حجتالاسلام اسماعیل چراغی کوتیانی، استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از قم در خصوص اینکه چرا دوره امام محمد باقر(ع) را آغاز مرجعیت دینی شیعیان میدانند، اظهار کرد: برای پاسخ به این امر باید شرایط خاص اجتماعی و سیاسی امامان معصوم(ع) را مورد بررسی قرار داد؛ زمانی که به شرایط پیشوایان دینی پیش و پس از امام باقر(ع) نگاه میکنیم، با نوعی چندگانگی شرایط روبرو هستیم.
وی ادامه داد: دوره پیش از امام باقر(ع) دورهای است که برای ائمه معصومین(ع) موقعیت مناسب جهت طرح بحثهای علمی نبود، زیرا جامعه اسلامی درگیر با تنازع قدرت سیاسی است. بهعنوان مثال در دوره حضرت علی(ع)، ایشان 25 سال خانهنشین بودند و زمینه برای ایفای نقش در کسوت امام مستقر در جامعه را نداشتند، بعد از حاکمیت سیاسی نیز تمام نیروی امام و جامعه صرف مبارزه با نفاق و عهدشکنان و اندیشه منحرف اموی است.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: دوره امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز وضعیت همینگونه است و فرصتی برای گسترش علمی و دینی ایجاد نشد؛ دوره امام سجاد(ع) تا حدودی شرایط آرامتر شده بود و امام از این فرصت برای ساخت یک جامعه اخلاقی در قالب دعا همت گماشتند.
وی بیان کرد: در دوره امام باقر(ع) یکی از دگرگونیهایی که در نظام سیاسی جهان اسلام اتفاق افتاد، شکلگیری شاخه مروانیها در حکومت بنیامیه بود. در این دوره نیز به جهت حضور برخی حاکمان مانند عمر بن عبدالعزیر که فشار را تا حدی از روی اهل بیت(ع) برداشتند و همچنین جهت تنازع قدرت بین مروانیها و فشار بر مردم که پیآمد آن ضعف حکومت بود، شرایط برای امام باقر(ع) فراهم آمد تا بتواند اندیشه ناب دینی را به جامعه منتقل کند.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: جامعه آن روز نیز به جهت گسترش سرزمینهای اسلامی و مواجهه با اندیشههایی که در داخل یا خارج جامعه اسلامی به وجود آمده بود، تشنه معارف ناب اهل بیت(ع) بودند. امام باقر(ع) از این فرصت استفاده کرده و به جریانسازی و جنبش علمی دامنگستری پرداختند که بعدها توسط فرزند برومندشان امام صادق(ع) به اوج خود رسید.
چراغی کوتیانی ادامه داد: در این دوره بود که اندیشههای فقهی، اخلاقی، تفسیری و کلامی شیعه که تا پیش از این فرصت بروز و ظهور نیافته بود، تا اقصی نقاط جامعه اسلامی آن روز گسترش یافت؛ همچنین امام باقر(ع) مرجعیت دینی یافته و بسیاری از افراد در پهنه گسترده جهان اسلام خود را نیازمند به این دریای علم و اندیشه ناب ایشان دیدند.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: بنابراین دوره ایشان آغازی جدی و بنیادین برای ساخت دانشگاه بزرگ اسلامی است که در آن دانشمندانی از فرقههای گوناگون از معارف واقعی وحیانی بهرهمند شدند؛ در واقع در این دوره بود که مرجعیت علمی و دینی که بعد از پیامبر بزرگوار اسلام(ص)، از اهل بیت(ع) او ستانده شده بود، به آنان بازمیگردد.
وی در خصوص اقدامات امام باقر(ع) برای تحول شیعه و نحوه تعامل با سایر گروهها، افزود: همانگونه که شرایط دوره آن حضرت زمینه را برای فعالیت علمی آماده کرده بود، همین فرصت برای گروههای دیگر و از جمله گروههای انحرافی نیز مهیا شد، آنان نیز در فضایی آزاد و بیدغدغه و گاه بهرهمند از ساختار قدرت اموی به ترویج اندیشههای خود میپرداختند.
چراغی کوتیانی ادامه داد: همچنین در این دوره مسیحیت با جدیت به نشر افکار خود پرداخت و مسلکهای فقهی، کلامی و تفسیری که خود را منتسب به جهان و تفکر اسلام میدانستند نیز فعال شدند، در این دوران گروههایی مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غالیان نیز در ترویج عقاید خود همت گماشتند.
وی بیان کرد: امام باقر(ع) در کنار حرکتهای ایجابی و تبیین دیدگاههای درست دین و نشر آن و ایجاد تحول علمی بر پایه اندیشههای وحیانی، باید به نقد و رد اندیشههای انحرافی نیز میپرداختند زیرا دنیای اسلام با طیف وسیعی از این اندیشههای منحرفانه و جاهلانه مواجه بود. گاه تبلیغ گروهها بهگونهای بود که نگرش برخی افراد حتی شیعیان را به خودشان جلب و زمینه انحراف در جامعه اسلامی را مهیا میکردند. در خصوص رویکردهای غیر اسلامی، امام باقر(ع) به مواجهه علمی جدی با اندیشههای یهود و تهنشینهای فکری یهودیان به ظاهر مسلمان که در آن دوره به گسترش اندیشههای خود همت میگماشتند و همچنین به نقد سنت مسیحی با استفاده از قالبهایی علمی همچون مناظره میپرداختند.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: امام باقر(ع) در خصوص گروههای داخل در فکر اسلامی نیز در عین اتخاذ رویکردی تقریبی و انسجامآفرین در جهان اسلام، به تلاش برای مواجهه و به مرزبندی معرفتی و رفتاری با آنها میپرداختند، بنابراین مشاهده میکنیم که بزرگان اهل سنت از امام باقر(ع) به بزرگی و ادب یاد میکنند.
وی ادامه داد: نوع مواجه ایشان با گروههای انحرافی جهان اسلام نیز بهگونهای بود که ضمن پاسخ به شبهههای معرفتی آنان به مرزبندی جدی شیعه با آنها میپرداختند. گروهای خوارج، مرجئه، غالیان و مهدیگرایان نیز از این دستهاند که امام با هر کدام به وجه خاصی برخورد میکردند.
استاد حوزه و دانشگاه در خصوص سیره قرآنی امام باقر(ع) افزود: در اندیشه ما، امام تفسیرکننده قرآن و قرآن گویاست و بیش از هر کسی معنای قرآن را میداند، افزون بر اینکه امام، ابتدا عملکننده به قرآن است و سبک زندگی او سبک زندگی قرآنی است و زندگانی آنها قرآن مجسم است، زندگی حضرت باقرالعلوم(ع) نیز بهعنوان امام، ظهور قرآن به معنای واقعی در زندگی بود.
وی بیان کرد: یکی از مؤلفههای سبک زندگی قرآنی ایشان که بسیار برجسته و نیاز امروز جامعه ما نیز است، مسئله اهمیت ایشان به کار و تلاش در عین زهد و قناعت است. اهمیت این مسئله از آن جهت است که گاه برخی از افراد به بهانه آخرتگرایی، کار و تلاش را رها کرده و هیچ کوششی برای بهبود اقتصادی خود و کشور خود نمیکنند، از سوی دیگر برخی به بهانه اهمیت کار و تلاش و توسعه اقتصادی به معنویت و تأثیر آن در زندگی بیتوجهی میکنند، اما سیره امام باقر(ع) در این خصوص یک الگوی کامل است.
چراغی کوتیانی ادامه داد: امام باقر(ع) در عین توجه به عبادت و بندگی و تلاش برای گسترش علم و دانش و هدایت انسانها بهسوی خداوند، هیچگاه از تلاش اقتصادی و کوشش برای تأمین معیشت خود و خانواده غفلت نکردند. معروف است که شخصی زاهد مسلک ایشان را در تابستانی گرم عرقریزان در حال کار و تلاش دید، خواست امام را به گمان خویش موعظه کند که چرا در این میانه گرم روز دنبال کار دنیا هستی؟ امام به او فرمودند که به خدا سوگند، اگر در چنین حالتی مرگ به سراغم آید، در حالت اطاعت از خداوند، به سراغم آمده است، این تلاش من، خود، اطاعت از خداست؛ زیرا با همین کارهاست که خود را از تو و دیگر مردم، بینیاز میکنم. من زمانی از خدا بیمناک هستم که هنگام گناه و نافرمانی خدا، مرگم فرا رسد.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: ایشان کار و تلاش اقتصادی را نه تنها امری دور از عبادت خدا نمیدیدند بلکه آن را عین عبادت و بندگی میدیدند، این درس بزرگی است که اگر کسی بخواهد در اقتصاد خرد خانوادگی خود و با اقتصاد کلان کشور پیشرفت کند باید در عین توجه به معنویت در مسیر کار و تلاش نیز کوشش کند و تلاش اقتصادی را نه تنها امری دنیایی نبیند که با نیت توسعه اقتصادی خانواده و کشورش آن را عبادت بداند.
انتهای پیام