کتاب مجموعه مقالات «شکوه سامرا» از کتب تخصصی انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) که به کوشش محمدحسین حیدری در سال 1390 به چاپ رسیده است. این کتاب مشتمل بر هشت مقاله است که به تحلیل ابعاد مختلف و زوایای گوناگون دوران زندگی امامین عسکریین(ع) میپردازد و بر آن است تا اینگونه نشان دهد که هجرت این دو امام به سامرا اگرچه از روی ستم و از سر اجبار بود، اما به توفیقی اجباری مبدل و آغاز هجرتی باشکوه، مؤثر و تاریخساز شد. ادامه متن مروری بر چکیده برخی از مقالات این کتاب درباره دوران امام حسن عسکری(ع) است.
یکی از این مقالات «سازمان وکالت در عصر عسکریین(ع)» نام دارد که به قلم محمد دشتی نوشته شده است. در این مقاله به توضیح سازمان وکالت و تاریخ آن میپردازد و از رشد آن در دوره عسکریین(ع) میگوید: «سازمان وکالت تشکیلاتی عمدتاً فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و به ندرت نظامی بود که توسط امام صادق(ع) و به اقتضای شرایط خاص حاکم بر جامعه شیعه از قبیل پراکندگی شیعیان در سراسر بلاد اسلامی و ضرورت حفظ ارتباط فرهنگی و اقتصادی میان شیعیان و ائمه وجود جو فشار و اختناق عليه ائمه و شیعیان و غالبا عدم اماکن ارتباط مستقیم شیعیان با ائمه و نیز در پیش بودن عصر غیبت و ضرورت ایجاد آمادگی ذهنی و عملی برای شیعه جهت تحمل آن شرایط، بنیان نهاده شد.
سازمان مزبور که نبض آن را رهبری امام معصوم و شئون مختلف وی تشکیل میداد و وکلا بازوان اجرایی آن محسوب میشدند در طول دوران حضور ائمه روندی رو به رشد داشت به طوری که به تدریج و در پرتو مدیریت ائمه از تشکیلات و نظم و انضباط بالا و کارآمدی برخوردار گردید و کم و بیش به صورت دولتی درون دولت خلفا فعالیت میکرد و کانال ارتباطی مطمئنی میان شیعیان در سراسر بلاد اسلامی با ائمه بود. این تشکیلات در عصر عسکریین، نظر به شرایط سیاسی - اجتماعی خاص حاکم بر زندگی این دو امام بزرگوار به اوج گسترش و فعالیت خود رسید به طوری که عمده گزارشهای مربوط به سازمان وکالت مربوط به عصر این دو امام همام است.
شکی نیست چنین تشکیلات گسترده و پیچیدهای بدون پیروی از ضوابط و نظم و انضباطی خاص قادر به انجام وظایف محوله و دستیابی به اهداف خطیر خود نبود.
اهم ضوابط حاکم بر این تشکیلات متناسب با اهداف آن و درخور شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه شیعه و حیات ائمه عبارت بود از: نظم و انضباط کاری به ویژه در زمینه رعایت سلسله مراتب وکلا و اجتناب ایشان از دخالت دو حوزه فعالیت یکدیگر و اجتناب از مراجعه مستقیم و انتقال مطالب از طریق نامهنگاری و رعایت مسائل امنيتى(اصل تقيّه). قهرا هرگونه بیمبالاتی نسبت به مقررات و ضوابط به ویژه در زمینه رعایت اصل تقیّه خسارات جبرانناپذیری به سازمان و جامعه شیعه و آن وارد میکرد که مواردی از این گونه خسارتها نیز در عصر عسکریین رخ داد.
عمده فعالیتهای سازمان وکالت به طور عموم و به ویژه در عصر عسکریین(ع)، فعالیت فرهنگی و در درجه بعد فعالیت اقتصادی بوده است. رسیدگی به مشکلات و نیازمندیهای شیعیان و برخی اقدامات سیاسی امنیتی و نظامی در راستای حفظ امنیت و مصالح شیعیان بخش دیگری از فعالیت سازمان وکالت را تشکیل میداد.
فعالیتهای فرهنگی سازمان وکالت در عصر عسكريين(ع) طیف وسیعی از موضوعات فرهنگی در محورهای فقهی، کلامی اخلاقی - تربیتی، ابلاغ برائت امام از خواص منحرف و تأیید خواص صالح و گواهی وجود امام عصر(عج) را در برمیگرفت. در زمینه فعالیت اقتصادی کار سازمان وکالت دریافت وجوه شرعی، به ویژه خمس از شیعیان و سپس توزیع آن میان افراد طبق دستور امام و توسط وکلای تامالاختیار و یا ارسال اموال نزد امام و سپس توزیع آن طبق دستور امام(ع) میان سادات و نیازمندان به ویژه در موسم حج بوده است.
فعالیتهای سیاسی، امنیتی و نظامی شامل مواردی چون هشدار به شیعیان مبنی بر حفظ مرز خود با طاغوت و عدم همکاری با دستگاه حاکم؛ بیطرف ماندن در برابر درگیری حکومت با مخالفان خود، هشدار امنیتی به شیعیان و اعلام حالت فوقالعاده و یا دادن اطمینان خاطر به شیعیان در برابر اخبار تهدید آمیز را شامل میشد. رسیدگی به مشکلات شخصی شیعیان نیز طیف وسیعی از مسائل مادی و معنوی را دربر میگرفت. مجموعه فعالیتهای سازمان وکالت به خصوص فعالیتهای فرهنگی آن، جامعه شیعه را برای ورود به عصر غیبت و تداوم حیات بالنده مکتب تشیع در طول غیبت مهیا ساخت.
مقاله دیگر این کتاب «تحلیلی بر فرقههای عصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) و موضعگیری امامان» به قلم حسین رحمانی و یدالله حاجیزاده است که به بررسی راهکارهای امامین عسکریین(ع) در مقابل فرقههای انحرافی آن دوره میپردازد.
در چکیده این مقاله میخوانیم: «نیمه اول قرن سوم هجری؛ یعنی در عصر امام هادی و امام عسکری(ع) امر حکومت در جامعه اسلامی در دست خاندان عباسی بود. در این دوره فرقهها و مذاهب مختلفی در درون جامعه اسلامی شکل گرفته بود. عالمان این فرقهها و مذاهب درصدد گسترش افکار و عقاید خویش بودند و سعی داشتند پیروان بیشتری را به سمت خویش متمایل سازند. از جمله این فرقهها و مذاهب کلامی که در این پژوهش مورد بحث قرار گرفتهاند میتوان به غلات، متصوفه واقفیه، اشاعره، معتزله، حنابله و ثنویه اشاره کرد. امام هادی و امام عسکری(ع) علاوه بر مبارزه در جبهه سیاسی و درگیری با خلفای عباسی، ناچار بودند با این فرقههای منحرف برخورد کنند. امام هادی و عسکری(ع) با راهکارهای علمی و فرهنگی، مناظره ها و تربیت شاگردان تلاش کردند که جامعه علمی شیعه و مسلمانان تا حدی از آسیب آنان در امان بماند.»
با توجه به جایگاه بانو حکیمه، خواهر امام هادی(ع) در یاری برادرزاده خود، امام حسن عسکری(ع) یکی از مقالات این کتاب به بررسی نقش این بانو پرداخته است. عنوان مقاله «تحلیلی بر جایگاه برجسته حکیمه خاتون مانی در مسائل امنیتی و سیاسی پایگاه امامت» است که محمدحسن حیدری آن را به رشته تحریر در آورده است.
«جناب حکیمه خاتون دختر امام محمد بن على الجواد(ع) است، او حیات چهار امام ما را درک کرده است. پس از شهادت امام جواد(ع) به سامرا هجرت کرده تا پایان عمر آن حضرت در کنار امام جواد بوده است. او بانویی فرهیخته، پارسا، هوشیار و به طور کامل مورد اعتماد و محرم اسرار ائمه بوده است. او نخستین کسی است که حضرت ولیعصر(عج) را پس از تولد در آغوش گرفته و از سفیران و ابواب ایشان بوده است. از مهمترین اقدامات ایشان در این دوره فراهم آوردن ازدواج امام حسن عسکری(ع) با نرجس خاتون به طور سری بوده است. پس از شهادت امام هادی(ع) با کوله باری از تجربه و دانش به یاری امام عسکری(ع) شتافته است. در این دوره مهمترین مسئولیت امنیتی وی مراقبت از نرگس خاتون و تولد حضرت ولیعصر(ع) بوده است. با شروع غیبت صغرا و شهادت امام حسن عسکری(ع) همواره با امام زمان(ع) در ارتباط و سفیر و باب آن حضرت بوده است و به طور مخفی تولد ایشان، ویژگیها و مواردی از این دست را به شیعیان مورد اعتماد گزارش میکرده است. به طور خلاصه امام هادی و عسکری(ع) در سامرا نیاز به همراهانی مؤمن، مطیع و هوشیار داشتهاند و حکیمه خاتون که در زمره آنان بلکه سرآمد آنان و دست کم بی نظیر بوده است. ایشان از آن رو که زن بوده است و محرم امام با زمینه بیشتر و راحتتر میتوانسته است در مسائل سیاسی و امنیتی وظایف خود را انجام دهد.»
مقاله دیگر این کتاب با نام «نقش امام هادی و عسکری(ع) در بالندگی علوم اسلامی» اثر حسین رحمانی است. در این مقاله میخوانیم: «یکی از مهمترین مسئولیتهای ائمه اطهار(ع) دعوت به آیین حیات بخش اسلام و گسترش اصول و ارزشهای آن است. پیشوایان اسلام همگی برای نشر و شکوفایی علوم و معارف شریعت و شناساندن آن به دیگران به ویژه طالبان دانش و معرفت، کوششهای فکری و علمی فراوانی را متحمل شدهاند و در حوزه دفاع از حریم عقیده و اندیشه ناب اسلامی نیز هر گونه خطری را در این راه به جان خریدهاند. میتوان به یقین اذعان داشت که این سرچشمههای هدایت همواره در برابر امواج توفنده «شک و تردید» و «کفر و زندقه» و در یک کلام تهاجم گسترده فرهنگی پاسخ گو بودهاند. هجمه فرهنگی که در صدد نابودی اسلام بود و میخواست بر تحولات عمیق فرهنگی اجتماعی که در پرتو مکتب حیات بخش اسلام پدید آمده بود، خط بطلان بکشد و هویت مکتب و امت را به یغما ببرد. در این میان در پرتو تلاشهای فکری و مجاهدتهای علمی پیشوایان معصوم، معارف و علوم اسلامی نیز شکوفا شده و موجبات بالندگی و اعتلای آن فراهم آمده است. بیتردید هر یک از این مشعل داران علم و حکمت در این زمینه نقش بسزایی در عصر خویش داشتهاند.»
«راویان و اصحاب امام هادی و عسکری علیهم السلام و سهم آنان در پیشبرد علوم اسلامی» مقاله دیگری از کتاب «شکوه سامرا» به قلم فرج الله عباسی است: «راویان و اصحاب ائمه هدی همانند امامان گسترش دهندگان معارف والای شیعی و نمایندگان تفکر ناب و اصیل شیعی بودند که مسئولیت حفظ اسلام را بر عهده داشتند. راویان و اصحاب امام هادی و عسکری(ع) نیز سهم بسزایی در این امر داشتند که آنها را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: یک. راویان ضعیف؛ دو. نوادر (افرادی که روایاتشان کم است هرچند خود ثقهاند)؛ سه. صاحبان اثر؛ چهار. نمایندگان امام هادی وامام حسن عسکری(ع)؛ پنج. راویان مشترک (راویانی از هر دو امام روایت نقل کردهاند)؛ شش. راویانی که غیر مستقیم حدیث نقل کردهاند (افرادی که در زمان امام زندگی میکردند ولی خود امام را ندیده و یا از خود آنها روایتی نقل نکردهاند). راویان و اصحاب عسکریین در پیشبرد این علوم نقش به سزایی داشتند: یک. علوم اعتقادی علم کلام)؛ دو. علوم قرآنی و تفسیری مانند جمع قرآن عدم تحریف آن؛ خلق قرآن، تفسیر آیات الهی؛ سه. علوم تهذیبی (اخلاق)؛ چهار. علوم عبادی، اقتصادی، اجتماعی و... (فقه)؛ پنج. علوم حدیثی مانند راوی شناسی و روایت شناسی تفسیر و تبیین روایات.
اصحاب و راویان برای اثبات حقانیت شیعه و پر بار کردن درخت تنومند آن و گسترش اندیشههای ناب اسلامی از خود درخششهایی قابل تقدیری نشان دادند که اگر نبود این جانفشانیها امروزه از اندیشههای غنی شیعی اثنیعشری هم خبری نبود؛ اندیشههایی که در جهان امروزی برای حل مشکلات مادی و معنوی و سعادت جامعه، برنامه و راهکار دارد.»
با مروری بر این مقالات در مییابیم دوران حضور امام هادی(ع) و امام حسن عسکری در سامرا، این شهر را به کانون جدیدی برای گسترش معارف اسلام تبدیل کرد و این دو امام بزرگوار، با بهرهگیری از ظرفیت یاران و نزدیکان خود، در قالب شبکه وکالت، علی رغم شرایط خفقانآور آن دوران، اقدامهای مؤثری در انتقال گنجینه میراث شیعه به نسلهای آینده انجام دادند.
همچنانکه در مقدمه این مجموعه مقالات تصریح شده است، توجه به این جنبه حضور امامین عسکریین(ع) و تأثیر هجرت آنها در ایجاد کانونی جدید برای گسترش معارف تشیع، موضوعی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. معرفی روشهای امامین عسکریین(ع) در مقابله با فرقههای انحرافی و روش آنها در مدیریت بحرانهایی که شیعیان را هدف میگرفت، معرفی تفصیلی یاران ائمه در این شهر و سازوکار آنها برای ارتباط با جامعه شیعه در نقاط مختلف سرزمینهای اسلامی و بررسی تأثیر حضور آنها در هر یک از شهرها میتواند مجالی برای پژوهشهای بیشتر در باب سامرا و تحولات آن منطقه بعد از حضور امامین عسکریین(ع) در آن باشد.
گردآوری: کامله بوعذار
انتهای پیام