پاسخ امام صادق(ع) به یک پرسش؛ چرا دعایمان مستجاب نمی‌شود؟ + صوت
کد خبر: 4118087
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۴
آیت‌الله سیفی مازندرانی بیان کرد:

پاسخ امام صادق(ع) به یک پرسش؛ چرا دعایمان مستجاب نمی‌شود؟ + صوت

استاد درس خارج حوزه علمیه ضمن تفسیر آیه «وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» به بیان روایاتی که در تفسیر و تبیین آیه وارد شده است پرداخت.

به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن کریم، توسط آیت‌الله علی‌اکبر سیفی مازندرانی، از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم، روز شنبه 8 بهمن‌ماه در مدرسه فیضیه برگزار شد.

در ادامه گزیده مباحث این جلسه را می‌خوانید؛

در این جلسه درباره آیه چهلم سوره بقره بحث روایی داریم. آیه می‌فرماید: «يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ؛ اى فرزندان اسرائيل نعمت‌هايم را كه بر شما ارزانى داشتم به ياد آريد و به پيمانم وفا كنيد تا به پيمانتان وفا كنم و تنها از من بترسيد».

ناسپاسی حوزه علمیه نسبت به قرآن

اولا این نکته را عرض کنم متاسفانه در حوزه علمیه به اصل تفسیر اهمیت کافی داده نمی‌شود و این ناسپاسی یا عدم معرفت به شأن قرآن است. تفسیر قرآن مجید اگر نگوییم بالاتر از فقه است کمتر از فقه نیست چون فهم کلام خدا اصل و اساس دین خدا است. به همان اندازه که خدای تعالی در قرآن به رشته‌های علوم الهی اهمیت داده است، حوزه وظیفه دارد به همان درصد به آنها اهمیت دهد. قرآن چقدر آیات الاحکام دارد، در قیاس با آن چقدر آیات عقاید دارد، چقدر تاریخ دارد، چقدر معارف اخلاقی دارد. همه اینها درصدهایی دارد و کسی که قرآن را بررسی کند، این درصدها را به دست می‌آورد. حوزه باید به همان میزان به معارف قرآن مجید اهمیت بدهد.

این مطلب هم در حدیث ثقلین آمده است و هم از ضروریات مذهب ما است که حرف اول را در تفسیر قرآن، روایات می‌زنند. اشکال می‌شود که خود قرآن فرموده است: «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ» یعنی قرآن خودش را به تبیان کل شی وصف کرده است، پس چه نیاز دارد روایت تفسیرش کنند؟ جواب معلوم است. قرآن که تبیان هر چیزی است بیانگر همه امور است و یکی از اموری که قرآن بیان کرده این است که «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» یعنی راسخون فی العمل در کنار الله تعالی می‌توانند تاویل قرآن کنند. مگر این آیه قرآن نیست؟ مگر این اصل را یعنی ثبوت حق بیان و تفسیر و ولایت شرعیه بر تفسیر قرآن برای راسخون فی العلم را قرآن بیان نکرده است؟ پس قرآن تبیان کل شی است و یکی از آن بیان‌ها این است که جایگاه راسخون را بدانید. راسخون فی العلم شریک خداوند نیستند ولی خدا نور علم فهم تفسیر قرآن را به اینها اعطا کرده است. همان مقدار که خود خداوند علم دارد به راسخون هم آموخته است. راسخون فی العلم چه کسانی هستند؟ جناب پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) و اولاد معصومینش. این مطلب به دلالت روایات فوق حد تواتر و آیاتی نظیر «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ؛ بلكه [قرآن] آياتى روشن در سينه‏ هاى كسانى است كه علم [الهى] يافته‏ اند» ثابت می‌شود. پس تبیان کل شی معنایش این است.

بعد از کرونا دعا جایگاه خودش را بیشتر نشان داد

یکی از روایاتی که ذیل این آیه وارد شده است صحیحه جمیل است؛ راوی سوال می‌کند چرا دعاهای ما مستجاب نمی‌شود. این از مسائل مهم است. خصوصا بعد از قضایایی مثل کرونا دعا جایگاه خودش را بیشتر نشان داد. حضرت در پاسخ فرمود دلیل اینکه دعایتان مستجاب نمی‌شود این است که به آیه «وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» عمل نکردید. شما از دین من اطاعت کنید، واجبات را انجام دهید، محرمات را ترک کنید، من به عهد خودم وفا می‌کنم. یکی از مواردش هم استجابت دعای شما است.

متن روایت این است: «قَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ «اُدْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ » وَ إِنَّا نَدْعُو فَلاَ يُسْتَجَابُ لَنَا، قَالَ لِأَنَّكُمْ لاَ تَفُونَ اَللَّهَ بِعَهْدِهِ وَ إِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ َاوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ اَللَّهِ لَوْ وَفَيْتُمْ لِلَّهِ لَوَفَى اَللَّهُ لَكُمْ» راوی می‌گوید خداوند خودش فرموده است دعاکنید من استجابت می‌کنم، پس چطور دعای ما مستجاب نمی‌شود؟ حضرت فرمودند شما به عهد خدا وفا نمی‌کنید در حالی که خداوند فرموده است «اوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ». والله اگر به عهد خدا وفا کنید خدای تعالی به عهد شما وفا می‌کند. مقصود حضرت این است که خداوند دعای شما را مستجاب می‌کند. هم خدا ناطق به این معنا است و هم حضرت در این صحیحه آیه را به استجابت دعا تطبیق داده است.

در معتبره مروی از تفسیر عسکری(ع) می‌خوانیم: «یَا بَنِی‌إسْرَائِیلَ وُلْدَ یَعْقُوبَ إِسْرَائِیلَ» یعنی منظور از «بنی‌اسرائیل»، فرزندان یعقوب(ع) است. در روایت دیگری از امام عسکری(ع) در تفسیر آیه می‌خوانیم: «لَمَّا بَعَثْتُ مُحَمَّداً(ص) وَ أَقْرَرْتُهُ بِمَدِینَتِکُمْ وَ لَمْ أُجَشِّمْکُمُ الْحَطَّ وَ التَّرْحَالَ إِلَیْهِ وَ أَوْضَحْتُ عَلَامَاتِهِ وَ دَلَائِلَ صِدْقِهِ لِئَلَّا یَشْتَبِهَ عَلَیْکُمْ حَالُهُ» یعنی معنای «نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ» این است که محمّد را فرستادم و در شهر شما جای دادم و شما را به زحمت نینداختم که رنج سفر بکشید و به‌سوی او بروید؛ همچنین علائم و دلائل صدق نبوّت او را آشکارا بیان داشته و اظهار کردم تا نبوّت او بر شما مشتبه نشود.

در ادامه همین روایت آمده است: «قَالَ الله عزّ‌وجلّ أَوْفُوا بِعَهْدِی الَّذِی أَخَذَتْهُ عَلَی أَسْلَافِکُمْ أَنْبِیَاؤُکُمْ وَ أَمَرُوهُمْ أَنْ یُؤَدُّوهُ إِلَی أَخْلَافِهِمْ لَیُؤْمِنُنَّ بِمُحَمَّدٍ(ص) الْعَرَبِیِّ الْقُرَشِیِّ الْهَاشِمِیِّ الْمُتَأَتَّی بِالْآیَاتِ الْمُؤَیَّدِ بِالْمُعْجِزَاتِ الَّتِی مِنْهَا أَنْ کَلَّمَتْهُ ذِرَاعٌ مَسْمُومَهْ وَ نَاطَقَهُ ذِئْبٌ وَ حَنَّ إِلَیْهِ عُودُ الْمِنْبَرِ وَ کَثَّرَ اللَّهُ الْقَلِیلَ مِنَ الطَّعَامِ وَ أَلَانَ لَهُ الصُّلْبَ مِنَ الْأَحْجَارِ وَ صَبَّتْ لَهُ الْمِیَاهُ السَّیَّالَهْ وَ لَمْ یُؤَیِّدْ نَبِیّاً مِنْ أَنْبِیَائِهِ بِدَلَالَهْ إِلَّا جَعَلَ لَهُ مِثْلَهَا أَوْ أَفْضَلَ مِنْهَا وَ الَّذِی جَعَلَ مِنْ آیَاتِهِ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ(ع) شَقِیقُهُ وَ رَفِیقُهُ عَقْلُهُ مِنْ عَقْلِهِ وَ عِلْمُهُ مِنْ عِلْمِهِ وَ حِلْمُهُ مِنْ حِلْمِهِ مُؤَیِّدٌ دِینَهُ بِسَیْفِهِ الْبَاتِرِ بَعْدَ أَنْ قَطَعَ مَعَاذِیرَ الْمُعَانِدِینَ بِدَلِیلِهِ الْقَاهِرِ وَ عِلْمِهِ الْفَاضِلِ وَ فَضْلِهِ الْکَامِلِ أُوفِ بِعَهْدِکُمْ الَّذِی أَوْجَبْتُ بِهِ لَکُمْ نَعِیْمَ الْأَبَدِ فِی دَارِ الْکَرَامَهْ وَ مُسْتَقَرِّ الرَّحْمَهْ» 

معنای روایت این است که خدای تبارک ‌و تعالی فرمود: ای یهودیان، به عهدی که پیامبران شما از پدرانتان گرفتند وفا کنید و پیامبران به پدرانتان امر کردند که به فرزندان خود سینه به سینه برسانند که به محمّد عربی قریشی هاشمی ایمان بیاورند؛ پیامبری که آیات الهی را آورده و معجزاتی را ارائه می‌نماید که آیاتش را تأیید می‌کند؛ از قبیل سخن‌ گفتن دست بزغاله‌ مسموم که یهودیان معاند به عنوان غذا و به قصد کشتن پیامبر به او پیشکش کرده بودند و آن بزغاله به امر خدا، برای نجات پیامبر به حرف آمد، سخن‌گفتن گرگ و ناله سردادن چوب منبر خدا. خداوند غذای کم را برای او زیاد می‌کرد؛ سنگ‌های سخت برایش نرم شدند؛ چشمه‌های جوشان و آب روان برایش ایجاد و جاری شد. خداوند هر معجزه‌ای که به پیامبران پیشین خود داده، معجزه‌ای مانند آن یا برتر از آن را نیز به او عطا کرد.

محمّد پیامبری است که یکی از نشانه‌های او علیّ‌بن‌ابی‌طالب(ع) محبوب و دوست اوست که عقل او از عقل پیامبر، علمش از علم او و حلمش از حلم اوست. علی(ع) دین او را با شمشیر برّان خود تأیید می‌کند بعد از آنکه بهانه‌ دشمنان را با علم بالا و فضائل کامل خود رفع کرده و قطع می‌نماید که اگر به این عهد وفا کنید من نیز به عهدی که به واسطه‌ آن عهد، بهشت و نعمت‌های ابدی آن را برای شما واجب کردم، وفا خواهم‌کرد؛ شما تا ابد در آنجا در محلّ لطف و عنایت و جایگاه رحمت من ساکن می‌شوید.

کد
انتهای پیام
captcha