کد خبر: ۴۲۸۹۷۵۲
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۵
یادداشت

لزوم حفظ وحدت و آرامش در هنگامه جنگ

وحدت و انسجام رمز پایداری و پیروزی در همه صحنه‌‏های اجتماعی به‌ویژه به هنگامه جنگ است. همبستگی اجتماعی سبب نشاط مردم و رزمندگان در خط مقدم و تضعیف روحیه دشمن می‌‏شود، بنابراین، همه باید با تبعیت از فرماندهی کل قوا از هرگونه سخن و رفتاری که موجب گسیختگی و شقاق و چنددستگی در جامعه اسلامی می‏‌شود بپرهیزند.

محسن رجبی قدسی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهدمحسن رجبی قدسی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهد، طی یادداشتی که در اختیار ایکنای خراسان‌رضوی قرار داده است، نوشت: در همه شرایط زندگی به‌ویژه در بحران‏‌هایی همانند جنگ، انسان نیازمند پناهگاه ایمن و پناه‏‌دهنده قدرتمندی است که با توکل بر او بتواند بر وسوسه‏‌های درونی و آثار بیرونی پدیده‌‏های اطرافش فائق آید و بدون ترس و واهمه مسیر بندگی خدا را به سلامت طی کند.

زوج‏ سوره اخلاص و مسد که درست پس از مُعَوِّذَتَین (زوج‏سوره ناس و فلق) قرار دارد نشان می‏‌دهد بیشترین وسوسه‏‌هایی که انسان و جوامع انسانی را آزار می‏‌دهد از ناحیه کسانی مطرح می‌‏شود که در مقابل خدا و حق و حقیقت قرار گرفته‌‏اند و با تکیه بر زرق و برق زندگی و موقعیت پوشالی‏‌شان مردم را می‏‌ترسانند. آنان می‏‌خواهند با دمیدن پی در پی در گوش مردم، قلب و صدر آنها را تسخیر و مردم را برده و بنده و سرسپرده خود کنند، همه ما یملک و ما کسب آنها را به یغما ببرند و همواره آنان را نیازمند و محتاج خویش کنند. از این‌رو، سه سوره ناس، فلق و اخلاص (معوِّذات) پی در پی با «قل» آغاز می‏‌شوند تا مردم با تکرار آگاهانه آن سه سوره، ذهن و قلب خویش را از تأثیر تبلیغات و اخبار دروغین‏ آنها در امان نگه‏دارند و با تکیه بر قدرت و صمدیت خدا، هرگز تحت تأثیر شانتاژها و تهدیدهای توخالی ابولهب‏‌های زمان و نوچه‌‏های حقیر و بیچاره آنها قرار نگیرند. 

در بحبوحه جنگ، ترس از مرگ یکی از عوامل اضطراب و تشویش است، اما انسان مؤمن به قرآن، هیچ ترسی از مرگ ندارد، بلکه مشتاق «لقاءالله» و ادامه زندگی در جوار پیامبران، امامان و صالحان در عالم بسیار بزرگ آخرت است، بنابراین، به‌جای افسردگی و پریشانی، به ایمان و اعمال صالح خویش، بیش از پیش می‌‏افزاید، زیرا می‌‏داند خداوند کسانی را لایق لقاء و دیدار خویش می‏‌شناسد که این دو ویژگی را داشته باشند: «فَمَن کانَ یَرجوا لِقاءَ رَبَّهِ فَلیَعمَل عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحداً» (کهف،۱۱۰).

در بیان قرآن، اَجَل (مدت عمر) هر انسانی مشخص و معین است: «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِن طينٍ، ثُمَّ قَضىٰ اَجَلًا، وَ اَجَلٌ مُسَمّىٰ عِندَهُ» (انعام،۲). از این رو، با خلقت هر انسانی خداوند فرشتگانی را محافظ انسان قرار می‏‌دهد تا از او تا زمان رسیدن اجلش محافظت کند که زودتر از موعد مقرر از دنیا نرود: «اِن كُلُّ نَفسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظ» ‎(طارق،٤)؛ «وَهُوَ القاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ؛ وَيُرسِلُ عَلَيكُم حَفَظَةً، حَتّىٰ اِذا جاءَ اَحَدَكُمُ المَوْتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا وَهُم لا يُفَرِّطون» ‎(انعام، ٦١). بنابراین، تا اجل فرد (زمان رحلت او از دنیا) فرانرسد از دنیا نخواهد رفت، گرچه در عمق میدان نبرد باشد. اجل انسان که برسد از دنیا می‏‌رود و فرقی نمی‌کند انسان در صحنه جنگ باشد یا در پناهگاهی محکم و یا در منزل خویش و یا به شهر و کشوری دیگر فرار کرده باشد: «اَینَما تَکونوا یُدرِککُمُ المَوتُ وَ لَو کُنتُم فی بُروجٍ مُشَیَّدَة» (نساء،۷۸).

تبیین عملی آیات فوق در خطبه ۶۰ (یا ۶۲) نهج‌‏البلاغه گزارش شده است: زمانى که حضرت علی(ع) را از ترور ترساندند، ایشان فرمودند: «وَ إِنَّ عَلَيَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّةً حَصِينَةً فَإِذَا جَاءَ يَوْمِي انْفَرَجَتْ عَنِّي وَ أَسْلَمَتْنِي فَحِينَئِذٍ لَا يَطِيشُ السَّهْمُ وَ لَا يَبْرَأُ الْكَلْم‏؛ براى من از جانب خدا سپر محكمى است، چون آخرين روز حياتم در رسد آن سپر از پيش رويم كنار رود و مرا به دست مرگ سپارد. در آن زمان نه تير به خطا رود، و نه زخم بهبود يابد» و به فرموده مولا علی(ع): «كَفَى بِالْأَجَلِ حِرْزاً إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا وَ مَعَهُ حَفَظَةٌ مِنَ اللَّهِ يَحْفَظُونَهُ أَنْ لَا يَتَرَدَّى فِي بِئْرٍ وَ لَا يَقَعَ عَلَيْهِ حَائِطٌ وَ لَا يُصِيبَهُ سَبُعٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُ خَلَّوْا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَجَلِهِ»؛ اجل (موعد مقرّر رحلت از دنیا)، خود بهترين دژ و حِرز است، زيرا نگهبانانى از جانب خداوند هر انسانی را همراهى مى‏‌كنند تا در چاه نيفتد يا ديوارى بر سرش نريزد يا درنده‌‏اى آسيبش نرساند و چون اجل فرا رسد، او را رها سازند [تا به عالم آخرت رحلت کند] (تحف العقول‏، ص۲۲۴).

قصه کوتاهی در آیه ۲۴۳ سوره بقره آمده که با آیه پس از آن بسیار قابل تأمل و عبرت‌‏آموز است: «اَ لَم تَرَ اِلَى الَّذينَ خَرَجوا مِن ديارِهِم وَ هُم اُلوفٌ حَذَرَ المَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللّهُ: موتوا ثُمَّ اَحياهُم، اِنَّ اللّهَ لَذو فَضلٍ عَلَى النّاسِ وَ لكِنَّ اَكثَرَ النّاسِ لا يَشكُرون‏». «وَ قاتِلوا في سَبيلِ اللّهِ وَ اعلَموا اَنَّ اللّهَ سَميعٌ عَليم» (بقره، ۲۴۴). هزاران تن از مردمان سرزمینی به سبب ترس از مرگ از شهر و دیار خویش خارج شدند تا نمیرند. اینان همینکه در بیرون از دیار خویش مستقر شدند و به زعم باطل خویش گمان بردند که از مرگ گریخته‌‏اند، خداوند همه آنها را می‌راند و سپس زنده گردانید تا نشان دهد که همه امور عالم از جمله مرگ و زندگی به دست باکفایت و حکیمانه اوست و فرار از مرگ یک رفتار شرک‏‌آلود و مشرکانه است، البته این مطلب هرگز به معنای احتیاط نکردن و پیشگیری نکردن نیست. اتفاقاً قرآن توصیه‌‏های مهمی برای حفظ جان رزمندگان در صحنه نبرد دارد تا دشمن از غفلت مسلمانان سوء استفاده نکند و شبیخون نزند: «وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً» (نساء،۱۰۲). 

وحدت و انسجام رمز پایداری و پیروزی در همه صحنه‌‏های اجتماعی به‌ویژه به هنگامه جنگ است. همبستگی اجتماعی سبب نشاط مردم و رزمندگان در خط مقدّم و تضعیف روحیه دشمن می‌‏شود، بنابراین، همه باید با تبعیت از فرماندهی کل قوا از هر گونه سخن و رفتاری که موجب گسیختگی و شقاق و چنددستگی در جامعه اسلامی می‏‌شود بپرهیزند تا رزمندگان و اولیای امور بتوانند شرایط سخت جنگ را به خوبی مدیریت کنند: «اَطيعوا اللَّهَ وَ اَطيعوا الرَّسولَ وَأُولِى الْاَمرِ مِنكُم» (نساء،۵۹). در هنگام جنگ نباید به دنبال مقصر بگردیم که چه کسانی مسبب آن شدند، زیرا این گونه تحلیل‏‌ها پس از پیروزی و فروکش کردن شعله‌‏های جنگ قابل بررسی است، زیرا در غیر این صورت، کافران و منافقان و اراذل و اوباش سررشته امور جامعه را به دست می‏‌گیرند و مردم و جامعه را به کفر و شرک، فسق و نفاق، و پرتگاه آتش و سقوط می‏‌کشانند، امنیت را از بین می‏برند و ترس و وحشت را فراگیر می‌‏کنند.

پس از رعایت وحدت ملی، بایسته است وحدت را به یکپارچگی جوامع اسلامی و «اُمّت واحده» ارتقا دهیم، بنابراین شعارها و آرمان‌‏هایمان برای همبستگی همه مسلمانان جهان باشد. هنوز برخی در توهمات و تعصبات کور مذهبی گرفتارند و ضرورت همدلی صمیمانه و مشارکت همۀ مسلمانان جهان برای غلبه بر جبهه کفر و شرک را درک نمی‏‌کنند و صد حیف که نمی‏‌دانند شعارها و رفتارهای تفرقه‌‏گرایانه و انحصارطلبانه، انسان را پیرو هر دین و مذهبی که باشد متکبر و مغرور و مشرک می‏‌کند، از جرگه بندگان مؤمن خدا خارج می‌‏نماید و او را در ردیف مشرکان و مجرمان و کافران که به عذاب الیم خدا گرفتار خواهند شد قرار می‏‌دهد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا: اِتَّقوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَموتُنَّ اِلّا وَ اَنتُم مُسلِمون . وَ اعْتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ... وَلا تَكونوا كَالَّذينَ تَفَرَّقوا وَاخْتَلَفوا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ؛ وَأُولئِكَ لَهُم عَذابٌ عَظيم» (آل‏ عمران، ۱۰۲-۱۰۵). «اِنَّ الّذینَ فَرَّقوا دینَهُم و کانوا شِیَعاً  لَستَ مِنهُم فی شَی‏ءٍ اِنَّما اَمرُهُم اِلَى اللّهِ ثُمَّ یُنبِّئُهُم بِما کانوا یَفعَلون» (انعام ١٥٩).  

خداوند حکیم با علم و حکمت همه‏ جانبه خویش همۀ انسان‌‏ها را با چالش‌‏های متنوع و متعددی از جمله از بین رفتن امنیت، گرسنگی، کاستی در اموال و جان‏‌ها و محصولات زراعی و باغی مبتلا می‏‌کند و می‌‏آزماید تا بندگان صبور و متوسل به خدا در این‌گونه مصیبت‏‌ها، صلوات و رحمت و هدایت الهی را بیش از پیش دریابند: «وَلَنَبلُوَنَّكُم بِشَيءٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأَموالِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرينَ. الَّذينَ اِذا اَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعون. اُولئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَةٌ وَ اُولئِكَ هُمُ المُهتَدون» (بقره، ۱۵۵-۱۵۷. نیز نک: یونس، ۱۰۶-۱۰۷؛ انعام، ۱۷-۱۸)؛ بنابراین، در ابتلاها که فقط محدود به صحنه جنگ نیست، انسان باید بیش از پیش توجه‏‌اش به خداوند بزرگ و ارتباط، توسل، اعتماد و توکل به او جلب شود، نه اینکه صورت ظاهری اتفاقات و سختی‏‌ها او را به خود مشغول کند و دچار حسرت و یأس و نومیدی شود و به‌جای تقویت و تثبیت ایمان، به انواع شرک‌‏ها روی آورد، زیرا شرک عامل همه بدبختی‏‌ها و بدآوری‏‌های انسان است که اگر انسان از آنها توبه نکند موجبات سقوط و هلاکت او را برای همیشه فراهم خواهند آورد: «وَ مَن يُشرِك بِاللّهِ فَكَأَنّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهوي بِهِ الرّيحُ في مَكانٍ سَحيقٍ» (حج،۳۱).

احتکار مواد غذایی، القای کمبود و ترویج شایعه قحطی، بالابردن قیمت اجناس، تعطیلی کار و کوشش و درس و مطالعه، حل نکردن مشکل نیازمندان به بهانه جنگ و ... همه و همه سخنان و رفتارهای شرک‌‏آمیزی است که خداوند سخت از آن بیزار است، چون با وقوع جنگ خللی در رزاقیت خدا ایجاد نمی‏‌شود که گمان کنیم چون جنگ شده، العیاذ بالله خدا نیز تحت تأثیر جنگ و موقعیت دشوار آن دیگر نمی‏‌تواند رزق خودش را به ما برساند. خدای رزّاق ذوالقوة المتین در همۀ شرایط رزاق و رازق است، چه جنگ باشد و چه نباشد: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذّكرىٰ‏ تَنفَعُ المُؤمِنين ...اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذو القُوَّةِ المَتين» (ذاریات، ۵۵ و ۵۸). 

انتهای پیام
captcha