به گزارش ایكنا از فارس، محمدحسین رجبیدوانی، محقق، پژوهشگر و كارشناس تاریخ اسلام، امروز، 21 اردیبهشتماه در نشست مجازی «انتخابات 1400 از منظر ارزشهای دینی» كه بههمت نهضت سواد رسانهای انقلاب اسلامی سازمان فضای مجازی سپاه فجر فارس برگزار شد، گفت: برای انتخابات باید معیارهای الهی را در نظر بگیریم.
وی افزود: امروز انتخابات به معنای رأی مردم برای تعیین دولت و رئیسجمهور و یا تعیین نمایندگان مجلس و قانونگذاران است، اما در اسلام این معنا نداشته و بر اساس تعالیم اسلام وقتی که حکومت دینی توسط پیغمبر اکرم(ص) تأسیس شد، خود پیامبر(ص) و رهبر این حکومت و نظام در قالب احکام الهی که بعضی از آنها در قرآن کریم مندرج است و یا توسط خود رسول اکرم(ص) قوانین و مقررات غیر از دستورات عبادی در عرصههای سیاسی و اجتماعی و اداره امور جامعه اعم از مسائل داخلی روابط بینالملل و غیره تعریف میشد و این هم لطف خداوند بود که برای جامعه بشری تعیین تکلیف کرده بود که رهبر آنها صالحترین و بهترین بندگان خدا باشد. پس از پیامبر(ص) نیز خداوند تدبیر کرد که امامان معصوم بهعنوان وارثان پیغمبر(ص) امام و رهبری جامعه را به دست گیرند، اما نقش مردم در این تعالیم الهی و اسلامی چیست؟
این پژوهشگر تاریخ اسلام با یادآوری اینكه در علم كلام یک قاعده به نام قاعده لطف خداوند بر بندگان وجود دارد، گفت: در این قاعده خداوند برای سعادت بندگان و اینكه دچار تفرقه و چنددستگی و انحراف نشوند، لطف میكند تا با پیروی از دستورات الهی و ائمه معصومین دنیا و آخرت انسانها تضمین شود و تحت ریاست و مدیریت و رهبری امام(ع) به درجات عالی علمی عملی و شایستگی خلیفةالله بودن را پیدا کنند.
وی اضافه كرد: متأسفانه بعد از رحلت پیغمبر اکرم(ص) با خیانتی که به ولایت امیرالمؤمنین(ع) شد، میبینیم که این نعمت دریغ شد و همیشه و آنهایی که این توطئه را پدید آوردند و ثقیفه را برپا کردند گفتند پیغمبر(ص) در امر جانشینی خود کسی را مشخص نفرموده است و این راه به انتخاب و اراده خود اصحابش گذاشته است.
رجبیدوانی با طرح این سؤال كه در زمان پیغمبر اکرم(ص) نقش مردم چه بود، گفت: اگرچه مردم در آن زمان هیچ نقشی در تعیین رهبر اسلام نداشتند اما وقتی که با حضرت بیعت میکنند ایشان را بهعنوان پیامبر خدا پذیرفتند که سعادت ما را میخواهد رقم بزند. در حقیقت اگر مردم پای رهبر الهی نباشند و از او حمایت و اطاعت نكنند، حكومت حق هم تشكیل نمیشود بنابراین خواست مردم پای کار بودن است که امروز به آن رأی گفته میشود و رأی مردم مثل زمان حاضر و قبول آنها باعث میشود که حكومت رهبر الهی که مشروعیتش را از خداوند میگیرد، با خواست مردم تحقق پیدا كند زیرا این رهبر میخواهد قوانین خداوند را در جامعه پیاده كند و اگر مردم از او اطاعت نكنند، مسلماً این مهم عملی نمیشود.
این كارشناس تاریخ اسلام با بیان اینكه رأی و انتخاب مردم است كه به حكومت مشروعیت میبخشد، گفت: در صدر اسلام در حقیقت با بیعتی که مردم میکردند یعنی به رهبران خود رأی دادند و آنها را بهعنوان رهبر جامعه پذیرفتند و اگر اینها درست عمل کردند یا غلط بیعت خود مردم این اتفاقات را رقم زد.
وی در ادامه سخنان خود با طرح این سؤال كه كارگزاری كه از سوی مردم انتخاب میشود، باید چه ویژگیهایی داشته باشد، گفت: وقتی رهبری نظام اسلامی و نفر اول حاکمیت بر مردم، پیامبر(ص) یا امام معصوم(ع) باشد معلوم است که آنها دارای بالاترین و عالیترین فضیلتها هستند و بهترین صفات مثبت در آنها جمع است و هرگونه صفت غیر ارزشی به ساحت مقدس آنها راه ندارد و هر آنچه میکنند حق و حقیقت است اما خود پیغمبر بزرگوار اسلام و بعد امیرالمؤمنین(ع)، پستها و مقامات کشوری و لشکری را منصوب كردند و طبق تعالیم دینی باید کارها و مسئولیتها را به اهلش سپرد، آن هم کسانی که لیاقت و شایستگی داشته و دارای سوابق خوب و خوشنامی باشند.
رجبیدوانی با بیان اینكه در زمان پیغمبر اکرم(ص) به دلیل جنگها و تحركات نظامی بیشتر فرماندهان نظامی منصوب میشدند و یکی هم مسئولیت جمعآوری زکات بود، گفت: در صدر اسلام چون افراد مختلف سابقه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نداشتند چرا كه قبل از آن حكومتی در كار نبوده بنابراین پیامبر(ص) بر اساس شایستگیها، قابلیتها و تواناییهای افراد آنان را منصوب میكردند پس تعهد اخلاقی، مقید به ارزشهای دینی، توانایی مدیریت و غیره از جمله مواردی بود كه پیامبر(ص) در انتصاب افراد به آن توجه میكردند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: از این رو مشاهده میكنیم شخصیت بزرگی مثل ابوذر كه از نظر معنویت مقید بود و در ارزشهای الهی در اوج است ولی وقتی حضرت به شکلی به او مسئولیتی را محول کرد و نتوانست از پس آن بر بیاد، چیزی از شأن و شخصیت ابوذر نکاست و فقط مشاهده كرد برای کار اجرایی و مدیریتی توانایی ندارد لذا حضرت دیگر به او مسئولیتی واگذار نکرد اما از بُعد معنوی جزو چهار شخصیت برتر اصحاب رسول اکرم(ص) است.
وی تأكید كرد: در منطق و سیره پیامبر بزرگوار اسلام معیار برای اعطای پست و مسئولیت، داشتن ایمان و تعهدات اسلامی و دیگری توانایی انجام امور محوله و داشتن لیاقت و قابلیت در کار است ولی چون در آن زمان بعد از پیامبر(ص)، فاصله 25 سالهای تا با حكومت امام معصوم فاصله افتاد، خلافت جامعه از راه پیامبر(ص) منحرف شده بود و افراد بسیاری دیگر در آن حال و هوای معنویت زمان پیامبر(ص) نبودند و امیرالمؤمنین(ع) باید با وضع موجود مدیریت خود را اعمال میكرد.
رجبیدوانی با بیان اینكه امیرالمؤمنین(ع) در بیان جالبی مسئولیتها را واگذار كرده و برای آن معیارهایی مشخص كردند كه برای امروز ما درس است، گفت: آن حضرت فرمودند ولایت جز برای كسانی كه اهل دین و امانتدار بوده و شایستگی دارند، جایز نیست پس امیرالمؤمنین(ع) تدین، تعهد لازم و پایبندی به احكام و مقررات دینی و ترس از خداوند را معیار قرار میدهد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام با تصریح اینكه دو اصل را در عملكرد امیرالمؤمنین(ع) برای نصب حاكمان و مسئولان تراز اول میتوانیم تبیین و تفسیر كنیم كه این معیارها در آنها وجود دارد، گفت: از وقتی که محدوده قلمرو اسلام وسیع شد و مسلمانان بخش اعظم ایران بزرگ ساسانی و بخشهای مهم قلمرو امپراتوری روم را گرفتند، ایالتها یا به تعبیر امروز استانهایی پهناور و بزرگی ایجاد شد. در این زمان دو واژه والی و عامل داشتیم، والی كسی بود كه استقلال در حوزه قدرت خود داشت و میتوانست بهطور مستقل البته با توجه به احکام اسلامی تصمیمگیری كرده و منطقه تحت پوشش خود را مدیریت كند اما عامل کسی بود که نماینده خلیفه در منطقهای بود و استقلال و قدرت تصمیمگیری نداشت و فقط یک مدیر اجرایی بود که آنچه خلیفه میگوید را اجرا کند لذا ما در حد همین هم حضرت والیان و عاملانی داشتند.
رجبیدوانی اظهار كرد: در بررسی سیره امیرالمؤمنین(ع) مشاهده میكنیم حضرت معیارهایی برای اعطای مسئولیت به افرادی كه میخواهند جامعه را اداره و مدیریت كنند، در نظر گرفتند که شامل ایمان و تقواست تا بتواند حلال و حرام را جدا كند البته ایمان و تقوا قابل اندازهگیری ظاهری نیست ولی در حدی که حداقل ایمان و تقوا را داشته باشند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام، دومین معیار امیرالمؤمنین(ع) برای اعطای پستها را لیاقت و شایستگی لازم برشمرد و گفت: یعنی از نظر اسلام، نصب و عزلها باید بر اساس رفتار اجتماعی و اخلاق و كردار و شایستگی و لیاقت باشد. عامل سوم انتخاب تواناییهای اجرایی و قدرت مدیریت و توانمندی است تا فرد بتواند مأموریت و مسئولیتی كه به او واگذار شده را به خوبی انجام دهد.
وی با بیان اینكه چهارمین معیار امیرالمؤمنین(ع) برای انتخاب مسئولانش وفاداری به رهبر اسلام بود؛ یعنی فرد نباید نسبت به رهبر بیتفاوت باشد، گفت: البته چون امیرالمؤمنین(ع) بلافاصله بعد از پیغمبر(ص) به قدرت نرسید و وارث وضعیت خوبی نبود، افراد بسیاری تغییر کرده بودند و کسانی که امیرالمومنین(ع) بر مبنای غدیر رهبر شایسته و بلامنازع اسلام بعد از پیغمبر میدانستند انگشتشمار بود لذا دست امام برای انتصاب اینگونه افراد حداقل برای عاملان خالی بود و همین كه حضرت را بهعنوان خلیفه چهارم میشناختند و به او وفادار بوده و باورمند بودند، حضرت به ناچار از آنان استفاده میكرد.
رجبیدوانی بر ضرورت انتخاب صحیح افراد تأكید كرد و گفت: وقتی انتخاب درست نباشد و معیارهای صحیحی در تعیین حاكمان و مسئولان رعایت نشود، حتی اگر فردی توانمند هم انتخاب شود اما ایمان درستی نداشته و بیتقوا باشند قطعاً ضربههای جبرانناپذیری به اسلام وارد میكند چنانچه این وقایع را در تاریخ اسلام مشاهده كردهایم و دیدیم كه در زمانی خلافت اسلام را تبدیل به سلطنت موروثی كردند و بلاهایی بر سر اسلام آمد كه قابل جبران نبود. میدان دادن به افرادی که حتی اگر تواناییهای اجرایی دارند ولی افراد متعهد و خداترسی نیستند، بلاهایی به سر جامعه میآورد که قدرت مدیریت و توانایی در برابر ضربههایی که میزند هیچ ارزشی نخواهد داشت و پیامد مثبتی برای جامعه نخواهد داشت.
این پژوهشگر تاریخ اسلام یادآور شد: طی سالهای اخیر مشاهده كردیم كه برخی شورای نگهبان را برای تأیید صلاحیتها تحت فشار قرار دادند كه كاری به دین و ایمان و تقوای افراد نداشته باشید و ملاك قدرت مدیریت باشد و حتی مدعی میشدند كه حضرت علی(ع) هم به دین و تقوای افراد كاری نداشتند و برای ایشان قدرت مدیریت مهم بود در صورتی كه این مسئله یك دروغ آشكار است و به هیچ عنوان چنین نبوده است.
وی با تأكید بر اینكه طبق دستورات اسلام و سیره مولا، توانمندی، وفاداری به ولایت و رهبری و امانتداری بسیار مهم است، گفت: متأسفانه طی سالها ضربههایی در این زمینه خوردهایم و برخی از مسئولانی كه به آنها رأی داده شده است این موارد را رعایت نكردهاند و یكی از بارزترین آنها هم مسئله عدم وفاداری به رهبری است. ممكن است برخی از مسئولان رهبری و ولایت را دوست داشته باشند اما به او وفادار نیستند. كسی كه به صراحت در برابر سخنان رهبری موضع میگیرد كه وفادار نیست.
رجبیدوانی در پایان با بیان اینكه طی سالها مشاهده كردیم كه اشرافیگرایی در دولت را نقطه مقابله سادهزیستی رهبری مطرح كردند و به افراد نالایق میدان داده شد، گفت: در برخی دولتها مشاهده كردیم علیرغم اینكه رهبر معظم انقلاب تأكید فرمودهاند كه نیروهای انقلابی را به بهانههای گوناگون حذف نكنید، حذف كردند و كسانی به كار گماشته شدند كه عدم وفاداری به ولایت و رهبری داشتند.
انتهای پیام