به گزارش ایکنا از فارس، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا حدائق، مدیرعامل بنیاد مهدی موعود(عج) فارس بامداد امروز، 31 تیرماه در سلسله سخنرانیهای مجازی خود با عنوان «سبک زندگی مهدوی» نکاتی را پیرامون سنت الهی غیبت بیان کرد و گفت: بررسی تاریخ دوران غیبت، فرازهایی از حیات پرفراز و نشیب تشیع را آشکار میسازد؛ حیاتی که به ویژه در بعد علمی و فرهنگی از جایگاه و منزلتی خاص در حیطه تاریخ اسلام برخوردار است.
وی افزود: دوران غیبت صغری به واسطه شرایط اجتماعی خاص پدید آمده از موقعیت ویژهای برخوردار بود که اوضاع فرهنگی جامعه شیعی نیز تحت تأثیر این موقعیت قرار گرفت و بر اساس عناصر تعیینکننده آن، دستخوش تحولاتی شد. تحولاتی بنیادین که اساس فعالیتهای علمی گستردهای را پیریزی کرد و در کمتر از یک قرن، به اوج شکوفایی خود رسید.
حدائق تأکید کرد: باید دانست که مسئله غیبت، امری نبود که به تازگی مطرح شده باشد بلکه در سخنان معصومین بارها به آن اشاره شده و مردم کمابیش با آن آشنا بودند. در روایاتی از پیامبر(ص) نقل شده، پیامبر(ص) ضمن بیان خصوصیات امام مهدی(عج) به مسئله غیبت حضرتش نیز اشاره کرده بودند.
مسئول حوزه علمیه منصوریه شیراز یادآور شد: در یکی از روایات چنین آمده است: «مهدی(عج) از فرزندان من است. نام او، نام من کنیه او، کنیه من است و شبیهترین مردم به من است. او غیبت و دوران حیرتی دارد که مردمان در آن، به گمراهی میافتند، او زمین را پر از عدل و داد میکند، همانطور که از ظلم و جور پر شده باشد». ائمه نیز در احادیث و روایات فراوانی به مسئله غیبت امام عصر(عج) اشاره کردهاند.
وی با تأکید بر اینکه اساساً مسئله غیبت در گفتار معصومین به عنوان یک سنت الهی مطرح شده که در میان انبیای پیشین و اوصیای آنها معمول بوده است، گفت: بنا بر روایات، حضرت صالح(ع)، مدتی از قومش غاب شد و غیبت او، مدتی به طول انجامید؛ به طوری چون به میان قومش بازگشت، وی را نشناختند. حضرت موسی(ع) نیز مدتی غائب بود و در طی این مدت، بنی اسرائیل در حیرت و سرگردانی و رنج بسیار به سر میبردند، تا بار دیگر حضرت موسی(ع) به نزد آنها بازگشت. چنین غیبتهایی درباره حضرت یونس(ع) و حضرت یوسف(ع) و برخی دیگر از پیامبران ذکر شده است؛ بنابراین مسئله غیبت به مانند سنت جاریهای تلقی شده که درباره امام مهدی(عج) نیز مصداق پیدا کرد.
حدائق تصریح کرد: در سال 260 هجری قمری امام حسن عسکری(ع) پس از دوران کوتاه شش ساله امامت در سن 28 سالگی به شهادت رسیدند و تنها فرزند ایشان که پنج سال از عمر شریفشان میگذشت از جانب خداوند متعال و نص آن حضرت، به امامت رسیدند. اما به دلایلی، امام دوازدهم از همان زمان، از دیدهها پنهان شده و دوران غیبت ایشان پس از 5 سال حضور در ایام حیات پدر بزرگوارشان که تنها عدهای از خواص شیعه موفق به دیدار با ایشان شدند، آغاز شد.
عضو جامعه روحانیت شیراز ادامه داد: دوران غیبت صغری که در سال 260 هجری قمری آغاز شد، پس از 69 سال در سال 329 هجری قمری با وفات چهارمین و آخرین نائب خاص امام(عج) پایان یافت و در واقع مقدمه و آغازی برای غیبت طولانی مدت شد تا شرایط پذیرش موقعیت جدید برای مردم فراهم شده و شیعیان آمادگی درک دورانی را داشته باشند که در آن از حضور امام معصوم به طور مستقیم بیبهره هستند.
وی با بیان اینکه درک این موقعیت جدید در واقع مستلزم عبور از یک مرحله میانی بود، افزود: این مرحله با روندی تدریجی از اوایل قرن سوم و در واقع پس از شهادت امام رضا(ع) آغاز و تا نیمه قرن سوم ادامه پیدا کرد. در واقع این حرکت به طور غیرمستقم از زمانی آغاز شد که هارونالرشید، خلیفه عباسی شرایط دشواری را بر امام هفتم، تحمیل کرد و آن حضرت را به شدت تحت مراقبت قرار داد و سالها در زندانهای بغداد محبوس کرد.
حدائق افزود: در زمان حیات امام رضا(ع) سختگیریها و فشارها ادامه یافت و در زمان امام جواد(ع)، مأمون امام را شدیداً تحت نظر قرار داد و ایشان را به بغداد احضار و در نهایت در سال 320 هجری قمری، امام را مسموم و به شهادت رسانید. شهر سامرا که در واقع پادگان نظامی بوده و معتصم آن را تأسیس کرده بود، تبدیل به تبعیدگاه امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) شد. در طی این دوران ارتباط مستقیم شیعیان با ائمه به حداقل خود رسید. آنان در واقع امکان دسترسی به امام را نداشتند مگر به طور مخفیانه و از طریق مکاتبه و یا با کمک خدمتکاران ایشان، یا در قالب فروشندگان دوره گرد یا عابران رهگذر و...
مدیرعامل بنیاد مهدی موعود(عج) فارس با بیان اینکه وضعیت مذکور به تدریج و به طور غیرمستقیم، این آمادگی را در مردم پدید آورد که در زمان عدم حضور یا عدم دسترسی مستقیم به امام، چه باید کرد، گفت: نظام وکالت برای همین منظور توسط ائمه ایجاد شد. ایشان وکیلانی از جانب خود در شهرها و بلاد مختلف تعیین کرده که محل رجوع مردم و ارتباط با آنان بودند. شیعیان در شهرهای دور و نزدیک با این وکیلان ارتباط گرفته، مسائل خود را پرسیده، نیازهای خود را بیان کرده و وجوهات شرعی را به آنها پرداخت میکردند.
وی با تصریح اینکه نظام وکالت در واقع مقدمه نظام نیابت بود که در دوران غیبت صغری شکل گرفت، گفت: با وجود اینکه اولین نائب خاص امام مدتها قبل، از طرف امام حسن عسکری(ع) به شیعیان معرفی شده بود ولی حیرت و سردرگمی فراوانی شیعیان را فراگرفت. در این زمان ارتباط مردم با امام کمتر شد. اگرچه امکان دیدار با امام به طور کلی منتفی نبود و چه بسا، کسانی نیز به دیدار حضرت نائل میشدند.
حدائق تأکید کرد: در واقع غیبت صغری برای فراهم شدن شرایط لازم جهت درک دوران غیبت کبری، امری ضروری بود چرا که در طی آن، مردم میآموختند که مصدر رجوع آنها در امور دینی، فقیهان و عالمان دینی هستند که مورد نیاز و مراجعه مردم بوده و علمای شیعه نیز به ضرورت این نکته پی بردند که مصادر و مراجع علمی که مورد نیاز و مراجعه مردم هستند، باید به گونهای قابل اطمینان و ثابت در دسترس مردم قرار گیرند.
مسئول حوزه علمیه خاتمالانبیا(ص) شیراز تصریح کرد: طرح مسئله غیبت، از همان دهههای اول تاریخ اسلام چنان شایع و معمول شده بود که بسیاری از فرقههایی که از تشیع منشعب شدند، به گونهای به مسئله غیبت معتقد شدند. کیسانیه، اولین فرقهای که از شیعه جدا شده و قائل به امامت محمد حنفیه شده و معتقد بود که وی از میان آنها غائب شده و در کوه رضوی مخفی شده و روزی ظهور خواهد کرد و این امر حاکی از آن بود که مسئله غیبت امام مهدی(عج) کاملاً در بین مسلمانان و شیعیان شناخته شده بود.
وی در پایان یادآور شد: آنچه این مطلب را تأیید میکند، تألیف کتابهایی در موضوع غیبت، پیش از آغاز غیبت صغری و در زمان حضور ائمه(ع) است.
انتهای پیام