علیرغم دعوت گسترده مسئولان مؤسسه قرآنی بیتالاحزان حضرت زهرا(س) و متولیان برگزاری این مراسم از مسئولان كشوری و استانی، اما متأسفانه هیچكدام از این مسئولان چه فرهنگی چه غیر فرهنگی در این مراسم حضور نیافتند تا بار دیگر نشان دهند كه مهجوریت قرآنی در استان و كشوری كه ادعای اسلامیت دارد، تمامی ندارد.
البته لازم به ذكر است كه مردم و مسئولان شهرستان استهبان در برپایی این مراسم سنگ تمام گذاشتند. استقبال پرشور مردم از گردهمایی 5 هزار نفری حافظان و قاریان قرآن كریم از 27 استان كشور و همچنین تلاش شبانهروزی و بیدریغ مسئولان شهرستان استهبان اعم از امام جمعه، فرماندار، فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی و حتی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و سایر مسئولان شهرستانی در برگزاری باشكوه این مراسم ستودنی بود.
اما نكته اینجاست مگر نه اینكه مسئولان استان فارس مسئولان ديار سومین حرم اهل بیت(ع) هستند؛ پس چرا قرآن باید در چنین استانی كه دارای صبغه مذهبی بسیار درخشان و پررنگی است، امروز این چنین از سوی مسئولان آن مهجور بماند.
هیچكدام از مدیران كل استان فارس در این مراسم
حضور نیافتند و برخی از مدیران فرهنگی به اعزام مدیران میانی و یا مشاوران خود
اكتفا كرده بودهاند و برخی دیگر از همین هم دریغ کرده بودند و تنها مسئولان استاني كه در اين مراسم حضور يافته بودند، مدير گروه قرآن و عترت ارشاد فارس و مدير مركز فضای مجازی سپاه فجر فارس بودند.
اینها در حالی است كه به گفته مقام معظم رهبری اینجا سومین حرم اهل بیت(ع) است و فارس همواره در قله است اما این همه غفلت امروزی مسئولان از قرآن و عترت كه دو ثقل جدانشدنی از یكدیگرند، واقعاً تأمل برانگیز است.
در بیان سابقه مذهبی شیراز و استان فارس همین بس كه تنها شهری كه در كشورمان از گذشتههای دور تاكنون دارای دروازه قرآن است، شیراز است و بیشترین تعداد بقاع متبركه كشور نیز در استان فارس واقع شده است ضمن اینكه با نگاهی به سطور تاریخ نظیر سفرنامه ابن بطوطه نیز میتوانیم به خوبی با صبغه مذهبی و قرآنی مردم این دیار آشنا شد به طوری كه زمانی بهترین قاریان قرآن جهان اسلام در این دیار میزیستهاند.
البته لازم به ذكر است مهجوریت فعالیتهای قرآنی و قرآنیان چیز عجیب و تازهای نیست و بارها و بارها از زبان بسیاری از نخبگان قرآنی و مؤسسات قرآنی این نكته را شنیدهایم كه این همه بیتوجهی در نظام جمهوری اسلامی و كشور امام زمان(عج) به دلیل چیست و اینجاست که باید گفت با این تفاسیر مهجوریت قرآن دردی است که درمان نمی شود!