احمد بن موسی(ع)، مشهور به شاهچراغ، بنا بر اعتقاد شیعیان، پسر ارشد امام موسیکاظم(ع) و برادر امام رضا(ع) است که برای پیوستن به برادر خود در خراسان سفر کرد و در شیراز توسط مأموران مأمون، خلیفه عباسی به شهادت رسید. حرم شاهچراغ(ع) پس از حرم علی بن موسیالرضا(ع) و حضرت فاطمهمعصومه(س)، سومین حرم است که برای شیعیان در ایران اهمیت دارد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۸۸، روز ششم ذیالقعده، یعنی پنجمین روز از دهه کرامت را به نام روز بزرگداشت احمد بن موسی شاهچراغ(ع)، جهت ثبت در تقویم مناسبات ملی اسلامی کشور، تصویب کرد.
با توجه به فرارسیدن سالروز بزرگداشت مقام والای شاهچراغ(ع) خبرنگار ایکنا از فارس با حجتالاسلام والمسلمین جواد نیری، مدیر مجمع عالی حکمت اسلامی استان فارس گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم.
ایکنا ـ در آغاز سخن، لطفاً درباره جایگاه و منزلت احمد بن موسی(ع) برایمان نکاتی را بفرمایید.
دهه کرامت با ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)، کریمه اهل بیت(ع) شروع و با ولادت امام رضا(ع)، امام رئوف ختم میشود. خوشسلیقگی کردهاند و روز ولادت حضرت معصومه(س) را روز دختر نامیدند.
در فضل دختر همین بس که پیامبر(ص) فرمودند: «كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَبَا بَنَاتٍ» پیامبر پدر دختران بودند و نسبت به دخترشان، حضرت زهرا(س) رفتاری را نشان دادند که در زمان جاهلیت و دخترکشی بینظیر بود. وقتی حضرت زهرا(س) بر پیامبر(ص) وارد میشدند تمام قد به احترام حضرت فاطمه(س) میایستادند و دو دستان او را میبوسیدند و جای خودشان مینشاندند و مکرر میفرمودند: پدر به قربانش. این رفتار در آن زمان و در آن فضا، رفتار عجیبی نسبت به یک دختر بوده است.
در دهه کرامت، سالروز ولادت حضرت معصومه(س) و امام رئوف(ع) و در این بین تکریم امامزادگان را داریم که یک روز هم به بزرگداشت احمد بن موسی(ع) اختصاص دارد که ما ایرانیان، ایشان را بیشتر به لقب شاهچراغ میشناسیم.
پدر بزرگوار حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع)، امام موسیکاظم(ع) و مادرشان معروف به اماحمد بودند. در بحارالانوار آمده است که حضرت موسیکاظم(ع) علاقه فراوانی به اماحمد داشتند و وقتی از مدینه به بغداد نزد هارونالرشید فراخوانده شدند، حضرت موسیکاظم(ع) امانتهای امامت را به اماحمد سپردند و فرمودند: زمانی که کسی برای گرفتن امانتها نزد تو آمد بدان که من از دنیا رفتهام و آن کسی که میآید، امام بعد از من است و اطاعتش بر تو و دیگر شیعیان واجب است.
بعد از شهادت امام موسیکاظم(ع)، امام رضا(ع) نزد اماحمد آمدند و امانتهای امامت را طلبیدند و شهادت امام موسیکاظم(ع) را تسلیت گفتند و اولین کسی که با امام رضا(ع) بیعت کرد، مادر حضرت شاهچراغ بود که این یک نکته از جلیلالقدر بودن مادر ایشان است.
در منابع روایی ما و گفتار نسبشناسان در علم رجال آمده است که حضرت احمد بن موسی(ع) بسیار کریم، شجاع، فاضل، صالح، پرهیزکار، صاحب ثروت و عزت بودند و در نزد پدرشان، منزلت و جایگاه بالایی داشتند. شبها را به عبادت پرداخته، اهل قلم و خطاط بودند. حتی نقل شده است که ایشان یک هزار جلد از قرآن را کتابت کردهاند.
شیخ مفید در کتاب ارشاد، در شرح حال ایشان میگوید: حضرت احمد بن موسی(ع)، جلیلالقدر، کریم و پرهیزکار بودند. حضرت موسی بن جعفر(ع) ایشان را بسیار دوست داشته و مقدم میداشتند. مزرعهای را به ایشان بخشیدند که نقل شده است ایشان هزار بنده را خریدند و در راه خدا آزاد کردند و البته که این نقل در مورد حضرت علی(ع) هم آمده است که با درآمد خودشان هزار بنده را آزاد کردند.
ایکنا - به چه دلیل احمد بن موسی(ع) را شاهچراغ مینامیم؟
لقب شاهچراغ(ع) در نزد ایرانیان و شیعیان، شاید معروفتر از احمد بن موسی باشد. این لقب از دو واژه شاه و چراغ تشکیل شده است که شاه در لغت به معنی مهتر، سلطان، بزرگ و کسی که اصالت و سلطنت و جاه و مقام دارد، این کلمه به خداوند هم اطلاق میشود. در کتب قدیم لقب شاهچراغ نبوده و در عصر جدید این لقب بهکار رفته است.
ما در زبان به سلطان، شاه میگوییم، غافل از اینکه بزرگتری و سلطنت امر ثابتی است که جز برای خداوند متعال نیست و ما هم این لقب را بهعنوان بزرگتر، آقا و سید برای بعضی افراد بهکار میبریم. مثل شاه انبیا که لقب حضرت محمد(ص) است. شاه نجف، شاه شهیدان، شاه خراسان، که این کلمه را از باب بزرگتری و آقایی و حاکم بودن گفته میشود. چراغ هم وسیلهای است که روشنایی در برابر تاریکی ایجاد کرده و راه را روشن میکند و ما نسبت به اهل بیت(ع) بهکار میبریم.
ما در زیارت جامعه کبیره میگوییم: «السلام علی ائمه الهدی و مصابیح الدجی» شما چراغهایی هستید که تاریکیها را روشن میکنید. در قرآن سوره نور همین را برای اهل بیت(ع) داریم. برای امام حسین(ع) نیز همین جمله بهکار رفته است «اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاة.»
با توجه به توضیحات گفته شده و ترکیب کلمه شاه و چراغ که لقب احمد بن موسی است، اما در وجه تسمیه لقب حضرت شاهچراغ(ع)، روایتهای بسیاری گفته شده است که یکی از معروفترین داستانهای گفته شده مربوط میشود به زمان عضدالدوله که مدفن حضرت کشف نشده بود.
میگویند پیرزنی در پایین تلی که بعدها مزار آن حضرت کشف شد و ساخته میشود، خانهای داشت که هر شب جمعه و یک سوم آخر شب جمعه بر بالای تل، یک چراغ روشن میدید و این حادثه اینقدر تکرار میشود که گمان میکند شاید آنجا مزاری از اولیای الهی باشد و نزد عضدالدوله میرود که در ابتدا این حرف را نمیپذیرد، اما شخصاً شب جمعه را در خانه پیرزن میماند تا اینکه چراغ را میبیند و مرقد حضرت احمد بن موسی(ع) پیدا میشود.
نقلهای مختلفی آمده است که تل خاک را میکنند و به سنگ قبری میرسند که جنازه و پیکر حضرت بهصورت سالم باقی مانده و بر نگین ایشان نوشته شده است «العزه لله احمد بن موسی» که بعد از آن امیر دستور ساخت بنایی شایسته برای آن حضرت میدهد. درواقع لقب شاهچراغ به خاطر نور آخر شب جمعه بوده است.
ایکنا - در تاریخ اوصافی از بصیرت و ولایتمداری جناب شاهچراغ آمده است، برای آشنایی بیشتر مخاطبان ایکنا به برخی از نمونههای شنیدنی در این زمینه اشاره بفرمایید.
سیدالسادات الاعاظم از لقبهای احمد بن موسی(ع) است و در یک روایت گفته میشود که امام موسی کاظم(ع) به همراه جمعی برای سرکشی به املاک رفته بودند. حدود 20 خادم اطراف حضرت احمد بن موسی بودند و به ایشان تکریم بسیار میکردند. همه نگاهها به سوی حضرت موسیکاظم(ع) بود. بعد از شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع)، عدهای به خانه اماحمد میآیند و حضرت شاهچراغ(ع) را به مسجد برده و با توجه به تقوا و عبادت و کرامتهایی که از ایشان سراغ دارند، حتی فرقهای به نام احمدیه تشکیل میشود که احمد بن موسی را امام خود میدانند. اما حضرت شاهچراغ(ع) روشنگری کرده و خود را در بیعت برادر میخواند.
در شیعه، اثنی عشریه بسیار مهم است و زیارت امام رضا(ع) را همسنگ با زیارت امام حسین(ع) میدانند. به نوعی گلوگاه شیعه امام هشتم هستند. چون ما فرقه هفت امامی داریم که امام موسیکاظم(ع) را امام زمان میدانند و دچار انحراف شدند، ممکن است این انحرافات دلیل دنیایی داشته باشد، مانند واقفیه که به خاطر ندادن وجوهات گفتند امام زمان ما موسی بن جعفر(ع) است.
بخشی به خاطر گرایش به دنیا بود و زخارف دنیا این افراد را فریب داد، بخشی هم بهدلیل مشکلات پیش آمده بود. اما اگر کسی امام رضا(ع) را بهعنوان امام بپذیرد تا امام زمان(عج) را قبول میکند. به همین دلیل امام زمان(عج) در مذهب شیعه جایگاه خاص و ممتازی دارد.
ولایتمداری در حضرت شاهچراغ یعنی با وجودی که برای بیعت به سراغشان آمدند، ایشان روشنگری کرده و گفتند در بیعت برادرم علی بن موسیالرضا(ع) قرار دارم و ایشان را تبلیغ کردند. اگر انسان در این شرایط قرار بگیرد، ممکن است اشتباه کند اما ائمه ذاتاً امام به دنیا میآیند و اهل فن این نکته را میدانند. وقتی حنفیه به امیرالمؤمنین علی(ع) میگوید حسن و حسین هم فرزندان شما هستند، اما شما همیشه من را به جلو میفرستید، حضرت میفرماید: اینان رسولالله هستند، تو فرزند منی. این نکته کنایه از این است که حسنین دارای جایگاه ویژهای هستند.
ایکنا - راز محبوبیت شاهچراغ(ع) چیست؟
یکی از دلایلی که شاهچراغ(ع) را محبوب میکند این است که ایشان امین ولایت، شجاع و وفادار بودند. ایشان برآیند زندگی خود را به پای امام زمانش قرار میدهد و همین موجب تثبیت و قوام اهل تشیع میشود، در واقع حضرت بازویی برای امام زمانش بود.
دومین موردی که میتوان عنوان کرد کرامت ایشان است. در واقع کرامت انسان را عزیز میکند امام علی(ع) میفرماید: اقدام به عفو و بخشش از اخلاق کریمان است و آزاد کردن هزار برده نشان از اخلاق کریم شاهچراغ(ع) دارد. قرآن میفرماید: کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند خداوند محبتشان را در دل مردم قرار میدهد. میتوانیم راز محبوبیت احمد بن موسی را در همین موارد بدانیم.
ایکنا ـ اخلاق اجتماعی و رواداری شاهچراغ(ع) چگونه بود؟
شواهدی که در دست داریم نشان میدهد، حدود ۱۵ هزار نفر و برخی روایات کمتر، اما تا ۱۵ هزار نفر به همراه ایشان وارد ایران شدند. یک شخص باید چقدر شأن و منزلت اجتماعی بالایی داشته باشد که یک تیم ۱۵ هزار نفری او را همراهی کنند.
سیدجعفر مرتضی میگوید: احمد بن موسی چون از حیله مأمون آگاه شد، همراه سه هزار نفر و به روایتی ۱۲ هزار تن از بغداد قیام کرد. از آن تیم ۱۲ هزار نفری میتوان محبوبیت، شأن و منزلت احمد بن موسی را درک کرد.
ایکنا ـ نقل شده است زندگی حضرت شاهچراغ(ع)، زندگی عجین و مونس با قرآن بوده است و برخی نوشتهاند هزار قرآن با دست مبارک خود نوشته است، لطفاً در اینباره نکاتی را برای مخاطبان خبرگزاری قرآن بیان بفرمایید.
درواقع ما کتابت قرآن را از زمان پیامبر(ص) داریم و افرادی بودند که به فرمایش پیامبر(ص) آیات وحی را کتابت کنند و مرحوم خویی با سه دلیل این موضوع را اثبات میکند.
در روایات آمده است که یک هزار جلد قرآن یا به دست خودشان نوشتند یا خوشنویسانی گرد آوردهاند. اما درواقع این موضوع بیان اهمیت دادن به کتاب آسمانی است.
یک نکته قرآنی، تربیتی در سوره الرحمن در اینجا شایسته است که گفته شود. در سوره الرحمن میگوییم: «الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ، عَلَّمَهُ الْبَيانَ»؛ آیتالله جوادی آملی در تفسیر خود میگوید: انسان فکر میکند اشتباهی شده است، باید بگویند: خدای رحمان انسان را آفرید، قرآن یادش داد و بیان یادش داد، اما میفرماید: قرآن تعلیم داد و انسان آفرید و بیان به او یاد داد.
داستان اینکه چطور علم قرآن مقدم بر خلق انسان میشود، این است که ما در این عالم بالقوه انسانیم و باید ظرفیت انسان بودن را به فعلیت برسانیم. اگر میخواهید انسانیت در وجودتان بالفعل شود، باید شاگردی قرآن را بکنید. از تعلیم قرآن انسانیت تولد پیدا میکند. ما بهعنوان مسلمان باید در ارتباط با قرآن باشیم.
نوشتن هزار جلد قرآن به دست حضرت شاهچراغ(ع) نشان از توجه ایشان و ارتباط با قرآن است.
ایکنا ـ به نظر شما برای گرامیداشت مقام بزرگان دین در کشور و بهطور مشخص دهه کرامت باید چه برنامهریزی فرهنگی و معنوی داشته باشیم؟
ما شیرازیها باید ممنون مقام معظم رهبری باشیم. ذهنیتی که سلطنت طاغوت و جشنهای هنری به روی شهر شیراز زده شده بود با یک جمله مقام معظم رهبری تطهیر شد. ایشان فرمودند: «دومین حرم اهل بیت»؛ تلاش کنید شیراز را به تراز سومین حرم اهل بیت(ع) برسانید.
در گذشته علمایی روشن و مبارز بودند که به اقدامات شاه اعتراض کنند، اما این مقام معظم رهبری بود که مهر باطلی به روی نگرشها و دیدگاههای نادرست زد.
به نظر من باید از نگین درخشان شاهچراغ(ع) و ظرفیت امامزادگان بهره ببریم. یک نکته منحصر بهفرد این است که مردم شیراز در ولایتمداری و محبت بینظیرند. این را کسانی میفهمند که جاهای دیگری را دیده باشند.
شاهد این ماجرا حافظ، سعدی و خواجه کرمانی است، که روح لطیف شیرازیها را نشان میدهد و میتوان بهعنوان یک فرصت به آن نگاه کرد. محبت چه در نظام تدوین و چه در نظام تکوین باشد، جوهره دین است، و دین چیزی جز محبت نیست. شیرازیها به خاطر روحیه پر از مهری که دارند میتوانند پرچمدار دینداری باشند.
ایکنا ـ چه پیشنهاداتی را برای متولیان فرهنگی در کشور برای تکریم و آشنایی مردم ایران با مقام حضرت شاهچراغ(ع) دارید؟
کار فرهنگی در جامعهای که در حال گذر از سنتی به مدرنیسم است، مخصوصاً با پیشرفتهایی مانند هوش مصنوعی، دیگر مثل دهه ۶۰ نیست و وجوه مختلف پیدا کرده است.
متولیان فرهنگ باید زمان خودشان را بشناسند و فرزند زمان خود باشند. گفتوگوی مشترک با نسل جوان پیدا کنند و این گفتوگو را در قالب اینکه مورد پسند مخاطب باشد، مثل رسانه، فضای مجازی، کتاب و مستندهایی که تولید میشود ارائه کنند. صداوسیما میتواند در دهه کرامت بهوسیله کلیپهای کوتاه یکی دو دقیقهای، زندگی شاهچراغ را معرفی کند چون مطالب طولانی از حوصله افراد خارج است. فرهنگیان باید فرصتها و تهدیدهای زمان همچنین نقاط ضعف و قدرت را بشناسند و در تولید محتوای زمان خودشان تلاش کنند.
ایکنا - کلام آخر.
کلام آخر، السلام علیک یا سیدالسادات الاعظام.
خوشحالیم از اینکه در شهری نفس میکشیم که مدفن این شهید بزرگوار ولایتمدار است و کسی است که پدر بزرگوارشان دوستشان داشته و به لطف این عزیز پای سفره کرامت الهی نشستهایم.
انتهای پیام