عصمت همتی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه نهجالبلاغه مهمترین سندی است که میتوان از آن نگاه امام علی(ع) به عدالت و کرامت انسانی را دریافت، اظهار کرد: حتی کسانی که مسلمان نبودند و در سیره امیرالمؤمنین(ع) تامل کردند، معترف بودند که هیچ کس به اندازه علی بن ابی طالب(ع) به عدالت توجه نکرده و درست است اگر بگوییم علی(ع) شهید راه عدالت شد. در حوزه نظری در نهجالبلاغه، بحثهای عمیقی درباره عدالت وجود دارد و امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: عدالت قرار دادن هر چیز در جای خودش است و وقتی از ایشان در مورد برتری عدل یا جود پرسیده میشود، پاسخشان همه حکمای حکمت عملی را به تامل وامیدارد و ایشان در جواب میفرماید: عدل قرار دادن هر چیز در جای خودش است و به همین دلیل برتر از جود محسوب میشود که خارج کردن چیزها از جای خودشان است.
وی افزود: زمانی که امیرالمؤمنین(ع) حاکمیت را به دست گرفتند، تبعیضها به سنت تبدیل شده بود و حتی صحابه نزدیک پیامبر(ص) با مفاهیم ارزشی مثل جهاد در کنار رسول الله(ص)، گسترش اسلام و جانبازی در راه دین، امتیازات خاصی را از خلیفه دوم گرفته بودند و در زمان خلیفه سوم، این امتیازات برایشان حقی ایجاد کرده و به سنت تبدیل شده بود. امیرالمؤمنین(ع) در خطبههای ابتدای حاکمیت خود فرمودند که به خدا قسم اگر درهمی از بیتالمال را کابین زنانتان کرده باشید، آن را پس خواهم گرفت و حق با زمان از بین نمیرود. ایشان وقتی بیتالمال را به تساوی تقسیم کردند، بعضی از صحابه از سر دلسوزی و برخی نیز البته به طعن، به امام اعتراض کردند که چرا بیتالمال باید به تساوی میان عرب و غیرعرب تقسیم شود. امام میفرمود: به خدا قسم اگر این مال متعلق به من بود، به تساوی تقسیم میکردم، چه برسد به اینکه مال متعلق به الله باشد.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) در نامههایی که به برخی از عمال خود نوشته و آنها تجاوزهایی به بیتالمال کرده بودند، خطاب به آنها میگوید اگر آنچه در مورد شما شنیدهام درست باشد، با شما چنان برخورد خواهم کرد که نتوانید هیچ جا بر روی زمین در امنیت قرار بگیرید. در یکی از نامهها صریحا میگوید: اگر کاری که تو انجام دادهای، حسن و حسین انجام داده بودند، به خدا قسم از آنها نمیگذشتم تا اینکه برگردند. بنابراین کسی مثل جرج جرداق که مسیحی است، کتابی مینویسد با عنوان «امام علی(ع)، صدای عدالت انسانی» و بخش عمده گفتار خود را به نگاه علی(ع) در باب عدالت اختصاص میدهد.
همتی اضافه کرد: امام در نامه ۵۳ نهجالبلاغه به مالک اشتر میفرماید که مواظب باش ظلم نکنی که اگر مرتکب ظلم شوی، آن وقت با خدا درافتادهای و کسی که با خدا دربیفتد، قطعا خوار و ذلیل میشود. در مورد عدالت، بسیاری از مکاتب سخن گفتهاند و اینکه عدالت، خوب و ظلم، بد است، فهمی اولیه محسوب میشود و عقل هر انسانی این حکم را میکند؛ ولی اینکه کسی موفق به پیاده سازی عدالت در حوزه فردی و اجتماعی شده باشد، همان است که علی(ع) را به الگوی جهانیان مبدل ساخته، عدالت بر همه وجود ایشان حاکم بود، چون در اوج فضایل و صفات انسانی قرار داشت. در علم اخلاق میگویند که اگر کسی قوای نفس خود را به عدالت برساند و از افراط و تفریط بازدارد، حد وسط آن فضیلت و عدالت است.
وی تصریح کرد: علی(ع) در حوزه فردی به کمالات زیبای انسانی متصف بود و البته چنین کسی میتوانست در حوزه اجتماع و حاکمیت نیز عدالت را برقرار کند. دنیا این جمله را از هیچ کس جز علی(ع) نشنیده است و اگر کسی هم بگوید، به جز علی(ع) از او پذیرفته نیست و آن اینکه «به خدا قسم اگر هفت آسمان و آنچه را در زیر آنهاست به من بدهند تا پوست جویی را به ستم از دهان مورچهای بستانم، چنین نمیکنم». تا زمانی که تشنگانی برای عدالت وجود داشته باشند، از فضایل و عدل علی(ع) خواهند گفت و دشمنان آن حضرت نیز معترف به فضایل ایشان بودند و در زمان معاویه، داستانهای متفاوتی وجود دارد از کسانی که وقتی نزد معاویه میرفتند و با حکمهای عجیب و غریب وی یا کارگزارانش مواجه میشدند، اعتراف میکردند که جهان دیگر کسی مثل ابالحسن را نخواهد دید.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان در خصوص نگاه علی(ع) به کرامت انسانی، گفت: اگر نامه امام به مالک اشتر را مطالعه کنید، متوجه میشوید بسیاری از مباحثی که امروزه تحت عنوان حقوق بشر و کرامت انسان مطرح است، در نامه امام به مالک در اوج قرار میگیرد. خداوند در قرآن میفرماید که ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را بر بسیاری از چیزهایی که آفریدیم، برتری دادیم. امام در آن نامه خطاب به مالک میگوید که قلبت را از رحمت و رافت و محبت در برابر زیردستانت پر کن، چون کسانی که با تو مواجهند دو دستهاند؛ یا برادر دینی تو هستند که حقشان بر تو واجب است، یا انسانی هستند مثل تو و از این نظر بر تو لازم میشود که جانب کارشان را داشته و نسبت به آنها رحمت و رافت و محبت داشته باشی.
وی ادامه داد: در دیدگاه امیرالمؤمنین(ع)، انسان همان جایگاهی را دارد که قرآن مطرح میکند، یعنی انسان مخلوق خاص خداست و برای حقایق ناب پس از مرگ آفریده شده که از آن به بهشت تعبیر میشود و امیرالمؤمنین(ع) فراوان به این حوزههای انسانشناسی پرداخته که «ای انسان بهای وجود تو بهشت است، خودت را به کمتر از بهشت نفروش». و در نامه به امام حسن(ع) میفرماید: «مواظب باش که آخرتت را به دنیایت نفروشی». این تفکر بر پایه فلسفهای از انسانشناسی مبتنی است که بر اساس آن، انسان همین موجود زیستی مادی و نوعی از حیوان نیست، بلکه حقیقت و گوهری در وجود خود دارد که امکان حیات جاودانه را برای او فراهم میکند و امیرالمؤمنین(ع) این حیات جاودانه را بهای وجود انسانها میداند.
همتی اظهار کرد: اشتباه نیست اگر بگوییم خاستگاه حکومت علی بن ابی طالب(ع)، برقراری عدالت اجتماعی بود. ایشان در خطبه شقشقیه میفرمایند که اگر این نبود که مردم با آمدنشان حجت را تمام کردند و اگر این نبود که خدا از دانایان تعهد گرفته که بر سیری پرخوران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، ریسمان خلافت را به گردنش میانداختم و همانطور که از اول رهایش کرده بودم، این بار نیز آن را رها میکردم. در واقع فلسفه حکومت علی(ع)، داد ستاندن مظلومان از ظالمان و برقراری عدالت است. و در جای دیگر میفرماید: «خدایا تو میدانی که پذیرفتن حکومت از سوی من برای مسابقه در امور دنیایی که دیگران شرکت میکنند نبود، برای این بود که حقی را برپا بدارم و باطلی را دور کنم».
وی در پایان گفت: این لطفی که خدا در حق بشر کرد که البته برای مدت کوتاهی یعنی پنج سال، حکومت یک ولی بر روی زمین را به نمایش گذاشت، چراغی در دلها افروخته و امیدی در انسانها ایجاد کرده است که اگر ولییی بر زمین حاکم شود، مثل علی(ع) حتما به دنبال برقراری عدالت بوده و البته ابتدا در حوزه وجود خودش عدالت را پیاده کرده است. اگر سیره علی(ع) را بررسی کنید، میبینید که ایشان بیشترین سختگیری را در زندگی شخصی به خودشان داشتند و چنانکه در نهجالبلاغه آمده است، میفرمایند که من چطور میتوانم با شکم سیر بخوابم، در حالی که ممکن است در یمامه و حجاز کسانی گرسنه باشند. معنیاش این است که اگر نمیتوانید فقر را از بین ببرید، حداقل میتوانید درد فقر را بر فقرا کم کنید. واقعا جا دارد که اندیشمندان ساعتها بنشینند و در رابطه با ظرافتهای عدالت که علی(ع) آن را از دین، قرآن و پیامبر(ص) گرفته است، بحث کنند تا همه ابعادش مشخص شود.
انتهای پیام