جالينوس في ما تأوله من كلام أرسطو، کتاب الرد على یحیى النحوي في ما رد به على أرسطاطاليس، مقالهاى در آنکه صنعت کیمیا صحیح است و بر کسانى که آن را باطل دانستهاند در این کتاب رد نوشته است، کتاب الرد على ابن الراوندي في أدب الجدل، کتاب الملة و الفقه، رسالهاى درباره فرماندهان سپاه، گفتارى در مورد زندگى و جنگ، گفتارى در علم الهى، گفتارى در شعر و قافیه، مختصر کتاب الهدى، کتابى در لغات، شرح کتاب سماع طبیعى ارسطو، کتاب النواميس، کتابى درباره جن و وضع وجودى آنها، کتاب المبادي الإنسانية، کتابى در فلسفه و علت ظهور آن، مختصر کتاب النذر، شرح رساله زینون نام برد.
ابونصر فارابی به موسیقی و نواختن سازهای گوناگون تسلط كامل داشت و آثاری را در این زمینه از خویش به یادگار گذاشت که كتاب «قانون» یكی از اثرهای ماندگار وی در هنر موسیقی است.
این شخصیت بزرگ اسلامی با چیرگی بر علوم مختلف، اطلاعات جامع و دیدگاههای ارزشمند خود را در قالب كتابها و رسالههای پرمحتوایی همچون «الحیل الروحانیه، الاسرار الطبیعیه فی دقایق الاشكال الهندسیه، ما یصحُّ و ما لایصّح من احكام النجوم، شرح العباره، احصاء العلوم، فصوص الحكمه، السیاسه المدنیه، رساله فی ماهیه العقل، تحصیل السعاده، اجوبه عن مسائل فلسفیه، رساله فی اثبات المفارقات، اغراض ارسطو طالیس فی كتاب مابعد الطبیعه، كتاب موسیقی كبیر، اندیشههای اهل مدینه فاضله و فی وجوب صناعه الكیمیا» در اختیار دوستداران علم و دانش قرار داد.
سرانجام معلم ثانی و فیلسوف برجسته ایرانی که به فیلسوفی اخلاقمدار شهره بود پس از سالها تلاش و گسترش آموزههای فلسفی در جهان اسلامی در سال 339 هجری قمری در دمشق چهره در نقاب خاک كشید.
انتهای پیام