تقلیدهای کورکورانه در فرزندان، نتیجه فقدان تفکر در خانواده است
کد خبر: 3568704
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۰

تقلیدهای کورکورانه در فرزندان، نتیجه فقدان تفکر در خانواده است

گروه اجتماعی: استاد علوم تربیتی دانشگاه پیام نور اصفهان گفت: به دلیل فقدان عنصر مهم «تفکر» در خانواده و فرزندان، لذا فرزندان نیز صرفاً بر اساس ظواهر تصمیم می‌گیرند و همچنین تقلیدهای کورکورانه دارند و به همین دلیل است که وقتی هنرپیشه‌ای، هنرمندی و یا ورزشکاری مدلی را پیروی می‌کند، مقلدان آن‌ها می‌شوند.

زینب ایزدیان، استاد علوم تربیتی دانشگاه پیام نور اصفهان در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) از اصفهان، اظهار کرد:  والدین باید با اختصاص دادن وقت و آموزش به فرزندان نوجوان و جوان خویش، ارزش ها و الگوهای واقعی را برای آن ها درونی و فرهنگ سازی کنند.
وی افزود: نکته بسیار اساسی در زمینه فرآیند الگوپذیری نوجوانان و جوانان این  است که مسئولین باید  جایگاه الگوهای واقعی و فرهیخته را در رسانه‌ها و صدا و سیمای ملی محفوظ بدارند.
وی ادامه داد: به‌صورت طبیعی عده‌ای از بچه‌ها گرایش آن‌ها به  سمتی بوده که الگوهای مثبت را و عده ای از آن‌ها گرایش شان به سمتی بوده که الگوهای منفی را پذیرش می‌کنند که همه این‌ها نشات گرفته از زمینه‌های محیطی، روحی و تربیتی متفاوت است.
استاد روانشناسی دانشگاه پیام نور اصفهان بیان کرد: همچنین برخی از رفتارهایی که در حیطه خانواده سبب القای حس برتری، ارزش و متفاوت بودن به فرزند می‌شود و همچنین حس جلب توجه به فرزند می‌دهد باعث تحریک او نیز می شود.
ایزدیان ادامه داد: حتی در بعضی سنین مثل سنین نوجوانی به بعد  که تفکر فرزندان حالت فعال و انتزاعی پیدا کرده و قوه انتخاب و تمیز دادن دارند، او انتخاب می‌کند که به صورت آگاهانه چیزی را بپذیرد و الگوپذیری کند اعم از الگوی مثبت و منفی. 
وی گفت: در این میان آن دسته از الگوپذیری‌هایی که بدون هیچ پشتوانه فکری صرفا در حد ظواهر هستند «تقلید» نام دارد، مانند تقلید در لباس، مو، نوع بیان و...؛  اما در همین میان آن انتخاب‌هایی که پشتوانه فکری قوی همراه با عنصر تفکر دارند «الگوپذیری» نام دارد.
وی افزود: به دلیل فقدان عنصر مهم «تفکر» در خانواده و فرزندان، لذا فرزندان نیز  صرفا بر اساس ظواهر تصمیم می‌گیرند و همچنین تقلیدهای کورکورانه دارند و به همین دلیل است که وقتی هنرپیشه‌ای، هنرمندی و یا ورزشکاری مدلی را پیروی می‌کند، مقلدان آن‌ها می‌شود و بدون بررسی و درنظر گرفتن پشتوانه‌های فکری و ریشه تفکری آن مدل، این حرکت صرفا در حد تقلید باقی می‌ماند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: در این میان خانواده‌هایی هم وجود دارند که فرزندان‌شان را در حیطه تصمیم گیری حمایت و قوه تفکر آن‌ها را تقویت می‌کنند، طبیعتا فرزندان این خانواده‌ها شانس بیشتری برای الگوپذیری مثبت و موفق دارند. 
وی افزود: اگر خانواده‌ها برای پرورش دادن فرزندان متفکر اقدام کرده و قوه تفکر را در فرزندان تقویت کنند و برای فرزندان شان وقت بگذارند و مسائل و مشکلات را با توجه به اقتضاء سنی آن‌ها برای‌شان تحلیل کنند، به این صورت شانس این که بچه‌‎ها به سمت انتخاب‌های مناسب بروند خیلی بیشتر است و همچنین قوه تحلیل در آن‌ها بیدار می‌شود.
ایزدیان ادامه داد: اگر فرزندان در مسیر انتخاب‌ها، قوه تحلیل‌شان رشد نکند، مسلما از این بابت ضربه می‌خورند و اصولا جنبه‌های ظاهری و منفی قضیه را می‌بینند و صرفا به صورت ظاهری و جلب توجه کردن انتخاب می‌کنند تا به صورت مثبت و درونی سازی شده.
این استاد دانشگاه گفت: با توجه به اینکه هر سنی اقتضائاتی دارد، لذا باید از همان دوران کودکی فرزندان با کمک مطالعه و همچنین مشاورانی که در حوزه تربیتی فعالیت می‌کنند، ارزش‌ها را قدم به قدم و آهسته متناسب با سن‌شان به فرزندان آموزش بدهند و آن‌ها در سایه این حمایت‌های خانوادگی است که می‌توانند خود را در برابر هجمه رفتارها و کنش و واکنش‌های مختلف موجود در اجتماع حفظ کنند.
وی افزود: اگر خانواده‌ها از سنین پایین برای فرزندان شان سرمایه گذاری نکرده و آن‌ها را نسبت به مسائل مختلف هشیار نکنند، لذا فرزندان‌شان متعاقب این فقدان آموزشی  از جانب خانواده، در اجتماع و در مقابل هجمه رفتارها و کنش و واکنش‌های مختلف آسیب پذیر می‌شوند و نمی‌توانند تصمیم‌گیری قاطع و محکمی داشته باشند.
ایزدیان تصریح کرد: خانواده‌ها موظف هستند برای آموزش  ارزش‌ها به فرزندان‌شان وقت بگذارند و در این میان چیزی که بسیار ارزشمند است، خود رفتار است و آن اندازه که رفتار تاثیر دارد گفتار موثر نیست، به این شکل که قبل از این که والدین مجموعه رفتارهایی را به فرزندان‌شان آموزش دهند، باید آن رفتارها در خود والدین درونی شود به این شکل که وقتی فرزندان بعضی رفتارها را در والدین شان به صورت عملی ببینند به مراتب تاثیر بیشتری تا گفتار از جانب والدین دارد.
وی افزود: در این میان رسانه و صدا و سیمای ملی موظف است از جلوه دادن رفتارها و اعمال ظاهری افراد مشهور به عنوان ارزش‌های اصلی خودداری کند، کما اینکه متاسفانه ما می‌بینیم افرادی در رسانه و فیلم‌ها جایگاه دارند که کارها و اعمال ظاهری انجام می‌دهند، تا کارهای فکری، عملی و عمیق‌. 
وی اظهار کرد: وقتی نوجوانان و جوانان کمتر در رسانه‌ها می بینند که از چهره‌ها و نخبه‌های  علمی و فکری، فرهنگی و  قرآنی تقدیس و تکریم می‌شود و در مقایسه با هنرپیشه‌ها و فوتبالیست‌ها در اولویت‌های بعدی قرار دارند،  لذا متعاقبا الگوی مدل پذیری نوجوانان و جوانان  هم به مراتب سطحی می‌شود و مشکلات ناشی از آن به جامعه سرایت می‌کند. 
captcha