در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سالهای دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهههای حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداریها و بیمارستانهای صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کردهاند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.
همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جانگذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند، آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.
این بخش از «همراه با شهدا» به شهید «اسماعیل بلاغی اینالو»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام بیشتر آشنا شویم.
شهید «اسماعیل بلاغی» سوم تیر سال 1344 در روستای حسنآباد شهرستان داراب دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا دوره دبیرستان ادامه داد و در ایام جنگ تحمیلی مشتاقانه به جبهه رفت.
سرانجام در 16 بهمن سال 1361 بر اثر اصابت گلوله به سر و سینه توسط دشمن در عین خوش خوزستان به شهادت رسید و پیکرش در گلزار روستای زادگاهش به خاک سپرده شد.
«قطره خونی در راه حفظ میهنم
بسم الله الرحمن الرحیم
ولاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ به آنانی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید بلکه آنها زندهاند و در نزد خداوند روزی میگیرند.
(جنگ، جنگ است حیثیت و شرف ما پیرو این جنگ است)
با درود فراوان به سرور آزاد مردان حسین(ع) و رهبر مستضعفین امام خمینی و با سلام بر شهیدان و لبیک گویان ندا میدهم که با کمال افتخار به سوی جبهههای جنگ میروم تا قطره خونی که دارم در راه حفظ میهن و گسترش اسلام و قرآن عزیز اهدا کنم و به ندای رهبر کبیر انقلاب لبیک گویم و ندایی هل من ناصر ینصرنی حسین را اقرار کرده باشم که میگفتم ای حسین(ع) کاش بودم که در رکابت میجنگیدم و مانند علیاکبر جان را فدا میکردم.
اگر آن موقع نبودهام هماکنون هستم و لبیک به رهبر بزرگ که همان دستور از قرآن و امام حسین(ع) است، اهدا میکنم.
سلام بر مردانی که در راه دین جان خود را فدا کردند و از هیچ چیز هراس ننمودند و گوش به مادیات و هوای نفس و زرق و برق دنیا ندادهاند. پیام من به این امت این است که انقلاب محرومان و دست پینهبستههایی است که در همه موقع در صحنه نبرد چه در خیابان بر علیه منافقان و چه در جبههها بر علیه مستکبران و جهان خوار میجنگیدند و این انقلاب به دست این محرومان از جان گذشته به ثمر رسید.
و هماکنون که امام واجب شرعی کرده است و من به ندای پیر جماران لبیک گفتم و راهی جبههها شدم و امیدوارم که بتوانم گامی فرا بیشتر در راه این انقلاب و محرومان برداشته باشم و میروم تا قطره خونی که دارم در راه ایمان به خدا و اسلام و امام امت اهدا نمایم و امیدوارم که خداوند مرا مورد لطف و رحمت خود و یکی از شهدا کربلا قرار دهد.
والسلام
به امید پیروزی هر چه تمامتر و کاملتر نیروهای اسلامی بر نیروهای متجاوزان کفر بعثی
و در پایان خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.»
انتهای پیام