نظر به کلام ارزشمند مولا در نهجالبلاغه و تدبر در استعمالات واژگانی و بلاغت بیبدیل امیر کلام میتوان درسهای بزرگی از توصیفات حضرت از سیره و نهج نبوی آموخت.
در این مجال کوتاه به یمن ایام میلاد پربرکت خاتمالانبیا(ص) به چند مؤلفه اساسی حکمرانی نبوی که برآمده و برساخته نگاه توحیدی و تمدنساز آن حضرت است، اشاره میشود که در فضای حکمرانی دینی ما از یکسو و حاکمیتهای سکولار و دیکتاتور مآبانه ضد حقوق انسانی و دینی بشر از سوی دیگر مورد احتیاج است.
1- ادای امانت و ارشاد و خیرخواهی همیشگی
فادی امینا و مضی رشیدا(خطبه ۱۰۰)
ادای امانت حکومت و حیات و دین رعیت یک وظیفه مهم حاکمیت دینی است؛ خیرخواهی پیامبر اکرم(ص) و ادای امانت خدا برای مردم تنها به تأمین کفاف و حیات مادی آنها محدود نبود بلکه ارشاد معطوف به حیات اخروی نیز تا آخرین لحظات زندگی حضرت استمرار داشت.
2- سخن با فکر؛ تأمل قبل از عمل و کار ضربتی و سریع
مکیث الکلام بطی ء القیام سریع اذا قام(خطبه ۱۰۰)
جمع شدن سه مؤلفه فوق در یک مدیر خیر را برای او و رعایا رقم میزند؛ آن که وعده بیاندیشه ندهد و کُند و تند اقدام کند؛ کُند در تأمل و فراهم کردن مقدمات و تند و بیتأمل در اقدام عملی.
۳- قدرت وفاقسازی حداکثری حاکم ربانی
قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أَفْئِدَةُ الْأَبْرَارِ وَ ثُنِيَتْ إِلَيْهِ أَزِمَّةُ الْأَبْصَارِ دَفَنَ اللَّهُ بِهِ الضَّغَائِنَ وَ أَطْفَأَ بِهِ النَّوَائِرَ أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً(خطبه ۹۶)
حاکم اگر ربانی باشد و متصل به منبع رحمت؛ قدرت جذب دلها؛ ایجاد محبوبیت؛ رفع کینهها و دشمنیها و الفتسازی را بیش از یک حاکم غیر الهی خواهد داشت.
4- عزت و ذلت؛ الفت و فرقت دوگانههای حاکمیت دینی
أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً وَ فَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ وَ أَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ(خطبه ۹۶)
وفاقسازی حداکثری وظیفه و نتیجه حکمرانی دینی است؛ اما طبعاً قلیلی بهواسطه سویههای معنوی چنین حکومتی دلخوشی از آن ندارند و لذا وفاقسازی مطلق در چنین حاکمیتی به مانند بقیه نظامهای سیاسی ممکن نیست.
5- تقدم رسیدگی به قشر ضعیف و شنیدن صدای آنها در کلام نبوی و سیره علوی
فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم يَقُولُ فِي غَيْرِ مَوْطِنٍ لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لاَ يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ اَلْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ (نامه ۵۳)
۶- فدای کردن اقرابا و نزدیکان به خاطر مردم
كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله إِذَا اِحْمَرَّ اَلْبَأْسُ وَ أَحْجَمَ اَلنَّاسُ قَدَّمَ أَهْلَ بَيْتِهِ فَوَقَى بِهِمْ أَصْحَابَهُ حَرَّ اَلسُّيُوفِ وَ اَلْأَسِنَّةِ (نامه ۹)
یکی از ویژگیهای نهج حکمرانی نبوی در کلام مولا علی(ع) است اصل اساسی است که پیامبر نه تنها اجازه پارتیبازی و ویژهخواری به اطرافیان و خانواده خود نمیداد بلکه راحتی و امنیت خانواده خود را فدای عامه مردم و حکومت دینی میکرد و از این منظر ایثار و فداکاری از محکمات حاکمیت مبتنی بر سیره علوی و نبوی است. «... وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ...؛ ... و هر چند در خودشان احتياجى مبرم باشد آنها را بر خودشان مقدم مى دارند...» (سوره حشر آیه ۹)
حمید ایماندار، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز
انتهای پیام