واقعه کربلا نماد اعتراض اجتماعی علیه فشار و اختناق سیاسی بود
کد خبر: 4161748
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۵
در گفت‌و‌گو با ایکنا مطرح شد

واقعه کربلا نماد اعتراض اجتماعی علیه فشار و اختناق سیاسی بود

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان به تحلیل دوگانه‌های عاشورا و مسئولیت زمانه ما پرداخت و با تأکید بر اینکه کربلا صرفاً نماد حرکت اعتراضی درون دینی یا فرقه‌ای و شیعی به طرفداری از خاندان پیامبر(ص) نیست، گفت: این جریان نماد یک اعتراض اجتماعی علیه فشار و اختناق سیاسی بود که حاکمان بر کلیت یک جامعه تحمیل کرده و با اهرم فشار و خشونت بر خواسته خود اصرار می‌ورزیدند.

معصومه ریعان عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینامعصومه ریعان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان در گفت‌وگو با ایکنا از همدان، با تأکید بر اینکه تجربه زیسته مسلمانان، مملو از هشدارهای عینی در انحراف از مسیر فهم دین به‌وسیله حاکمان بوده است، اظهار کرد: تمامی چالش‌های مفهومی این انحرافات در مواجهه با تفسیرهای اشتباه کارگزاران از دین بوده که خود را در حکمرانی بی‌رقیب دانسته و هر آنچه با کج‌فهمی‌شان دریافته بودند بر جامعه زیردست خود با نام خداوند و دین الهی اعمال می‌کردند.

وی با اشاره به اینکه ثمره سوء این حاکمیت، علاوه بر تضییع حقوق الهی در خارج شدن از حقیقت دین، تضییع حقوق اجتماعی و تندخویی و سلطه‌گری بر آحاد مردم است، افزود: حادثه عاشورا در چنین بستری شکل گرفت که تفسیر دینی حاکمان از حاکمیت خود، سلامت روح، جان و دین مردم را در مضیقه‌ قرار داد و امام حسین(ع) در خطبه منا این رویکرد حکومتی را این‌گونه به چالش کشید «در هر شهری خطیبی سخنور بر منبر دارند که به سود آنان سخن گوید؛ سرتاسر کشور اسلامی بی‌پناه مانده و دستشان در همه جای آن باز است و مردم، بردگان آن‌ها هستند که هیچ دست برخوردکننده‌ای را از خود نرانند. آنها که برخی زورگو و معاندند و برخی بر ناتوانان سلطه‌گر و تند خویید، فرمانروایانی که نه خدا شناسند و نه معاد.»


بیشتر بخوانید:


ریعان گفت: در حقیقت این نوع حاکمیت اموی که منجر به خشونت و کشتاری خونین شد، با تفسیر دینی توجیه می‎شد. آنان فریبکارانه حاکمیت خود را قضای الهی می‏‌دانستند که خداوند بر آنها روا دانسته و مردم نیز باید به این تقدیر آسمانی تن دردهند. امام حسین(ع) خود از چنین فریبی پرده برداشته و ‎فرمود: «شگفتا و چرا در شگفت نباشم که دیار اسلامی در اختیار فریبکاری نابکار و مالیات بگیری ستمگر و فرمانروای بی‌رحم بر مؤمنان است. پس خدا در آنچه ما کشش داریم حاکم است و در آنچه اختلاف داریم داوری می‌کند.»

وی تأکید کرد: حادثه عاشورا به مسلمانان هیچ توصیه‌ای نمی‏‌کند، بلکه ما را در مواجهه با واقعیتی قرار می‌‏دهد که باید بر آن تأمل کرد تا خوانشی از این واقعه به‌دست آورد که در هر زمان و مکان از آن مفهوم اعتراض، انتقاد و سوءگیری علیه حاکمانی که دین را دستمایه حاکمیت خود کرده‌اند، دریافت.

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با اشاره به اینکه حسین(ع) خود خط‌مشی و اهداف این خوانش را پیش‌روی تاریخ قرار داده است، تصریح کرد: ایشان فرموده‌اند انسان‌ها همواره در این دوگانه قرار خواهند داشت «آگاه باشید که این مرد بی‌پدر(زنازاده) و پسر زنازاده (عُبیدالله بن زیاد) مرا بین دو چیز ثابت و میخکوب کرده است، یا با شمشیر جنگ کردن و شربت شهادت نوشیدن، یا تن به ذلت و خواری دادن؛ وهَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه، چقدر ذلت از ما دور است.»

کربلا و اعتراض اجتماعی

وی با تأکید بر اینکه کربلا صرفاً نماد حرکت اعتراضی درون دینی یا فرقه‌ای و شیعی به طرفداری از خاندان پیامبر(ص) نیست، افزود: این جریان نماد یک اعتراض اجتماعی علیه فشار و اختناق سیاسی بود که حاکمان بر کلیت یک جامعه تحمیل کرده و با اهرم فشار و خشونت بر خواسته خود اصرار می‎ورزیدند. سخنان امام حسین(ع) در حرکت از مکه تا کربلا در اعتراض به فسق فردی و گناه شخصی یزید در شراب‌خواری، میمون‌بازی و زندگی کاخ‌نشینی حاکم(یزید) نبود که به خاطر آن خود و خانواده‌اش را در مسیر سخت و ناشناخته حوادث قرار دهد، بلکه اختناق سیاسی در اخذ بیعت، نابودی بیت‌المال، کشتار مخالفان، زجر و حبس معترضان و منصوب کردن شقی‌ترین و ناپاک‌ترین والیان، سپردن سرنوشت مردم در دست متملقان حکومتی بود، که امام حسین(ع) را در پذیرش سخت‌ترین راه اعتراض روانه کوفه و کربلا کرد.

ریعان اضافه کرد: چنانکه امام حسین(ع) پیش از قدم گذاشتن بر این راه بی‌بازگشت فرموده بود: «خدایا تو می‌دانی که آنچه از ما سر زد برای رقابت در فرمانروایی و نیز دسترسی به مالی بی‌ارزش دنیا نبوده‌ است، بلکه از آن روست که نشانه‌های آیین تو را بنمایانیم و سر و سامان بخشی را در سرزمین‌هایت آشکار سازیم تا بندگان ستمدیده تو آسوده گردند و به فرایض و سنن و احکام تو عمل کنند.»

کربلا و پاسخگویی امام حسین(ع) به مردم

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با بیان اینکه اساس حرکت امام حسین(ع) در پاسخگویی به درخواست مردم بود، تصریح کرد: کوفیان گرچه بعدها بدنام شدند ولی تقاضای رسیدگی به وضعیت نابسامان خود را داشتند و امام به قصد پاسخ به ایشان حرکت کرد. حتی اگر قائلان به علم غیبی امام به عواقب این حادثه، ذهنیت تاریخی خود را حذف نکنند، امام مسئولیتی یافته بود که باید برای آن قدم بر می‎داشت. حادثه کربلا، اهتمام به نظر عامه مردم و درخواست و استغاثه آنان برای حل مشکلات سیاسی و اجتماعی‌شان بود.

ریعان با بیان اینکه مردم در نگاه امام حسین(ع) دارای چنان وجهه‌ای بودند که صاحب حق شمرده شده و امام حسین(ع) به این حق مکتوم، دردمندی و استغاثه جویی پاسخ ‏داد، اظهار کرد: گرچه حضور امام پشت درهای بسته کوفه این شرم را بر چهره کوفیان نشاند که حسین(ع) برای پاسخ به ایشان پشت این دروازه متوقف شده و جبران این شرمساری برایشان در دو خون‌خواهی توابین رقم خورد، اما همچنان مسئولیت‌پذیری امام(ع) در پاسخ به خواست عمومی مردم را در کربلا اثبات کرد.

وی ادامه داد: گرچه این پاسخگویی قدرت‌بخشی و آزادسازی نیروی درونی همان مردم بود و باید در این آزادسازی از ناحیه همانان یاری می‏‌شد؛ چنانکه که فرمود «و شما ای مردم، اگر ما را در این راه مقدس یاری نرسانید و در خدمت ما نباشید ستمگران بیش از بیش بر شما نیرو گیرند و در خاموش کردن نور پیامبر بکوشند. خدا ما را بس است و بر او توکل داریم و به سوی او بازگردیم و سرانجام به سوی اوست.»

کربلا؛ حقیقت‌گویی و حق‌خواهی

ریعان اظهار کرد: حکومت امویان اساسی مبتنی بر دیکتاتوری داشت که جز با مهره‌های وفادار، بر پا نمی‌ماند و اکنون در آغاز خلافت غاصبانه دومین حاکم اموی، حضور سرکردگانی مانند شمر، عمر بن سعد، عمرو بن حجاج، شبث بن ربعی و ... در سپاه یزید، با تطمیع مناصب ایالات و ولایات و دریافت زر و سیم، نشانه‌های آشکار چنین پارادایم‌های قدرتی را آشکار کرد که با این سرسپردگان، آمرانه و حتی ایدیولوژیک باید بر مخالفت‌ها و گفتمان‌های موجود استیلا یافت و با به حاشیه راندن رقبای پر سروصدا، آنان را ساکت کرده در غیر این صورت آستانه تحمل حکومت در نقد و نظرها چنان پایین است که هر کس، حتی اگر سید شباب اهل الجنة باشد را تحمل نخواهد کرد.

وی با اشاره به اینکه پاشنه آشیل این قدرت و منبع فکری این اندیشه، باید از درون ذهنیت مردم ساخته می‎شد، افزود: بر همین اساس مردم یا باید ذهنیتی همچون حاکمان یافته و تهی از دینداری گردند و به مطلوبات دنیایی گرفتار آیند، یا دین را جز در ورای تفاسیر حاکمیت نپذیرند، در غیر این صورت شورشیان بر خلیفه یا خارج شدگان از دین خواهند بود که به هر دو گناه باید کشته شوند. از این‌رو، هر دو گزینه دنیاخواهی و عافیت‌طلبی و تفسیر نوین حاکمیت از دین، توأم تا آنجا رسانه‌ای شد که نه تنها شامیان، حتی بسیاری از کوفیان که حکومت علی(ع) را در تجربه زیسته خود داشتند، با انتخابی سخت و دشوار مواجه شدند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: گذر از منافع شخصی و حفظ زندگی روزمره یا حقیقت‌گویی و حق‌خواهی و آنان که اندرون این شهر خفته بودند بر حفظ جان و مال خود و قافله‌ای که پشت دروازه‌های کوفه، انتظار باز شدن درهای شهر را می‌کشیدند، حقیقت‌گویی و حق‌خواهی را در کارنامه عصری خود به یادگار گذاشتد؛ این فریاد در کربلا بلند شد و تا زمانه ما رسید که «‌ای شبث بن ربعی، و ‌ای حجار بن ابجر، و‌ ای قیس بن اشعث، و ‌ای یزید بن حارث، آیا شما به من ننوشتید: که میوه‌ها رسیده و باغ‌ها سرسبز شده و تو بر لشکری آماده یاریت وارد خواهی شد؟» و چون می‏‌دانست این ندا پاسخ‏‌دهنده‏‌ای ندارد روزمرگی و منفعت‌طلبی آنان را عامل شقاوتشان دانسته و فرمود: «شما سخن مرا گوش نمی‌دهید؛ چراکه شکم‌هایتان از مال حرام پر شده و بر دل‌هایتان مهر شقاوت زده شده است.»

کربلا و حضور خودخواسته یاران حسین(ع)

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان تصریح کرد: یک‌دستی مردان و زنان حاضر در کربلا از بنی‌هاشم تا مردان و زنان دیگر قبایل، در فهم حرکت امام حسین(ع)، عدم بیعت با حاکمیت، اندیشه‌ورزی بر همراهی با حسین(ع)، ظلم‌ناپذیری و مبارزه تا سرحد جان باختن یا حتی پذیرش اسارت، رویه تمامی مردان و زنان حاضر در کربلا بود. این حضور خودخواسته نه تنها در میان مردان، بلکه در میان زنان قافله تعمیم یافته بود. در آخرین شب حیات، مردان می‏‌دانستند فردای سختی پیش‌ روی آنان است و زنان می‏‌دانستند نور آفتاب در فرداهای سخت‌تری برایشان طلوع خواهد کرد. اما هر دو گروه همراهان، بر رضای خداوند راضی و بر امر پیش آمده واقف بودند.

وی اظهار کرد: در کشتار عاشورا گرچه 20 تن از نسل ابوطالب در یاری حسین(ع) به شهادت رسیدند، اما سایر کشتگان در فهم این حقیقت کاستی از هاشمیان نداشتند. چنانکه در شب پیش از نبرد خونین توصیه امام حسین(ع) بر جدایی به یارانش اذن خروج آنان را رقم زده بود و فرموده بود: «من، نه یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود، سراغ دارم، و نه خانواده‌ای شایسته‌تر و پُرپیوندتر با خویشاوند، از خانواده خودم می‌شناسم. پس خداوند از جانب من به شما پاداش نیک دهد، هان! من به شما اجازه رفتن دادم. بروید که شما از جانب من آزادید. اینک، شب است. در تاریکی آن بروید و از آن، پوششی زیبا برای رفتنتان برگیرید.» اما برادران و خانواده و یارانش گفتند: «لحظه‌ای از تو جدا نمی‌شویم. پس از تو، هرگز خداوند، ما را زنده نگاه ندارد.»

کربلا و شناخت حقیقت واقعه

ریعان با اشاره به اینکه همه انسان‌ها در طول زندگی در میانه حق یا باطل، حقیقت‌طلبی یا عافیت‌جویی، جانبداری از دردمندان یا طرفداری از شرارتگران، انتقادگری یا حفظ منافع فردی، فریاد حق‌گویی یا سکوت مصلحت‌اندیشانه و... مواجه بوده‌اند، افزود: حادثه کربلا نماد دوگانه این مفاهیم در حد بسیار گسترده‌تری است؛ تعهد امام حسین(ع) در جانب اول همه این دوگانه‌ها بود که آن را با خون خود و یاران و عزیزانش تا سرحد شهادت پاس داشت و اعتراض خود را با خون خود و فرزندان و همراهانش اقامه کرد. این‌چنین تاریخ احوال کربلاییان در دو سویه حق‌خواهی و مسئولیت‌پذیری، رشادت و شهادت از یکسو، خون و مظلومیت و بی‌آبی و عطشان و اسارت و سرهای بر نیزه و فغان و رنج زنان و کودکان... از سوی دیگر به سان دو روی یک سکه قرار گرفته است.

وی گفت: حال تقلیل آن رشادت‌ها و واگویی آن حقایق و درک و تشخیص لایه‌های درونی این حادثه و خطبه‌ها و سخنان و کنش‌های عمیق امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)، ام کلثوم(س) و امام سجاد(ع)، به سمت و سوی داستان‌پردازی و خرافه‌گویی، حجله‌بندی عروسی قاسم و به محمل‌کوبی سر زینب و گریاندن ولو به قطره‌ای، نوحه‌خوانی ولو از ضعیف‌ترین کتب «مانند روضه الشهدا» ملاحسین کاشفی واعظ عصر تیموری و موارد دیگر نباید موجب شود، حقیقت والای این واقعه را نادیده بگیریم.

ریعان اظهار کرد: اکنون ما باید به خود بنگیریم در کدامین سوی دوگانه‌ها قرار گرفته‌ایم؟ مسئولیتمان در کدام نقش و راهمان در کدام سو است؟ پیوندمان با این منش و استواری از ناحیه درک و فهم کدامین فریاد است. قطعا مسلک حق‌گویان و حق‌طلبان آن فریاد است که می‎گوید: «خداوند بر ما زبونی و ذلت را نمی‌پسندد، و رسول خدا(ص) و مؤمنان نمی‌پسندند، دامن‌های پاک و پاکیزه‌ای که ما را در خود پرورش داده‌اند، و سرهای پر حمیت، و نفس‌های استواری که ابداً زیر بار ظلم و تعدی نمی‌روند، بر ما نمی‌پسندند که اطاعت فرومایگان و زشت سیرتان را بر قتلگاه کریمان و شرافتمندان ترجیح دهیم.»

انتهای پیام
captcha