در سالهای اخیر، تغییرات جمعیتی از جمله مباحث قابل توجه در جامعه بوده است، کاهش زاد و ولد از عوامل مهمی است که ساختار جمعیت را به طرز چشمگیری تغییر داده و تمایل به فرزندآوری را تحت تأثیر قرار داده است؛ در دهه اخیر در واقع شاهد کاهش رشد جمعیت و موالید در کشورمان هستیم که زنگ خطری را به صدا درآورده است.
تغییرات فرهنگی از مهمترین تغییراتی است که جامعه ایران به ویژه در سالهای پس از جنگ با آن مواجه بوده و ممکن است نقش بسزایی در کاهش فرزندآوری داشته باشد، به طور کلی، برخی از مطالعات در مورد کاهش فرزندآوری تأثیر متغیرهایی مانند افزایش سطح تحصیلات، استقلال زنان، برابری جنسیتی، فردگرایی، مصرف رسانه و مسایل فرهنگی را تأیید کرده است.
به نظر میرسد در این زمینه میتوان به سبک زندگی مدرن، توسعه رسانههای جمعی، فرهنگ مصرفگرایی، همچنین تغییرات از جمعگرایی به فردگرایی به عنوان دلایل فرهنگی کاهش فرزندآوری اشاره کرد.
از سویی دیگر تغییرات مربوط به ارزش خانواده و مسائل دینی و پایبندی به ارزشهای جهانی از عوامل مؤثر در گرایش به فرزندآوری است.
تمایل به فردگرایی، تنها زندگی کردن، طلاق و ازدواج مجدد، در کنار تغییر در خانواده، تأثیر هنجارهای اجتماعی در فرزندآوری را کاهش داده که این امر نقش قطعی در ساختار جمعیت، از جمله فرزندآوری داشته است. علاوه بر این از عوامل فرهنگی موثر دیگر در گرایش به فرزندآوری، گرایش دینی است. به نظر «دورکیم» در جوامع سادهتر، دین در خود جامعه نهاده شده است. وی بیان میدارد که در خانوادههای گسترده، مذهب باعث وفاداری زوجین به یکدیگر میشود و اگر در جامعهای از نفوذ اعتقادات مذهبی کاسته شود، طبیعی است که میزان باروری که علاقه به آن جزو موارد مهم و قابل توجه در مذاهب اسلامی اسـت، کاسته خواهد شد.
نکته مشترکی که در زمینه فرزندآوری در همه آموزشهاى ادیان مختلف دیده میشود، سفارش به ازدیاد پیروان و آوردن فرزند است که با توجه به تأثیر نیروى انسانى در درآمدزایى و دفاع از حریم خاندان و سرزمین، این سفارش کاملاً منطقى و معقول است.
بیتردید، آئین اسلام بلکه تمامی ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازهای که در توان آنان باشد، فرا میخواند. در قرآن آیات متعددی در مورد فرزند وجود دارد که از مجموع آنها چنین برداشت میشود که فرزندان، نعمتهای الهی نزد والدین هستند و چون سایر نعمتهای الهی، میتوان از حضور آنان در مسیر تکامل و هدایت خود بهره جست و از سویی دیگر در صورت فرزندپروری ناصحیح و نامناسب، زمینهساز نابودی و تباهی است.
همچنین اهمیت وجود فرزند در تحکیم خانواده نیز در اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته و در خصوص آن تأکیدات فراوانی شده، برای مثال در آیه ۷۲ سوره نحل، از وجود فرزند به عنوان نعمت الهی، در آیه ۱۴ سوره آلعمران به عنوان متاع دنیا و در آیه ۴۶ سوره کهف به عنوان زینت زندگی یاد شده است؛ اما متاسفانه این اهمیت و جایگاه امروزه از سوی برخی خانوادهها مورد غفلت واقع شده است.
پس میتوان گفت هر تغییر در رویکرد فرهنگی خانوادهها، این تغییر را به جامعه انعکاس میدهد و در نگاه تصمیمگیران و دستاندرکاران نیز تأثیر میگذارد. اگر در دهه پیش رو درست برنامهریزی نکنیم و شکاف جمعیتی برطرف نشود، برای دهههای آینده نمی توان ایران جوان و توسعه یافته را متصور بود؛ چرا که میان جمعیت و فرزندآوری با اقتصاد، سیاست، قدرت و توان دفاعی کشور، صنعت، کشاورزی و تاب آوری اجتماعی ارتباط وجود دارد. بنابراین در زمینه لایههای مختلف روابط والدین، مذهب، سیاست، اقتصاد، اشتغال، فرهنگ و باور مردم، قانون و نظارت بر اجرای قانون از عوامل مهمی هستند که باید مورد بررسی قرار گیرد.
سیده مرضیه فرید، روانشناس بالینی دانشکده پزشکی شیراز
انتهای پیام