چاپ دوم کتاب «خاطرات قرآنی آزادگان» در لرستان
کد خبر: 3628188
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۷

چاپ دوم کتاب «خاطرات قرآنی آزادگان» در لرستان

گروه فرهنگی: در آستانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی کتاب «خاطرات قرآنی آزادگان» تألیف پرویژ پرنیان در انتشارات عصر رهایی به چاپ دوم رسید.

چاپ دوم کتاب «خاطرات قرآنی آزادگان» در لرستان
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، کتاب «خاطرات قرآنی آزادگان لرستانی» تألیف پرویژ پرنیان با شمارگان هزار نسخه چاپ مجدد شد.در این کتاب که از سوی انتشارات عصر رهایی به چاپ رسیده است چاپ دوم آن با تیراژ هزار عدد وارد بازار شد.
پرویز پرنیان، نویسنده کتاب خاطرات قرآنی آزادگان در گفت‌وگو با ایکنا لرستان با بیان این‌که سالروز ورود ازادگان سالروز عطر پاک‌ دل‌دادگی به دین و مسلمانی و ولایت‌پذیری است، گفت: آزادگان مسئولیت‌های واجب را در پیشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا و  هرگونه سختی و تلخی را به جان خریدند پس بی‎وقفه یاد آنان همیشه باید باشد زیرا فرهنگ آنان روح فضیلت، ایثار، عشق، معنویت‌گرایی، خداجویی، فداکاری، مجاهدت، مقاومت، وطن‌دوستی و ... را در کالبد مردم دمیده و رذیلت خودخواهی و خودپرستی را در مسلخ عشق ذبح کردند.
وی افزود: فرهنگ آزادگان تداوم فرهنگ اسران کربلاست و از چنان عمق و عظمتی برخوردار است که فهم آن با معیارهای ناتمام جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان و فرهنگ‌پژوهان متعارف گرفتار الفاظ و اصطلاحات درنمی‌گنجد.
پرنیان ادامه داد: خاطرات قرآنی آزادگان را مرور کردن مثل معلمی می‎ماند که در کلاس‌های فوق‎برنامه، مشوق دانش‌آموزی به حفظ و یادگیری قرآن می‎شود پس باید بدانیم اگر همانند آزادگان انس با قرآن داشته باشیم پرچم عشق به اهل‌بیت(ع) و میهن همچنان بالاست.
یادآور می‎شود، چاپ دوم کتاب خاطرات قرآنی به مناسبت ۲۶ مرداد ماه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی انجام شده است.کتاب مذکور شامل سه بخش از جمله خاطرات آزادگان، خاطرات متفرقه و دانشیان قرآن است که با عناوینی از جمله از عهده شکرش که برآید؟، چه خوب، راحت شدیم، خواب بودیم یا بیدار؟، قوم کافر، سپاهیان محمد(ص)، باور نکردنی، چرا به این زودی؟، غنیمت شمار این گرامی نفس، اوج عزت در اسارت، تو قدر آب چه دانی؟، دیده‌بان قرآنی، فرمانده فداکار، مال‌اندوزی و شمارش پول، قرآن چهل جزئی، غواصان شهادت‌طلب و انس با سوره واقعه، در خدمت قرآن، نسخه‌ای از قرآن به من بدهید، نور مبین، آهنگ آیات نام‌گذاری شده است.
همچنین، دفع مردم با مردم، دیدم قرآن برایم آشناست، پناهندگی گربه‌ای به قرآن، راز ناگفته، مکتب  تلاش، این آیه را هرگز فراموش نکن، آموزش قرآن در کلاس انگلیسی، دیده را فایده ان است که دلبر بیند، مصطفی غلوش فرزند مصطفی اسماعیل، اثر نخستین برخورد با قران و یک دفعه به ذهنم آمد از دیگر عناوین این کتاب است.
بخش سوم کتاب مذکور نیز شامل عناوینی ازجمله فرصت‌های غنیمتی، علامه امینی و تلاوت قرآن، استقبال پادشاه مغول از قران، قرآن‌های اهدایی پادشاه عربستان، من هم به قدر تو با قرآن آشنایم، در پناه مصحف و در دین احمد، خیال دختر، درس جنبی، قرآن و بی‌طهارتی، احترام امام خمینی(ره) به قرآن و خاطره‌ای که باعث چاپ این کتاب شد، می‎باشد.
نویسنده این کتاب در قسمت پایینی در رابطه با خاطره‌ای که باعث چاپ کتاب مذکور شده است، نوشته است: در یک مسافرت به شهرستان دزفول همراه چند نفر به نزدیک تالار خلیج‌فارس رسیدیم که راننده جهت سوخت باید از یک دوربرگردان وارد جایگاه سوخت می‌شد به همین منظور بنده تقاضا کردم پیاده بشوم تا بعد از سوخت‌گیری برگردند.
یکی از همراهان با من پیاده شد در این هنگام یک موتور توسن سه چرخ روبه‌رویمان در حال حرکت بود که بیش از پنجاه جلد کتاب در آن بود و من از ایشان سؤال کردم که ایا این کتاب‌ها را برای فروش همه جا می‌بری؟ احسنت، کار خوبی انجام می‌دهی.
فرمودند: خیر، بعضی از خانواده‌ها این کتاب‌ها را بیرون می‌گذارند من هم می‌آورم کارتن فروش می‌کنم با یک نگاه نگران کننده دیدم که کتاب‌ها همه مذهبی هستند ازجمله کتاب شهید آیت‌الله دستغیب و یک جلد کتاب هزار و یک حکایت قرآنی، گفتم چه‌قدر؟ گفت: پنج تومان، پول کتاب‌ها را دادم و آن‌ها را داخل یک چفیه و پلاستیک گذاشتم و آوردم که داخل ماشین همسفرهایم بگذارم یک سکه دویست تومانی در دستم بود که زیر چرخ ماشین افتاد، گفتم بعد از حرکت برمی‌دارم ولی فراموش کردم بردارم در این هنگام یکی از همسفران یک جلد کتاب را نگاه کرد یک اسکناس دو هزار تومانی در بین ورقه‌ای یک کتاب پیدا نمود بعد از برگشت به منزل در شهرستان دورود همسرم در حال ورق زدن کتاب‌ها بود که مبلغ سه هزار و دویست تومان در یک جلد کتاب دیگر مشاهده نمود یعنی 5000 تومانی که بابت کتاب‌ها هزینه نموده بودم و 200 تومانی که زیر چرخ ماشین افتاده بود داخل کتاب‌ها بود که آن‌را یک کرامت الهی دانستم و امر عادی تلقی ننمودم و اقدام به گزیده‌ای از کتاب هزار و یک حکایت قرآنی با نام خاطرات قرآنی آزادگان نمودم.

captcha