تأمین مصالح جامعه در گرو حاکمیت انسان‌های کامل است
کد خبر: 4122662
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۵:۲۵

تأمین مصالح جامعه در گرو حاکمیت انسان‌های کامل است

تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) با بیان اینکه تأمین مصالح حداکثری برای آدمیان و جامعه انسانی در گرو حاکمیت انسان‌های کاملی است که سه ویژگی داشته باشند، به تبیین این ویژگی‌ها پرداخت.

حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع)به گزارش ایکنا از فارس، به نقل از روابط عمومی حرم شاهچراغ(ع)، حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) عصر پنج‌شنبه، 27 بهمن‌ماه در سلسله نشست‌های «ولایت فقیه» با اشاره به حماسه حضور در راهپیمایی 22 بهمن گفت: نوع والای مردم‌سالاری را در نظام سیاسی مبتنی بر ولایت و امامت مشاهده می‌کنیم که مردم نه صرفاً با نوشتن یک عدد رأی، بلکه با حضور ده‌ها میلیونی در برف و باران و سرما، وفاداری عینی خودشان را به نظام اعلام می‌کنند و نمونه این عمق وفاداری، در مقطعی از زمان که همه دستگاه‌های استکباری به‌کار آمده‌اند تا مردم را مأیوس و خانه‌نشین و نظام اسلامی را با مشکل مواجه کند، قطعاً در دنیا وجود ندارد.

وی با بیان اینکه این نوعی مدل‌سازی سیاسی حکومت است، افزود: وقتی می‌گوییم نظام ولایت نوع خاصی از حاکمیت سیاسی است یعنی نظام مردم‌سالاری فقط این نیست که هر چند سال یک‌بار در فضای تبلیغاتی خاصی مردم را ساعاتی پای صندوق رأی جمع کنند و بگویند تمام شد. مردم در ایجاد، استمرار و سلامت نظام اسلامی، نقش اصلی را بازی می‌کنند.

کلانتری بیان کرد: نظام اسلامی ریشه در آموزه‌های الهی و تشریع الهی دارد اما نظام لیبرال دموکراسی ریشه در اومانیسم، سکولاریسم و لیبرالیسم دارد. دست ما بالاتر است. ما هم دستی بر آسمان داریم و هم دستی بر زمین. هم به دین خدا و وحی آسمانی و پیام پیامبر الهی توجه می‌کنیم و هم نقش مردم را در اداره کشور، بیشتر از آن نقشی که در دنیای جدید برای مردم قائل هستند، می‌دانیم.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) اظهار کرد: بحث‌هایی که در این جلسه مطرح می‌شود تبیین زیر ساخت‌های فکری نظام مردم‌سالاری اسلامی است. تبیین زیرساخت‌های معرفتی، فکری و اندیشه‌ای، یک نوع از جهاد تبیین است. مقام معظم رهبری(دامت برکاته) مکرراً یکی از حوزه‌های جهاد تبیین را حوزه تبیین زیرساخت‌های فکری و معرفتی دانسته‌اند و این یکی از مهم‌ترین بخش‌های جهاد تبیین است. یکی از کارهای اصلی افرادی که می‌خواهند در فضای عمومی جامعه و در فضای نسل جوان، روشنگری کنند حضور در همین نشست‌ها است که زیرساخت‌ها را مورد بحث و بررسی قرار دهند.

وی در ادامه، ضمن بیان خلاصه‌ای از جلسه گذشته، به بررسی دلیل دوم از ادلّه اثبات ولایت فقیه پرداخت و گفت: این دلیل از دو مقدمه تشکیل می‌شود و محور اصلی آن «ضرورت تأمین مصالح حداکثری برای افراد و جامعه انسانی در همه عصرها» است.

کلانتری پیرامون نخستین مقدمه برای دومین دلیل اثبات ولایت فقیه تصریح کرد: مقدمه نخست این است که تأمین مصالح حداکثری برای آدمیان و جامعه انسانی در گرو حاکمیت انسان‌های کاملی است که سه ویژگی داشته باشند.

ویژگی انسان‌های کامل

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح ویژگی‌های که انسان‌های کامل باید داشته باشند، گفت: نخست اینکه از احکام و دستورالعمل‌های گوناگون الهی از آگاهی کاملی بر خوردار باشند. چرا روی احکام الهی پافشاری می‌کنیم؟ چرا روی دستورالعمل‌های اسلام و دستورالعمل‌های دین، خیلی اصرار داریم؟ دلیلش این است که کسی که خالق انسان و جهان و آگاه‌ترین بر روابط انسان و جهان است، قانونی که وضع می‌کند قطعاً کامل‌تر، جامع‌تر و نافع‌تر از قوانینی است که انسان وضع می‌کند. منظور بخشنامه‌ها و آیین نامه‌های جزئی نیست، بلکه منظور قوانین کلی است.

وی ادامه داد: اگر کسی معتقد به خالق باشد و به این موضوع اعتقاد داشته باشد که ما اشرف مخلوقات خدا هستیم و جهان مخلوق خدا است، قطعاً تایید می‌کند قانونی که خالق وضع می‌کند، کامل‌ترین قانون است، یعنی با آگاهی کامل، آن قانون وضع می‌شود. مثل دستورالعملی که سازنده یک دستگاه می‌نویسد و در کنار آن وسیله می‌گذارد.

این استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون دومین ویژگی که انسان‌های کامل باید داشته باشند، گفت: این انسان‌ها باید از هوی و هوس‌های نفسانی دور بوده و در اجرای احکام و دستورات الهی هیچ‌گاه تحت تأثیر تمایلات نفسانی قرار نگرفته و حکم الله را در همه شرایط بر خواست خود و دیگران ترجیح دهند. غیر از این، خود این فرد باید نمونه‌ای عملی از احکام الهی باشد. به چهره این فرد که نگاه می‌کنیم احساس کنیم این فرد اسلام مجسم است. در آیه ۴ سوره قلم می‌خوانیم «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ - در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراسته‌ای» همچنین خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب راجع به پیامبراکرم(ص) می‌فرماید «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا - مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند».

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) با اشاره به ویژگی سوم انسان‌های کامل افزود: باید از تدبیر و مدیریت، زمان‌شناسی و شجاعت لازم برای اجرای احکام الهی برخوردار باشند. مصداق اتم و اکمل چنین انسان‌های کاملی همان معصومان(ع) هستند.

صرف داشتن علم و تقوا در عرصه حاکمیت کافی نیست

وی با تأکید بر اینکه صرف داشتن علم و تقوا در عرصه حاکمیت کافی نیست، اظهار کرد: در عرصه حکمرانی باید قدرت مدیریت هم باشد. همین‌طور حاکم باید زمانه خودش را خوب بشناسد و بر همه معادلاتی که در جهان امروز اثرگذاری می‌کنند، احاطه داشته باشد. به عبارتی دوست و دشمن و جبهه حق و باطل را بشناسد، شجاعت داشته باشد و در موقع لزوم برخورد کند. نمونه‌ای از این قضیه در عصر حضرت امام راحل است که سلمان رشدی کتاب آیات شیطانی را منتشر کرد. شجاعت برخورد امام با نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی، مصداق بارزی از شجاعت است.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) مقدمه نخست را یک مقدمه قطعی دانست و گفت: براساس باورهای یک انسان مسلمان، تأمین مصالح حداکثری جامعه انسانی و خود انسان، در پرتو این است که احکام ناب الهی توسط انسان‌هایی پیاده شود که آنها را خوب می‌شناسند و از تقوای کافی برخوردارند و زمان‌شناس و مدیر و مدبر بوده و با همه وجود در خدمت اِعمال احکام الهی هستند. بر اساس جهان‌بینی ما مسلمین و شیعیان، این مقدمه یک مقدمه کاملا قطعی است.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در توضیح دومین مقدمه برای دومین دلیل اثبات ولایت فقیه تصریح کرد: هنگامی که جامعه انسانی به هر دلیلی از فیض حضور انسان‌های کامل یعنی معصومان محروم بماند، حکم عقل سلیم مراجعه به مرتبه نازله یعنی مرتبه پایین‌تر است، یعنی حاکمیتِ اشخاصی که از حیث ویژگی‌های سه گانه، نزدیکترین اشخاص به معصومان به‌شمار می‌آیند. این اشخاص که معصوم نیستند اما نزدیک به معصومین هستند کسانی هستند که اولاً در شناخت احکام الهی، به‌ویژه احکام الهیِ مرتبط با اداره جامعه، آگاه ترین افراد عصر خویش به‌شمار می‌آیند یعنی فقیه اعلم، ثانیاً در رعایت تقوی پاکترین افراد عصر خویش به‌شمار می‌آیند یعنی «اتقی» هستند. «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» و ثالثاً در تدبیر، قدرت مدیریت، زمان‌شناسی، شجاعت و تشخیص اولویت‌ها و اهمیت‌های اجتماعی، تواناترین فرد زمان خویش باشند به عبارتی « اقوی» هستند.

وی با بیان اینکه قوی‌ترین، عالِم‌ترین و پرهیزگارترین، هر سه با هم در اینجا ملاک است یعنی کسی که هر سه ویژگی را توأمان داشته باشد، افزود: در زمانی که خلأ دسترسی به امام معصوم و انسان کامل وجود دارد، باید به دنبال کسی بگردیم که مصداق این سه ویژگی است و این حکم عقل است.

چیستی برهان عقلی تنزل تدریجی

کلانتری بیان کرد: در عصر غیبت امام عصر(عج) که انسان‌ها از فیض حضور آن امام محروم هستند، عقل سلیم حکم می‌کند که حاکمیت بر جامعه اسلامی در دست عالم‌ترین اشخاص به دین خدا، پرهیزگارترین و تواناترین اشخاص در اجرای دین خدا، قرار گیرد که همانا فقیه جامع شرایط است. نام این برهان، «برهان عقلی تنزل تدریجی» است. تنزل تدریجی یعنی اگر مرتبه عالی نشد یک درجه به پایین می‌آییم. این حکم عقل است. برای دین جاوید، این‌گونه است. دینی که قرار است تا پایان عمر دنیا پاسخگوی نیازهای بشر باشد و جامعه و انسان را اداره کند و راه را به انسان نشان دهد.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به بیان نکاتی، پیرامون دلیل دوم از ادلّه اثبات ولایت فقیه پرداخت و گفت: نکته نخست این است که گرچه مقدمه نخست این برهان تا اندازه‌ای مبتنی بر نقل است، اما مقدمه دوم و همچنین شکل استدلال و نتیجه‌گیری همگی بر مدار عقل سلیم سامان یافته و به همین سبب این برهان در شمار براهین عقلی قرار گرفته است. بدون شک اگر دسترسی به بالاترین مرتبه نبود به مرتبه پایین‌تر که حکم عقل است تنزل می‌کنیم.

وی با بیان اینکه در روایات هم این را داریم که ارشاد به حکم عقل می‌شود، افزود: حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) در روایتی که به قاعده میسور مشهور است می‌فرماید: «مَا لَا یُدْرَکُ کُلُّهُ لَا یُتْرَکُ کُلُّه‏» کاری را که نمی‌توان به شکل کامل انجام داد، نباید از اساس ترک کرد. مقدمه دوم مقدمه عقلی است و در سراسر دنیا این مقدمه وجود دارد یعنی هرجا مرتبه عالی قابل دسترسی نبود، یک درجه تنزل می‌دهیم.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) در توضیح دومین نکته برای دلیل دوم از ادلّه اثبات ولایت فقیه، گفت: مصالح حداکثری آدمیان که مقدمه اول این برهان بر مدار آن سامان یافت، عبارت است از سودها و منفعت‌های حقیقی که اولاً به صورت مشروع و بر مبنای قوانین و احکام الهی عاید انسان‌ها شوند. براساس جهان‌بینی اسلامی، مصالح و منافع ما نسبت به چیزی که در مکاتب دیگر مثل لیبرالیسم گفته می‌شود فرق می‌کند. ثانیاً به‌صورت همزمان حیات دنیوی و اخروی آدمیان را پوشش دهند و ثالثاً بر همه نیازهای جسمی و روحی و فردی و اجتماعی آنان به صورت متعادل پرتو افکنند.

وی ادامه داد: از این‌رو منافعی را که خارج از چارچوب‌ها و حدود الهی عاید می‌شوند و یا فقط یکی از دو حیات دنیوی و اخروی انسان را پوشش می‌دهند و یا فقط برخی از ابعاد وجودی انسان‌ها را برخوردار و برخی را بی‌پاسخ می‌گذارند، نمی‌توان در شمار مصالح حقیقی آدمیان طبقه‌بندی کرد. از سوی دیگر مصالح حداکثری به تناسب زمان‌ها، مکان‌ها و شرایط گوناگونی که ممکن است انسان‌ها و جوامع را در وضعیت‌های متفاوتی قرار دهند، متفاوت خواهند بود.

کلانتری اظهار کرد: بسیاری از قوانین ذوالابعاد هستند و خیلی‌ها نمی‌توانند این‌ها را هضم کنند. فردی که می‌گوید حجاب مربوط به شخص خودم است، نمی‌تواند هضم کند که این حجاب مربوط به دیگران هم است و موردی که مربوط به دنیا است، مربوط به آخرت هم است و همین که مربوط به جسم است مربوط به جان هم است. خیلی از مسائل اینگونه پیچیده است. وقتی می‌گوییم باید قانون را خدا وضع کند به این دلیل است که قانون آنقدر حساس است که ده‌ها بُعد دارد و بشر خیلی از وقت‌ها قادر نیست همه ابعاد را با هم ببینید.

جهان‌بینی اسلام برای تمام اعصار است

وی افزود: در جهان‌بینی اسلام، ما وقتی حرف از منفعت می‌زنیم، فقط برای زمان حال نیست و همه چیز را باید تا آخر در نظر بگیریم. در ارتباط با ثواب‌ها هم همینطور است، وقتی صدقه می دهیم، برخی صرفاً همین کمک نقدی به مستمند را در نظر دارند ولی این طور نیست. این فقط یک بُعد از ده ها بعد صدقه دادن است. این صدقه دادن می‌تواند گره هفتاد ساله آدم را که در جایی قفل شده است، باز کند. در مورد انفاق، در قرآن و روایت  مطرح می‌شود که خداوند می‌فرماید: انفاق را علنی انجام دهید. چون ابعاد دیگری دارد. وقتی فردی صدقه می‌دهد، ده‌ها نفر دیگر هم می‌بینند و یاد می‌گیرند و این باعث بسط فرهنگ کمک به مستمندان و گرفتن دست نیازمندان می‌شود که قرآن بارها و بارها به ما متذکر شده است.

کلانتری ادامه داد: این موضوع اینقدر اهمیت دارد که سوره انسان در قرآن کریم بر این محور شکل گرفته است. در آیات ۸ و ۹ این سوره مبارکه می‌خوانیم «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا - غذا را در عین دوست داشتنش، به مسکین و یتیم و اسیر انفاق می کنند»، «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا - می گویند ما شما را فقط برای خشنودی خدا اطعام می کنیم و انتظار هیچ پاداش و سپاسی را از شما نداریم».

وی گفت: اولین دستاورد این است که انسان اول روح خودش را آزاد می‌کند و جلای روحی پیدا می‌کند و این باعث لذت روحی مثبت می‌شود. دومین اتفاقی که می‌افتد، نیکی کردن، او را آدم می‌کند. مثل کسی که به مالک اشتر سنگ پرتاب کرد و مالک اشتر برایش دعا می‌کند و چنان این روح شیطانی را می‌کوبد و چنان تنبیه و تربیت می‌کند که آن شخص متحول می‌شود. در مقابل قوانین دست ساخته بشر که از مادیات و شکم و شهوت فراتر نمی‌رود، قوانینی که برمبنای دین خدا و آیات الهی و روایات معتبر به‌نام دین مطرح می‌کنیم، نیازهای جسم و روح انسان را پوشش می‌دهند و بر زندگی فردی و اجتماعی انسان پرتو می‌اندازند.

 تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) در توضیح سومین نکته برای دلیل دوم از ادلّه اثبات ولایت فقیه، گفت: اصل «تنزل تدریجی» که مقدمه دوم این برهان را تشکیل داده است، افزون بر این که حکم قطعی عقل سلیم است، یک قاعده عقلایی است، بدین معنا که عقلای عالم از هر دین و مرامی که باشند در آنجا که نیل به عالی‌ترین و کامل‌ترین شکل مطلوب امکان‌پذیر نباشد به مرتبه پایین‌تر آن که نزدیک‌ترین مرتبه به مطلوب نهایی است، مراجعه می‌کنند و با وجود چنین مرتبه‌ای تنزل به مراتب پایین‌تر را مجاز نمی‌دانند.

وی با طرح این سؤال که تنزل تدریجی تا کجا می‌تواند ادامه یابد، گفت: با توجه به اینکه در این برهان بر اساس قاعده عقلی و عقلایی «تنزل تدریجی» از حاکمیت امام معصوم به عنوان مصداق انسان کامل، به فقیه جامع شرایط در عصر غیبت تنزل می‌کنیم، حال سؤال این است که مقتضای این قاعده در تنزل تدریجی تا کجاست؟ آیا همین تنزل تدریجی راه را برای مشروعیت بخشیدن به سایر انواع حکومت‌ها هموار نمی‌سازد؟

کلانتری تصریح کرد: دقت در قاعده تنزل تدریجی چهار نتیجه را در اختیار می‌گذارد که در پاسخ به سؤال مطرح شده راهگشا است؛ نخست اینکه با وجود مرتبه نزدیک‌تر به مطلوب و ایده‌آل نهایی، تنزل به مرتبه پایین‌تر از آن مجاز و مشروع نیست؛ اما در صورت نبودن چنین مرتبه‌ای تنزل به مرتبه پایین‌تر مجاز خواهد بود.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) پیرامون دومین نتیجه‌ای که از قاعده تنزل تدریجی احصا می‌شود، گفت: با توجه به اینکه قاعده مذکور برآمده از حکم عقل و سیره عقلا است، تنزل از مطلوب به مراتب پایین‌تر تا آنجا منطقی و معقول است که عقل سلیم و سیره عقلا آن را تجویز کند. بر این اساس اگر به سبب تنزل تدریجی به مرتبه‌ای برسیم که هیچ نسبت و سنخیتی با مطلوب اولیه نداشته باشد یقیناً چنین تنزلی مورد تائید عقل و سیره عقلا نبوده و به همین سبب مجاز و مشروع نیست.

وی با بیان اینکه بسیاری از حکومت‌های رایج در دنیای کنونی، حتی در کشورهای اسلامی، نه فقط سنخیتی با حکومت مطلوب اسلام ندارند که در بسیاری از اقدامات خود آشکارا برخلاف احکام و قوانین قطعی اسلام عمل می‌کنند، افزود: چگونه می‌توان بر اساس قاعده تنزل تدریجی حاکمیت‌هایی از این دست را مراتب پایین‌ترحکومت مطلوب اسلام به‌شمار آورد.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در توضیح سومین نتیجه حاصله از قاعده تنزل تدریجی گفت: در صورتی که در عصر غیبت به هر دلیلی دسترسی به فقیه واجد شرایط پیش گفته وجود نداشته باشد، اقتضای قاعده تنزل تدریجی این است که حاکمیت بر جامعه اسلامی به مومنان عادل، ملتزم به دین خدا، توانا و پرهیزگار اختصاص می‌یابد. با این وجود، محور حکومت، دین خدا و احکام و دستورالعمل‌های الهی خواهد بود.

کلانتری همچنین با اشاره به چهارمین نتیجه قاعده تنزل تدریجی اظهار کرد: اصل ضرورت وجود حاکمیت در همه جوامع، خود یک اصل عقلی، عقلایی و همچنین مستند به ادله نقلی است که نمی‌توان مبنا و مستند آن را قاعده تنزل تدریجی دانست.

وی در ادامه گفت: سؤالی که بعضی‌ها می‌پرسند این است که آیا حکومت صفویه حکومت اسلامی بوده است؟ خیر. حکومت صفویه قطعاً هیچ‌کدام از ویژگی‌های حکومت اسلامی را نداشته است. نه فقیه اعلم و نه فقیه اتقی و نه فقیه اقوی و نه مومنان ملتزم به دین در رأس حاکمیت نبودند.

کلانتری با بیان اینکه براساس ضرورت اجتماعی همیشه باید یک حاکمیت وجود داشته باشد، گفت: اگر فقهای ما در طول تاریخ با سلطنت‌های عصر خودشان دائماً برخورد نکردند به این معنا نبوده است که این حکومت‌ها مورد تایید فقها بوده‌اند. بلکه طبق فرمایش حضرت امام علی(ع) که می‌فرمایند: «انّه لابُدَّ للنّاسِ مِن امِیرٍ بَرٍ اَو فاجِرٍ...؛ مردم به ضرورت، باید حاکمى داشته باشند، نیکوکار باشد و یا بدکار» اگر به شکل ایده‌آل آن، یعنی در رأس بودن امام معصوم و مراتب پایینترش دسترسی نبود، باز حکومت لازم است. یعنی حتی اگر امکان حاکمیتِ مومنانه عالِم و مدیرِ مدبر ملتزم به شریعت هم نبوده است و عملاً حکومتِ جائر و فاسق می‌شده است.

وی ادامه داد: آیا این مورد را قاعده تنزل تدریجی گفته و عقل این را می‌گوید که مثلاً یزید می‌‎تواند حاکم شود؟ این اصل دیگری است و آن، اصل ضرورتِ وجود حاکمیت در جامعه است. برای اینکه جامعه گرفتار هرج و مرج نشود، چرا که هرج و مرج از بی حاکمیتی بدتر است. قاعده تنزل تدریجی بر اساس حکم عقل تا آنجایی است که ماهیت حفظ شود، یعنی حاکمیت دین خدا یا کامل یا یک درجه پایین‌تر و یا دین خدا، اگر شده حتی به صورت ناقص به اجرا گذاشته شود.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) تصریح کرد: اگر به جایی رسیدیم که نمی‌شد دین خدا را اجرا کرد، این مقتضای تنزل تدریجی نیست و هیچ نسبتی با آن اصل ندارد و مرتبه نازل آن نیست، بلکه ضد آن است. چرا فقها خیلی از جاها با این ضدها ساخته‌اند؟ دلیلش «لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ» است. اگر برخورد می‌کردند فتنه به پا می‌شد و همه چیز به هم می‌خورد. امام خمینی(ره) در کتاب کشف اسرار می‌گوید فقهای ما با همین سلطنت‌های پوسیده هم ساخته‌اند و علیه این ها قیام نکردند، چون می‌دانستند اگر این نباشد اوضاع جامعه به شدت بدتر می‌شود.

کلانتری در پایان گفت: اصل تنزل تدریجی در عرصه حاکمیت، در مراتب «بَرٍّ» است. «مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ». امیر بر؛ یا امام معصوم است یا  فقیه اعلَمِ اتقی اقوی است یا مومنِ ملتزمِ زمان‌شناسِ مدیرِ مدبر است. از این‌جا که پایین‌تر آمدیم، فاجر و فاسق می‌شود. اگر واقعاً هیچ راهی برای فرار از دست این حکام نبود باید با همین‌ها ساخت تا راه فرج پیدا شود.

انتهای پیام
captcha