به گزارش ایکنا از اصفهان، دومین همنشینی نامه و قرار با موضوع «بازخوانی آیههای محیطزیستی»، روز گذشته، 14 اسفندماه به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان در مرکز آموزش شماره یک این واحد برگزار شد.
در این نشست، ابتدا سیدمحمد رجایی رامشه، دکترای مهندسی ذهن و بنیانگذار مدل RJ هدف از برگزاری این جلسات را کمک به برقراری ارتباطی بهتر با قرآن دانست و اظهار کرد: مخاطب امروزی برای ارتباط با قرآن با چالشهایی همچون آشنا نبودن با زبان عربی، گویا نبودن ترجمههای لفظ به لفظ و آشنایی نداشتن با دیدگاه مفسران و شرح نزول آیات مواجه است که در این هماندیشیها تلاش میکنیم با راهنمایی اساتید، مخاطبان ارتباط بهتری با قرآن برقرار کنند و شاید به پرتوی از این نور مطلق دست یابند.
وی ادامه داد: در نشست امروز به موضوع تعقل و تفکر از منظر قرآن کریم پرداخته میشود. قرآن، اولوالالباب را کسانی میداند که تمام قولها و گفتهها را میشنوند، بهترین آنها را برمیگزینند و از آن پیروی میکنند. لذا، سبک این جلسات نیز بهگونهای طراحی شده است که هر فرد برداشت خود از آیات قرآن را مطرح میکند و پس از شنیدن نظرات مخاطبان و اساتید، بهترین فهم قرآنی انتخاب میشود. با توجه به اینکه مفاهیم قرآن در سطوح گوناگونی بیان شدهاند، کشف کدها و رابطه میان آنها ضروری به نظر میرسد.
این پژوهشگر مهندسی ذهن به تفاوت معنای واژهها در زبانهای گوناگون اشاره کرد و گفت: در زبان فارسی، عقل بهصورت اسم به کار میرود، ولی در زبان انگلیسی در قالب فعل بیان میشود.
وی اضافه کرد: خداوند دادهها و اطلاعاتی بهصورت کدگذاری در خلقت موجودات قرار داده و برنامه ژنتیکی خاص هر موجود را بر روی دیانای او ثبت کرده است. هر موجود، کلمةالله است و همه کلمهها در کنار هم، کتاب الله و خلقت را تشکیل میدهند.
رجایی تصریح کرد: کلمات قرآن نیز مانند قطعات پازل است که از کنار هم قرار دادن آنها، مفهومی کلی تداعی میشود و شکلگیری و ساخت این پازل بهمثابه رسیدن به فهمی جدید است.
در ادامه، محمد سلطانی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان به دلایل استعمال ضمیر اشاره «ذلک» برای واژه کتاب اشاره کرد و گفت: در بلاغت عرب، گاهی برای تأکید بر احترام و شأن و مقام والا، به جای استفاده از ضمیر اشاره نزدیک، از ضمیر اشاره دور بهره گرفته میشود. در زبان فارسی نیز این امر، پدیدهای مرسوم است و گاهی با وجود نزدیک بودن، شخص با ضمیر اشاره «آن» مورد خطاب قرار میگیرد. در آیه اول سوره بقره نیز همین شیوه بلاغی استفاده شده و برای کتابی که در دست همگان است، ضمیر اشاره «ذلک» به منظور اشاره به ارجمندی و والامقامی قرآن استعمال شده است.
وی به تحلیل واژه کتاب در آیه مذکور پرداخت و بیان کرد: قرآنی که بر حضرت محمد(ص) نازل شد، در قالب سخن، صوت و گفتار بود و بعدا بهوسیله مسلمانان مکتوب و نام مصحف بر آن نهاده شد. شکل نزول قرآن برخلاف کتاب آسمانی تورات بود که از ابتدا بهصورت الواحی نوشته شده نازل شد. بعد از عصر نزول، مصحفهای ثبت شده قرآن در سال ۲۵ هجری، همزمان با دوران خلافت عثمان بهصورت یک نسخه هماهنگ و مورد قبول همگان تدوین و ثبت شد. پس میتوان نتیجه گرفت که ریشه کتاب در قرآن کریم، بیشتر به معنای ثبت است. مثلا در آیه تشریع حکم روزه، منظور از «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ»، ثبت حکم روزه و واژه کتاب در آیه اول سوره بقره نیز بهمعنای آن چیزیست که ثابت شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: از سوی دیگر، واژه کتاب در این آیه الزاما به قرآن اشاره نمیکند، بلکه مجموعه کتاب فعل و قول خدا را شامل میشود. کتاب قول خدا، همان مجموعه کامل کلماتی است که از سوی خداوند بیان شده، چه این کلمات در قرآن باشد، چه در تورات و چه در دیگر کتب آسمانی. کتاب فعل خدا نیز بر کردار و عمل الهی دلالت دارد.
امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان نیز در این زمینه گفت: عالمانی همچون ملاصدرا و علامه طباطبایی معتقدند که قرآن، حقیقت و اصالتی در ملکوت دارد و آنچه بهعنوان مصحف و کتاب در دست ماست، انعکاسی از آن حقیقت محض است. لذا، هر گاه خداوند قصد اشاره به آن حقیقت مطلق را داشته، از ضمیر اشاره «ذلک» بهره گرفته و هر گاه هدف او اشاره به همین مصحف نازل شده بر مسلمانان بوده، از تعبیر «هذا» استفاده کرده است.
وی افزود: علامه طباطبایی قرآن را به ریسمانی تشبیه کرده که یک سر آن در آسمان و سر دیگرش در زمین است. لذا، قرآن را یک حقیقت، ولی در قالب دو صورت میداند و ذیل تفسیر آیه اول سوره بقره و آیه ۷ سوره آلعمران، توضیحاتی در اینباره بیان کرده و معتقد است حقیقت قرآن لفظ ندارد و به زبان عربی نیست، بلکه روز قیامت آشکار شده و سخن میگوید. شاید بتوان گفت سایر کتب آسمانی نیز انعکاس همان حقیقت جاودانه است که بنا به شرایط، فرهنگ و زمان نزول، جلوهای از آن انعکاس پیدا کرده است.
در بخش دیگری از نشست، حاضران به هماندیشی درباره جایگاه عقل و خردورزی در قرآن پرداختند. سلطانی در اینباره اظهار کرد: واژه عقل در قرآن بهصورت فعل و اکثرا در قالب فعل مضارع استفاده شده است. لذا، تأکید قرآن منحصر در جایگاه عقل نیست، بلکه بیشتر بر کاربست مداوم و سیطره دادن عقل اصرار دارد. تمام افراد بهجز تعدادی معدود، از نعمت عقل برخوردارند و توانایی تشخیص سره از ناسره را دارند، ولی آنچه مهم است، کاربرد عقل بدون حجاب و پرده گرایشهای اجتماعی، نژادی و سیاسی، تعصب و هوا و هوسهاست.
وی به کلام امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه اشاره و تصریح کرد: حضرت علی(ع) در خطبه نخست نهجالبلاغه به بیان پنج هدف خدا از رسالت انبیا پرداخته و یکی از اصلیترین این اهداف را برانگیزاندن عقلهای دفن شده مردم بیان میکند. بشر هیچ راهی به جز عرضه دریافتهای دینی خود بر عقل مستقل بشری را نداشته و بهرهمندی از عقل خطاکار، بر کنار گذاشتن آن ترجیح دارد، هر چند متأسفانه در شرق مسلمان، عقل به شدت در خاک شده، متن بر آن حکومت و سیطره دارد و همواره با صفاتی همچون خطاکاری و ناقص بودن یاد میشود. در واقع، مذمت عقل و عقلگرایی بهوفور قابل رؤیت است، در حالی که عقل نیز مانند سایر اعضای بدن، هم محدودیت دارد و هم خطاپذیر است، ولی همانگونه که دیگر اعضای بدن انسان همچون چشم، گوش و... بهدلیل این محدودیتها و نقایص کنار گذاشته نمیشوند، عقل نیز نباید به علت خطاپذیر بودن، تعطیل و مذموم باشد. بهرهمندی از عقل خطاکار بسیار بهتر و کمآسیبتر از کنار گذاشتن آن است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: ملامهدی نراقی معتقد است که در هر انسانی، قوای گوناگونی همچون خشم، شهوت، خودبینی، میل به بقا و ترس، عقل و... وجود دارد، اما آنچه تعیینکننده است اینکه، در میان این قوا، کدام یک حاکم و مسلط بر دیگر قوا بوده و آنها را به خدمت خویش میگیرد؟ هر قوهای که حاکم بر عرش وجود انسان باشد، بقیه قوای وجودی را در خدمت خویش میگیرد تا به مقصود و هدف خود نایل شود.
احمدنژاد نیز به تأکید مکرر قرآن بر عقلانیت و خردورزی اشاره کرد و گفت: در قرآن، واژه عقل به همراه دیگر مترادفهای آن همچون لب، بصر، تدبیر، تفقه و... بسیار پرتکرار هستند. تأکید بسیار زیاد قرآن بر موضوع عقلانیت و خردورزی، یکی از امتیازات ویژه این کتاب آسمانی است و حتی در مواضعی که اصحاب شریعت اجازه ورود عقل را نمیدهند، قرآن مخاطبان خود را به تعقل دعوت کرده است. مثلا در سوره انعام در بیان جزئیات احکام مربوط به حرام یا حلال بودن گوشت حیوانات، مسلمانان بارها به عقلانیت دعوت شدهاند. جایگاه والای عقل در مکتب ما به حدی است که کتاب الکافی که یکی از مصادر اصلی حدیث در شیعه امامیه بهشمار میرود، با کتاب «العقل و الجهل» آغاز میشود.
وی در بخش پایانی سخنان خود به آیه ۲۸ سوره اعراف بهعنوان معیار و محک تشخیص مطلوب از غیرمطلوب پرداخت و تصریح کرد: اعراب دوره جاهلیت انواع زشتیهای آشکار از قبیل ازدواجهای غیرمتعارف، طواف کردن عریان و... را به دو بهانه انجام میدادند؛ یکی اینکه اینگونه اعمال را آدابورسوم گذشتگان خود میدانستند و دیگر اینکه، این اعمال را فرامین خداوند میپنداشتند. خداوند با نزول این آیه، معیاری برای تشخیص صدور یا عدم صدور فرمان از جانب خود به آنها ارائه میکند؛ در واقع به نوعی تمام شریعت را ذیل پوشش عقل جای میدهد و متذکر میشود که اگر چنانچه عقل و وجدان سالم عمومی، عملی را زشت میداند، آن عمل از جانب خدا نیست و خداوند به فحشا دستور نمیدهد. در آیات دیگر قرآن نیز که خداوند امر به معروف و نهی از منکر میکند، منظور از معروف، همان پدیدههای شناخته شده برای عموم جامعه و منظور از منکر، پدیدههای پوشیده شده و ناشناخته برای آنان است. همچنین فحشا نیز به زشتی آشکاری که رسوا شده است، اشاره دارد.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام