حجتالاسلام والمسلمین یوسفی، کارشناس تربیتی و مبلغ حوزه علمیه قم، در گفتوگو با ایکنا از قزوین، با اشاره به اینکه تمرینات تربیت کودک باید توسط والدین اجرا شود، اظهار کرد: در روانشناسی و آیات قرآن و احادیث نظرات متفاوتی درباره تربیت فرزند وجود دارد. وقتی روشها مختلف باشد نمیتوان بر درست یا غلط بودن آنها اعلام نظر کرد لذا باید به سمت روشی برویم که احتمال حصول نتیجه برای مورد ما در آن وجود دارد، مثلاً احترام گذاشتن به فرزند، یک اصل است که همه آن را قبول دارند اما روشهای مختلفی برای آن وجود دارد.
وی افزود: وقتی در مورد تربیت فرزند صحبت میکنیم نمیخواهیم کسی را متهم کنیم، ممکن است فرزند یک خانواده دچار اعتیاد شده باشد آیا حتماً والدین مقصر بودند؟ نه اینطور نیست والدین زمینهساز تربیت فرزندان هستند اما اراده فرزندان را از بین نمیبرند. پدر و مادر در تربیت درست تأثیر دارند ولی این بدان معنا نیست که فرزند اختیاری از خود ندارد.
یوسفی اشاره کرد: شکلگیری شخصیت فرزندان فقط برعهده والدین نیست بلکه موارد متعددی در شکلگیری شخصیت تأثیرگذار هستند، اما پدر و مادر نقش بسیاری دارند چون قبل از تولد، والدین همراه فرزند هستند و حتی خصوصیات پدر و مادر قبل از انعقاد نطفه میتواند در فرزندانشان تأثیرگذار باشد.
وی تصریح کرد: همه باید این را بدانیم در تربیت فرزند با یک انسان در ارتباط هستیم، قبل از اینکه بچه به دنیا بیاید با یک انسان در ارتباط هستیم و میخواهیم انسان تربیت کنیم، روح بچه زیر یک سال از نظر وسعت و قدرت با روح ما فرقی ندارد و تنها جسم اوست که کوچک و ناتوان است اما تأثیر کارهایی که روی فرزندان انجام میدهیم میتواند روی روح فرزندان ما اثر منفی بگذارد.
یوسفی اظهار کرد: ما میگوییم که فرزند قبل از تولد بر گردن والدین حق دارد به عنوان مثال روایتهای مختلفی در مورد مسائل زناشویی داریم، مثلاً اینکه والدین در خصوص زمان رابطه جنسی برای فرزنددار شدن دقت داشته باشند چون روی بچه تأثیر دارد و ممکن است بچه لال، نابینا یا دشمن اهلبیت به دنیا آید. پس از اینکه مادر باردار شد حالات مادر روی فرزند تأثیر خواهد داشت، اگر مادر استرس داشته باشد روی بچه تأثیر دارد.
وی گفت: از زمانی که فرزند به دنیا میآید باید امور تربیتی را انجام دهیم. یکی از نکات مهم تربیت فرزند مسئله اعتماد است، برخی از روانشناسان این مسئله را تا یک و نیم سالگی مطرح کردند که ما آن را تا بزرگسالی مطرح میکنیم، اعتماد موجب امنیت میشود و باید این ۲ مقوله را در کنار هم ببینیم.
این کارشناس مذهبی تشریح کرد: وقتی بچهها به دنیا میآیند چیزی از دنیا نمیدانند. در آیه ۷۸ سوره نحل آمده است «وَاللَّهُ أَخْرَجَکمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیئًا وَجَعَلَ لَکمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ؛ و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمیدانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر (دانا شوید و) شکر (این نعمتها) به جای آرید». بچهها وقتی به دنیا میآیند تا ۲ ماه نخست دست و پای خود را بدون اراده تکان میدهند، بعد از مدتی که چشمانشان به دستوپا عادت کرد وقتی یک شیء را مقابل کودک میبرید دستش را جلو میآورد تا آن را بگیرد و تا مدتی هم قادر به گرفتن شیء نخواهند بود چون فاصله را تشخیص نمیدهد.
وی اشاره کرد: کودکان از این جهان هیچ نمیدانند و حتی از بدن خود و دست و پایشان اطلاعی ندارند برای همین کوچکترین ترس بچهها را دچار اضطراب میکند، وقتی بچهها تنها باشند دچار اضطراب میشوند بسیار مشاهده شده که والدین فرزند هشت ماهه خود را در منزل گذاشته و به خرید و یا سر کار میروند، معمولاً این فرزندان وقتی از خواب بیدار میشوند گریه میکنند و چهار دست و پا خانه را میگردند و مادر را پیدا نمیکنند، اگر چند بار چنین اتفاقی بیفتد بچه دچار اضطراب جدایی میشود.
یوسفی در تشریح اضطراب جدایی، گفت: بعضی از بچهها چهار ساله هستند اما چسبیده به مادر حرکت میکنند و حتی حضور آنها در مهدکودک منوط به حضور مادر است که تمام اینها ناشی از اضطراب جدایی است. ممکن است مادر چند بار کودک را تنها گذاشته باشد و کودک از تنها بودن اذیت و از این تنهایی دچار اضطراب شده باشد؛ وقتی مادران شاغل بچهها را در سنین زیر چهار سال به مهد کودک میبرند بچهها دچار این مشکلات خواهند شد.
وی بیان کرد: راهحل اضطراب جدایی این است که مدتی کودک را تنها نگذاریم، اصلاً نیازی نیست که به بچه بگوییم نترسد، به ترس بچه احترام بگذاریم و با کودک همراه باشیم تا آرام شود چون کودک ابتدا باید احساس امنیت کند تا کمکم از او فاصله بگیریم، مثلاً در منزل بگوییم من تا اتاق میروم و میآیم.
این کارشناس مذهبی اظهار کرد: اعتماد با تهدید کردن از بین میرود حتی مشاهده میشود که برخی از والدین تهدیدات خود را عملی نمیکنند، این دروغها اعتماد بچه را از والدین سلب میکند.
وی خاطرنشان کرد: روایت داریم هنگامی که به بچه خود وعده دادید به وعدهتان وفا کنید. چون بچهها شما را روزیدهنده خود میدانند اگر شما به وعده خود وفا نکنید بچهها ممکن است نسبت به خدا هم بیاعتماد شوند، بچهها فکر میکنند والدینشان تمام دنیای آنها هستند، اگر اعتماد بچه از بین برود اضطراب بزرگسالی را در پی دارد.
حجتالاسلاموالمسلمین یوسفی متذکر شد: نتیجه بدبینی و اضطراب دروان کودکی بیاعتمادی در بزرگسالی است. یکی از مواردی که اعتماد را از بین میبرد این است که بین فرزندان تفاوت قائل شویم. اگر این احساس در فرزند ایجاد شود که مادر به او اهمیت نمیدهد اعتماد فرزند از بین میرود و فرد در دوران بزرگسالی دچار بدبینی میشود.
انتهای پیام