به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست علمی با موضوع «آمریکا و عملیات طوفان الاقصی» به همت معاونت فرهنگی اجتماعی دانشگاه اصفهان با همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای فرهنگی اجتماعی دانشگاههای استان اصفهان، روز گذشته، هفتم آبانماه بهصورت برخط برگزار شد.
در این نشست، فؤاد ایزدی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره چرایی سیاستهای آمریکا در قبال تحولات فلسطین طی سه هفته گذشته اظهار کرد: در گذشته مواردی شبیه حوادث اخیر را در ابعاد کوچکتری تجربه کردهایم. قبلاً سنت این بود که در زمان درگیری، مقامات آمریکایی برای حفظ ظاهر از خویشتنداری سخن میگفتند یا به بیان مباحث حقوق بشر میپرداختند؛ ولی امروز در دولت آمریکا حالت ویژهتری به معنای حمایت کامل از رژیم صهیونیستی شکل گرفته است، حتی رسماً ژنرالی آمریکایی از طرف پنتاگون مأمور شده تا به اسرائیل مشورت دهد.
وی درباره علت حمایتهای امروز آمریکا از اسرائیل، به توضیح سه دلیل پرداخت و گفت: دلیل اول، سابقه تاریخی مشترک آمریکا و اسرائیل است؛ آنها میراث فرهنگی مشترکی دارند، آمریکا بهوسیله اروپاییهایی تأسیس شد که به قاره آمریکا سفر کرده بودند و استعمار هم از نوع شهرکنشینی بود. شیوه معمول استعمار یا استعمار سنتی بهصورت غارت کشوری بهوسیله کشور دیگر بود؛ ولی استعمار شهرکنشینی به معنای کوچ مردم کشور استعمارگر به کشور استعمارشونده است. این شیوه دو شاخص از جمله بسط زمین و کشتن یا اخراج ساکنان اصلی آن سرزمین را دارد که اروپائیان نیز با سرخپوستان آمریکا همین کار را انجام دادند.
عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران ادامه داد: صهیونیستهای اروپایی نیز در فلسطین به انجام همین کارها پرداختند. در تاریخ فلسطین، روزی به نام «نکبت» نامگذاری شده است که در آن 15 هزار فلسطینی کشته و 700 هزار نفر آواره شدند. آمریکا و اسرائیل از یکدیگر قابل تفکیک نیستند، اختلاف نظر میانشان وجود دارد؛ ولی اشتراک تاریخی میان آنها در نهایت این دو کشور را به یکدیگر گره زده است. چند روز قبل، آمریکا قطعنامه سازمان ملل را مبنی بر «توقف بشردوستانه» وتو کرد که 43 دفعه پیش از این نیز این کار انجام شده بود.
وی دلیل دوم را شخص رئیسجمهور فعلی آمریکا یعنی جو بایدن دانست و بیان کرد: رئیسجمهور آمریکا بارها اعلام کرده که صهیونیست است؛ البته این مسئله چندان در ایران درک نمیشود و ما اهمیت آن را نمیدانیم و انتظار داشتیم بایدن تا حدودی به حل مشکلات اقتصادی ایران کمک کند؛ ولی دیدیم که به برجام بازنگشت و اقدامی در این راستا انجام نداد. ریشه همین این مسائل، صهیونیست بودن بایدن است، او جمله «اگر اسرائیل وجود نداشت، آمریکا باید آن را تأسیس میکرد» را از 30 سالگی که سناتور شد تا امروز که 80 سال دارد، بسیار تکرار کرده که نشاندهنده اهمیت اسرائیل برای اوست.
ایزدی در تشریح دلیل سوم گفت: تعداد صهیونیستهای کابینه دولت بایدن امروز از هر زمان دیگری در تاریخ آمریکا بیشتر است، در گذشته هم صهیونیستهایی در کابینههای پیشین حضور داشتند؛ ولی امروز 48 پست حساس سیاسی آمریکا در دست صهیونیستها قرار دارد که در نوع خود رکورد است و حمایت صددرصدی از اسرائیل را به دنبال دارد. خبر خوب این است که این سبک رابطه میان آمریکا و اسرائیل در بلندمدت نمیتواند تداوم داشته باشد که دلایل زیادی دارد، از جمله اینکه در آمریکا شاهد تغییری دموگرافیک هستیم؛ یعنی اکثریت مردم آمریکا در حال رنگینپوست شدن هستند. امروز 61 درصد مردم این کشور، سفیدپوست و مابقی رنگینپوست هستند؛ ولی برآورد اداره آمار آمریکا نشان میدهد که تا سال 2045 اکثریت مردم این کشور رنگینپوست خواهند شد.
به گفته وی، برای کشوری که جمعیت قابل توجهی از آن رنگینپوست هستند، حمایت از رژیم آپارتاید راحت نخواهد بود. در دو یا سه هفته گذشته، جوانان آمریکایی مخالفت خود را با حمایت دولت بایدن از اسرائیل اعلام کردند. افراد میانسال این کشور از اسرائیل حمایت میکنند؛ ولی این کار در میان جوانان رایج نیست. تغییر دموگرافیک در سرزمینهای اشغالی نیز وجود دارد؛ از سال 2020 اکثریت مردمی که بین نهر و بحر زندگی میکنند، فلسطینی هستند؛ یعنی اگر در این سرزمینها انتخابات برگزار شود، نتانیاهو نخستوزیر نخواهد بود.
این کارشناس و تحلیلگر مسائل آمریکا تصریح کرد: تغییر دموگرافیک دیگری نیز در میان صهیونیستها شاهد هستیم و آن اینکه تولید مثل آنها در اسرائیل سریعتر از سکولارهاست که نتیجه آن سوق دادن جریانهای سیاسی به سمت خودشان است. برای سکولارها زندگی کردن در شرایطی که قدرت در دست مذهبیهای تندرو قرار گرفته باشد، دشوار است و ما بعد از جریان طوفان الاقصی شاهد مهاجرت معکوس هستیم. به یهودیان جهان قول داده شد که اگر در اسرائیل زندگی کنند، گذرنامه، خانه، کار و رفاه به آنها تعلق میگیرد و این روش جذب یهودیان به رژیم صهیونیستی بود؛ ولی امروز میبینیم که همه این وعدهها عملی نشده است. مجموع همه مواردی که بیان شد، آینده خوبی را برای مردم فلسطین نمایان میکند و آرمان فلسطین دستیافتنی است.
وی اضافه کرد: در دنیا چهار جریان اصلی دغدغه وجود دارد، از جمله دغدغه محیطزیستی، بحث تعرض و امنیت زنان که جنبش «me too» در پی آن شکل گرفت، مباحث نژادپرستی و جنبش فلسطین. به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران در هر چهار مورد حرفی برای گفتن دارد، مسئله فلسطین که ذاتاً متعلق به ایران است و اگر ایران نبود، حماس هم وجود نداشت و پرونده فلسطین سالیان قبل بسته میشد. در بحثهای محیطزیستی، اسلام حرفهای زیادی برای گفتن دارد، برخلاف نظام سرمایهداری که برای رسیدن به سود بیشتر محیط را نابود میکند، در اسلام برای مواجهه با محیطزیست محدودیتهای بسیاری وجود دارد.
ایزدی افزود: در بحث تعرض به زنان، اسلام مسئله حجاب و پوشش را بهطور گسترده در راستای جلوگیری از چنین معضلاتی بیان کرده است. در اسلام تعرض ممنوع است، حتی دست فرد نامحرم را هم نمیتوان لمس کرد و در این زمینه، کشورهای اسلامی عملکرد بهتری دارند. درباره مورد آخر نیز در کشورهای غربی میبینیم افرادی که از نژادپرستی به ستوه میآیند، مسلمان میشوند؛ برخلاف مسیحیت که با نژادپرستی همراه شد، اسلام به ضدنژادپرستی معروف است. همه این موارد برای جمهوری اسلامی فرصتهایی ایجاد میکند که نباید از آن غافل شد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا مشکل فلسطین با ابزارهای سخت قابل حل شدن است، تصریح کرد: در حوزه سخت به نظر من میتوان در نهایت به پیروزی رسید؛ ولی کار بسیار دشواری است؛ بنابراین باید در کنار استفاده از ابزارهای سخت از ابزارهای نرم هم استفاده شود که هدف آن کاهش حمایت کشورهای غربی از رژیم صهیونیستی است؛ حمایت آنها به صفر نمیرسد؛ ولی میتواند کاهش یابد.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام