به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سجاد خالقی نویسنده کتاب «مردهای مرز شرقی»، در نشست نقد و بررسی کتاب «مردهای مرز شرقی» که در حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: ایده این اثر را از چند سال پیش در ذهن خود داشته و آن را یادداشت کرده بودم و پس از مشاهده برگزاری جایزه داستان حماسی به یاد آن ایده قدیمی افتادم و انگیزه پرداختن به آن در من زنده شد.
وی ادامه داد: در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه صداوسیما درسی با عنوان تاریخ رادیو را گذراندم که استادم در این کلاس داستانی درباره فردی تعریف کرد که در مرزهای شرقی در دفاع از هیرمند و سرزمینهای ایران جنگیده بود. این موضوع در ذهنم ماند تا وقتی که فرصت پیدا کردم و با پروبال دادن به آن این رمان را نوشتم.
خالقی بیان کرد: در این داستان تصمیم گرفتم خلاف روند همیشگی از اقلیم خود دور شوم و داستان را در مکانی دیگر تصویر کنم. در گذشته نگاه من به داستان حماسی مرز محور بود اما با تغییر نگرش به این نتیجه رسیدم که داستان حماسی در هر نقطهای از یک سرزمین رخ میدهد و سعی دارم این دیدگاه را در بقیه آثارم نیز اعمال کنم.
نویسنده کتاب «مردهای مرز شرقی» با اشاره به اینکه محدودیت زمانی نقشی تعیینکننده در اندازه اثرش داشته، گفت: علاقه داشتم اثرم به جشنواره برسد و همین امر باعث شد این انتقاد به کتابم وارد شود که جای نامناسبی به پایان رسیده است. تصور اشتباهی که در آن زمان داشتم، این بود که یک کتاب باید خوشقیمت و خوشخوان باشد. نظرم این بود کم بنویسم تا خواننده توان پرداخت هزینه آن را داشته باشد و به خواندن کتاب ترغیب شود.
وی عنوان کرد: در حال حاضر به این نتیجه رسیدهام که یک رمان زیر ۶۰ یا ۷۰ هزار کلمه شکل نمیگیرد. داستان تخیلی، فانتزی و علمی تخیلی به این دلیل که نیازمند خلق دنیای جدیدی است، اصلا شکل نخواهد گرفت. حتی این اصل برای رمان رئال هم صدق میکند.
خالقی درباره روند داستان تصریح کرد: کتاب با نامه شروع و با نامه هم تمام شده است. آن زمان ایدهای که برای انتهای کتاب داشتم، همین بود و حالا اگر شرایطش باشد، داستان را در جلدهای دیگری ادامه خواهم داد. با این حال تمام کتابهایی که از ابتدای ۱۳۹۸ تاکنون نوشتم، بیش از ۳۰ هزار کلمه نشده است.
نویسنده کتاب «مردهای مرز شرقی» افزود: این کتاب را در مدت چهار ماه نوشتم و این زمان شامل تمام مراحل آن یعنی نوشتن و پروبال دادن به قصه، فاصله گرفتن از آن و سپس ویرایش آن بوده است. داستان در زمان ناصرالدین شاه و خیانتهایی که در آن دوران شکل گرفته، میگذرد. در حال حاضر آنچه که در ذهنمان درباره ایران قدیم شکل گرفته، این است که مردم کتابی صحبت میکردهاند. من هم کتاب را با نثر قجری نوشتم. در جلسهای که با سعید تشکری، دبیر علمی جشنواره، داشتیم، گفته شد به دلیل یک اشتباه تاریخی این تصور ایجاد شده که زمان قاجار زبان مردم آن شکل بوده است.
وی تاکید کرد: نوزاد متولد نشده مهران به این دلیل در داستان بود که باید ادامهدهنده راه پدرش میبود. شرایط زمانه عجیب و آبستن حوادث بود و از همین جهت این آبستن بودن همسر مهران در داستان اهمیت داشت. حرف دیگری که در این داستان قصد گفتنش را داشتم، این بود که مهران کابلی دوست داشت مثل جدش باشد اما در جایی در نامه مینویسد که مهم نیست رگ و ریشه من کیست؛ مهم این است که من چه کسی هستم.
خالقی گفت: در تاریخ ایران شخصیتهای زیادی برای خلق حماسه حضور دارند. یک ایده در ذهن من درباره افسری است که در زمان قرارداد ۱۹۱۹ در تیم مذاکرهکننده بوده است. طی این قرارداد تمام ارتش ایران زیر سلطه ارتش انگلستان قرار میگیرد. این افسر پس از مدتی نمیتواند این شرایط ذلتبار را تحمل کند و دست به خودکشی میزند. این کار او باعث برانگیختگی مردم و لغو این قرارداد استعماری میشود.
مجید عسگری، رییس حوزه هنری خراسان رضوی، در ادامه نشست بیان کرد: یکی از مسائل اصلی دبیرخانه هنر حماسی این است که از تاریخ و وضع فعلی برای ساختن آینده ایران و یک رویای زیبا و خوب ایرانی بهره ببرد و در این راستا گام بردارد.
وی افزود: هنر و ادبیات ما به سمت ساختن رویای خوب برای نسل امروزمان نرفته است. حالا در فقدان این تصویر که باید هنر و ادبیات میساخت، هر چه از آینده بگوییم، برای جوان امروز ملموس نیست. نویسندگان باید توجه کنند بخشی از حماسهها روایتی است که باید از آینده ایران ترسیم کنیم. خواهش من از نویسندگان این است که در این زمینه بیشتر فکر کنند و به ما را در دبیرخانه حماسی کمک کنند.
در ادامه همچنین علیاصغر عزتی پاک، یکی از نویسندگان مشهدی اظهار کرد: داستان حماسی سویهای از کار فرهنگی است که در این سالها مغفول مانده است. به خصوص که ما جنگ، انقلاب و تحریم را تجربه کردهایم. مردمانی هستند که علیرغم این مسائل امیدوار زندگی میکنند. اینها میتواند دستمایه نگارش داستان شود. همه مردمان در دنیا روزهای سختی داشتهاند و این نویسندگان و اهل فرهنگ و هنر جامعه هستند که با ترسیم افقها و چشماندازهای روشن و باز امید را در جامعه گسترش میدهند.
وی افزود: بر این اساس دبیرخانه جایزه داستان حماسی با این رویکرد در مشهد که خاستگاه بزرگترین حماسه ایران است شروع به کار کرد.
عزتی پاک تصریح کرد: منتقد فضای داستاننویسی ایران در ۱۰۰ سال اخیر هستم و معتقدم که حال و هوایی که در جامعه ایجاد شد که ما را منفعل کرد. پیش از مشروطه مردم به ایران پایبند بودند و امید داشتند اما پس از آن رویکرد مردم تغییر کرد. افرادی که از فرنگ بازگشته بودند، این تفکر را القا کردند که ایران برای زندگی مناسب نیست و از همین رو موج غربزدگی ایجاد شد.
وی با بیان اینکه ایران هزاران سال است که ایران است و همیشه محل حرکتهای تمدنساز بوده، خاطرنشان کرد: این اصل را دنیا قبول دارد. حالا پس از مشروطه مردمانی با این قوت و پیشینه خود را میبازند و ادبیاتشان پر از تخریب هویت و انکار و نفی اصالت و هویت ایرانی میشود.
این نویسنده بیان کرد: در ایران خواهی نخواهی در تکنولوژی نمیتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم اما در بعد معنا و فرهنگ حرفهای زیادی داریم و میتوانیم خلاهای فرهنگ غرب که گاهی پوچگرا میشود، پر کنیم. راه این است همه زندگی را در همه ابعاد حماسه ببینیم تا بتوانیم زندگی را سرپا نگه داریم. نگاهی که در ادبیات حماسی به زندگی وجود دارد، میتواند رخوت و کمبود را جبران کند. یکی از ویژگیهای ادبیات حماسی این است که شخصیت باید در صحنه ترسیم شود و در جایی قرار بگیرد که شجاعانه شمشیر کشیده و آگاهانه میجنگد.
عزتی در نقد کتاب «مردهای مرز شرقی» بیان کرد: کتاب مردهای مرز شرقی شخصیتپردازی و درونمایه زیبایی دارد. نگاه گنجانده شده در متن و خلق امید در کسی که از همه طرف در فشار است، قابل ستایش است. این کتاب میگوید تو همه مردم را ببین نه فقط حکومت و روشنفکران؛ چه بسا بین مردم عادی مبارزانی باشند.
وی ادامه داد: ادبیات ایران باید به حرفهای بومی خود بازگردد و سپس به حرف تازه برسد. دنیا به ادبیات معاصر فارسی توجه نکرده و این موضوع یعنی وضع ادبیات ایران خوب نیست. دلیل این اتفاق هم برآورده نشدن انتظارات جهانی و عدم تولید حرف بومی و جدید در کنار هم است.
این نویسنده تصریح کرد: یکی دیگر از نقاط قوت کتاب شخصیتهای خوب و جایگاهی است که برای زنها به نمایش گذاشته که زبان نقش درستی در داستان ایفا کرده است.
وی با اشاره کمبودهای این کتاب گفت: شخصیت داستان حماسی را باید در کارزار دید. نمیتوان از ابتدای کتاب شخصیت را برای آیندهای نامعلوم آماده کرد و آن آینده را به مخاطب نشان نداد. در این داستان قهرمان مدام در حال تلاش است تا دیگران را متقاعد کند اما در کارزاری که برایش آماده شده، قرار نمیگیرد.
عزتی پاک افزود: اگر قرار است یک رمان حماسی باشد، باید شخصیت را در کارزار ببینیم؛ چه میدان جنگ چه زندگی امروز که مانند تاسیس یک کارخانه، باید سختیهای قهرمان را به مخاطب نشان داد.
وی بیان کرد: خواهی نخواهی حماسه نیاز به اغراق و مبالغه در رفتار و کنشها دارد. یکی از حماسههای مصنوع جدید است که غرب ساخته مرد عنکبوتی است. اغراق در این داستان زیاد است که عامل جذابیتش شده است.
داور داستان حماسه گفت: باید در رمان یک کنش قهرمانانه همانطور که در داستان رستم و امیر ارسلان میبینیم، وجود داشته باشد. نویسنده باید با ظرافت مبالغه را بگنجاند تا شجاعت را عینی و ملموس ارائه دهد. در این رمان جای اینگونه رفتارها خالی است.
داوود امیریان، نویسنده و منتقد، در ادامه مراسم گفت: همانطور که معتقدم این شهر اگر درایت و مدیریت باشد، میتواند قطب اقتصادی باشد، میتواند قطب فرهنگی و داستان هم باشد. شخصیتهای بینظیر زیادی از این جغرافیا آمدهاند. در این اقلیم پیرمردهایی هستند که تمام شاهنامه را حفظ هستند. اینجا میتواند مهد حماسهها باشد.
وی افزود: از مطالعه اثر سجاد خالقی خیلی لذت بردم. شخصیت اصلی داستان، مهران کابلی و ارتباطی که به مهراب کابلی متصل است، داستان را جذاب کرده است. در این رمان آدمهای نان به نرخ روز خور را میبینیم که اتفاقا بسیار در دنیای واقعی و در زمانه خودمان نیز کم نیستند.
امیریان افزود: به نظر من شروع داستان در جایی که شخصیتها پا گرفتهاند، تمام میشود. این داستان ظرفیت دنبالهدار شدن دارد. نحوه پایان بردن داستان با نامه را دوست نداشتم. نکته زیبای دیگر داستان زنی بود که برای حمایت مالی از قهرمان داستان آمده بود.
وی خاطرنشان کرد: امیدوارم این جشنواره سبب خیر شود و کارهای خوبی به جشنواره برسد که ما را شگفتزده کند. این جشنواره باعث شده من آثار حماسی را دوباره مطالعه کنم.
انتهای پیام