قرآن کلام خداست و بارقههای امیدبخش آن در رگ عالم جاری است، سخن از فیروزه کلامی است که برخاسته از حنجره ملکوت سموات و خود نشانهای از حقایق و کمالات است. کلامی جوشیده از چشمهسار آفرینش و متصل به دریای حقیقت که ما در این شورهزار دنیا به تکاپوی آن به سر میبریم. قرآن شریف کتاب زندگی است، کتاب نجات، کتاب عزت، کتاب جهاد، کتاب اخلاق، عرفان و برنامه است، کتاب نظم، قانون، حقوق خانواده جامعه است و کتابی که در «جامعیت» منحصر به فرد است. کتابی که جز خودش کسی را یارای معرفی آن نیست.
قرآن تجلیگاه خداوند، معلمش خدا «عَلَّمَ الْقُرْآنَ»، واسطهاش جبرئیل «شَدِیدُ الْقُوی»، فرودگاهش قلب پیغمبر «نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ»، برای کل بشریت «ذِکْرٌ لِلْعالَمین»، تنها کتاب محفوظ «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»، بدون هیچ کجی «غَیْرَ ذی عِوَجٍ»، بدون اختلاف «لَوَجَدُو افیهِ اخْتِلافاً کَثیراً»، کتاب تحدی «لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ / فَأْتُوا بِسُورَة / بِعَشْرِ سُوَر / فَلْیَأْتُوا بِحَدیث»، برهان «بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ»، موعظه «قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ»، مبارک، شفاء، دارای داستانها حق «نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَق»، عامل وحدت «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّه»، داور «لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاس»، وسیله شرف «فیهِ ذِکْرُکُمْ» (ای شرفکم)، غالب «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ»، کلید ربانی شدن «وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ»، آزادیبخش «أَرْسِلْ مَعَنا بَنی إِسْرائیلَ»، خرافهزدا «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ»، عبرت و بصیرت «إِنَّ فیذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی لْأَبْصارِ»، امیدبخش «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ» فرمان تجهیز در برابر دشمن «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ»، کلید هویت «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلی شَیْءٍ حَتَّی تُقیمُواقرآن میفرماید: سؤالات شما را من پاسخ میدهم، «آیاتٌ لِلسَّائِلِین» (یوسف، ۷) بیماریهای روحی شما را من شفا میدهم «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء، ۸۲) قرآن هم کتاب موعظه و تذکر است، «فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعِید» (ق، ۴۵) هم داستانهای واقعی و یافتنی دارد (نه داستانهای خیالی و بافتنی) «أَحْسَنَ الْقَصَص» هم استدلال است، هم تاریخ است، هم رشد و هم نکتهآموز است.قرآن کتابی است که هیچگونه باطلی از پیش رو و از پشت سر در آن راه ندارد، «لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ» (فصلت، ۴۲)
قرآن تنها کتابی است که تحریف نشده است و هرچه تاریخ بر آن میگذرد، اسرارش بیشتر روشن میشود. این یک خبر غیبی است که قرآن میفرماید: در طول تاریخ با وجود آنهمه دشمن، کسی در قرآن نفوذی نخواهد داشت و همه توطئههای گذشته و آینده در راه مبارزه با قرآن بیتأثیر است.
اگر انسان به معلم و مربی نیاز دارد قرآن بهترین معلم و مربی است. «وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ» (آیه ۱۶۴، آل عمران) قرآن هم طرح میدهد و هم شیوه اجرا و الگو معرفی میکند، هم تشویق دارد، هم هشدار میدهد، هم برای خواص نکتهها دارد، هم برای عوام، هم غیب دارد و هم شهود، هم عوامل عزت را مطرح میکند و هم عوامل ذلت را.
قرآن خود را عظیم دانسته تا ما او را تعظیم کنیم، کریم دانسته تا او را تکریم کنیم، مجید دانسته تا او را تمجید کنیم. قرآن رابطه ما را با خدا، با خود، با جامعه، با همسر و فرزند، با دوست و دشمن، با طبیعت و تاریخ تنظیم کرده است.
لیلی رشیدی، پیشکسوت قرآنی و کارشناس مسئول قرآن، عترت و نماز آموزش و پرورش فارس
انتهای پیام