شیعیان در طول تاریخ، همواره به دنبال بازخوانی سبک زندگی امامان خویش بهمنظور بهرهمندی از الگوهای رفتاری ایشان بودهاند. بعضی از رفتارهای ائمه(ع) در طول زندگی آنها، بارها تکرار شده و بهعنوان سبک زندگی شیعی، قابل استقصاست، اما بعضی دیگر از رفتارهای ایشان تابع نیازها و اقتضائات زمانی خاص بوده، بهعنوان سیره و الگویی کلی برای همه زمانها محسوب نمیشود و قابل تعمیم به دیگر دورههای زمانی و مقاطع مکانی نیست.
برای نمونه، در آیه ۲۵ سوره نساء، ازدواج با کنیزان در صورت ناتوانی در ازدواج با زنان آزاد، مجاز برشمرده شده و بهعنوان یک سبک کلی در قواعد ازدواج اسلامی قلمداد میشود، اما برخی از حضرات معصومین(ع) با کنیزان ازدواج کرده و از آنها صاحب فرزندانی شدند که اتفاقا منصب امامت نیز به آنها واگذار شد. با بررسی سیره امامان(ع) درمییابیم که حضرات معصومین متعددی کنیززاده بودهاند. امامان سجاد، موسی کاظم، رضا، عسکری و امام زمان(ع) از کنیزانی با قومیتهای متفاوت همچون ایرانی، مغربی، نوبهای، بربر و رومی به دنیا آمدند. از سوی دیگر، برخی از امامان مانند امام حسین، امام رضا و امام جواد(ع) در کنار همسران خود با کنیزان نیز ازدواج کردهاند. علاوه بر این، در زندگی برخی دیگر از ائمه مانند امام کاظم، امام هادی و امام عسکری(ع)، ازدواج رسمی ثبت نشده و آنها فقط با کنیزان ازدواج کردهاند. این در حالی است که در آن ایام، زنان شایستهای در قبایل بنیهاشم و اهل بیت پیامبر اکرم(ص) برای ازدواج با ائمه(ع) وجود داشتند.
در این راستا و بهمناسبت شهادت امام هادی(ع)، در مطلب پیش رو، وقایع زندگی آن حضرت از منظر یاد شده واکاوی خواهد شد و چرایی کنیززادگی ایشان و نیز ازدواج این معصوم با یک کنیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در گزارشهای متعدد تاریخی، مادر امام هادی(ع)، کنیزی به نام سمانه از اهالی مغرب عربی ثبت شده است. برای مثال، براساس گزارشی که مسعودی از محمد بن فرج رخجی، وکیل امام جواد(ع) نقل میکند، چنین آمده است که وکیل امام از جانب آن حضرت مأموریت یافت تا سمانه مغربی را از بردهداران سامرا خریداری کند. این بردهداران، کنیزان مولده را مستقیم و بدون واسطه از زن تربیتکنندهشان تحویل میگرفتند. براساس این گزارش، سمانه تا پیش از آن در اختیار هیچ کسی قرار نگرفته بود و با توجه به کمالاتش، به قیمت ۶۰ سکه طلا خریداری شد. امام هادی(ع)، مادر خویش را دارای شناخت و معرفت به جایگاه امامت و زنی محفوظ از پلیدیهای شیطان و در سطح مادر سایر صالحان و صدیقان معرفی کرده است.
در منابع تاریخی دیگر، همسر امام هادی(ع) و مادر بزرگوار امام حسن عسکری(ع) نیز کنیزی به نام حدیث یا سوسن یا سلیل از اهالی نوبه معرفی شده است. او نیز از زنان برگزیده و با کمالات عصر خویش بود و قبل از آنکه با امام هادی(ع) ازدواج کند، امام جواد(ع) در وصف او فرموده بود که سلیل، یعنی بیرون کشیده از هر آفت، پلیدی و ناپاکی و به او مژده داد که: «ای سلیل! زود باشد که خداوند به تو حجت خود را عطا نماید که زمین را از عدل پر کند، بعد از آنکه از ستم پر شده باشد.» فضیلت و توانایی سوسن بهقدری بود که در دوران اضطراب و سرگردانی شیعه پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، بهعنوان پناهگاه و وصی امام معرفی شد.
با توجه به گزارشهای تاریخی بالا و همچنین نهی خداوند مبنی بر ازدواج نکردن مردان با کنیزان تا زمانی که توانایی ازدواج با زنان آزاد مؤمن را دارند، شاید بتوان پاسخ چرایی ازدواج امامان(ع) با کنیزان را در علل زیر خلاصه کرد.
پس از فتوحات گسترده در جهان اسلام و سرازیر شدن سیل غنائم جنگی و اسرا، کنیزان زیادی از امپراتوریهای ساسانی و روم به زندگی اعراب وارد شدند و همین امر، سبب پیدایش نسلی با نژاد مشترک از عرب و قومیتهای متفاوت شد. این نسل در آغاز با تازیانه تبعیض و تعصب عربی روبرو شد و همواره مورد تحقیر قرار میگرفت. اوج این تبعیض در دوره بنیامیه و در عصر امام سجاد(ع) بود. این امام بزرگوار برای نفی این تبعیض و برای پرورش دینی بردگان، برنامههای متعددی اجرا کرد، از جمله همواره تلاش کرد تا با همه امکانات مادی خود، بردگان را آزاد کند. بهطوری که در مدت ۳۰ سال، تعداد بسیاری برده آزاد شدند و حتی محلهای برای خود در مدینه تشکیل دادند. تعداد فرزندان امام سجاد(ع) از دخترعمویش، فاطمه بنت حسن(ع) اندک بود. به همین علت، به امام پیشنهاد شد که بهدلیل تعداد کم فرزندان، کنیزانی خریداری کند تا پس از آن تعداد اولاد ایشان افزایش یابد. مادر ۱۱ پسر و 9 دختر ایشان، کنیزانی بودند که آن حضرت پس از آزادی، رسما با آنان ازدواج کرد. عبدالملک، امام سجاد(ع) را بهدلیل این ازدواجها شماتت میکرد، ولی امام سجاد(ع) در پاسخ او نوشت: «خداوند با اسلام، پستیها را بلند کرد، کاستیها را جبران کرد و حقیرها را کریم کرد. پس ازدواج با بردگان آزاد شده مسلمان، ننگ نیست، چراکه رسول خدا(ص) نیز با کنیزش و نیز با همسر بردهاش ازدواج کرد.» به این ترتیب، شاید بتوان یکی از مهمترین علل ازدواج ائمه(ع) با کنیزان را مبارزه با تبعیض نژادی دانست که در آن زمان در میان اعراب بهوفور نمایان بود.
نگاهی به پراکندگی و گستردگی موطن مادران ائمه(ع) که از سند و خراسان بزرگ در شرقیترین مناطق اسلامی تا مغرب عربی و نوبه در شمال سودان و روم شرقی امتداد یافته است، این نکته را به ذهن متبادر میکند که شاید تقدیر الهی بر این تعلق گرفته که آخرین عصاره وحی و نبوت، یعنی منجی عالم، نوعی پیوند خونی با اقوام گوناگون جهان داشته باشد. اهمیت پیوند خونی و استفاده از آن در هدایتگری، در حدی است که در آیات متعددی از قرآن کریم، یکی از خصوصیتهای رسول اکرم(ص)، همقوم بودن ایشان با مخاطبان آیات، ذکر شده و عبارت «رسولاً منکم» بارها در قرآن کریم تکرار شده است. نمونه تأثیر پیوند خونی بر پیشرفت و گسترش اسلام را میتوان در میان مردمان سرزمین مغرب، موطن مادر امام هادی(ع) مشاهده کرد که از همان دوران و با شکلگیری حکومت ادریسیان که نوادگان امام حسن مجتبی(ع) بودند تا قرنها بعد، گرایش و نگاه مثبتی به اهل بیت(ع) داشتند. همچنین در موطن مادران امام جواد و امام عسکری(ع) در جنوب مصر، نوبه و حبشه، هنوز ردپای شیعه دیده میشود که ازدواج ائمه(ع) با کنیزانی از این سرزمینها در این امر مؤثر بوده است.
ورود کنیزان به جامعه اعراب، تأثیر بسیار زیادی خصوصا در فضای دربار اموی و سپس عباسیان گذاشت و اثر مستقیمی بر گسترش فساد مالی و اخلاقی درباریان داشت. طولی نکشید که کنیزداری، دستاویزی برای شهوتطلبی و زنبارگی در جامعه شد. در این شرایط، امامان شیعه ضمن ترویج نکات مثبت ازدواج با کنیزان، از حقوق و جایگاه آنان حفاظت و پایداری کردند و عملا الگویی از رفتار مناسب با آنها و حفظ چارچوب خانواده در کنار بهرهگیری از آنان ارائه دادند. به عبارت دیگر، امامان معصوم(ع) ضمن تبعیت از رسم جامعه خویش، با بهرهمندی از کنیزان لایق، تشکیل خانواده برای آنها و دوری از حرمسراسازی و دلبستگیهای افراطی، مدل و الگویی مناسب به جامعه آن روز عرضه کردند.
فشارهای شدید سیاسی و امنیتی بر امامان به حدی بود که اگر ایشان فردی را بهعنوان همسر رسمی خویش انتخاب میکردند، دیگر او و خاندانش در امنیت نبودند. نگاهی به شرایط سیاسی و اجتماعی امامانی که بیشتر به کنیزداری روی آوردهاند، این احتمال را قوت میبخشد که این بزرگواران برای جلوگیری از هرگونه آسیب احتمالی به خانواده و همسران رسمی خود از سمت دستگاه خلافت، از اعلام ازدواج رسمی خودداری میکردند و این روند، نسبت مستقیمی با حجم فشار و خفقان حاکم بر زندگی آنها دارد، چنانکه این موضوع در زندگی امام کاظم(ع) و بعد از ایشان، امام هادی و امام حسن عسکری(ع) که بیشتر در زندان یا پادگانهای نظامی و تحت نظر حکام عباسی زندگی میکردند، نمود بیشتری داشته است.
یکی دیگر از دلایل ازدواج نکردن امامان با عموزادگان یا دختران خاندان بنیهاشم و اهل بیت پیامبر(ص)، تحت فشار شدید بودن اعضای خاندان علوی از سوی عباسیان بود که ازدواج با آنان را چنان خطرناک جلوه میداد که بسیاری از دختران علوی تا پایان عمر خویش ازدواج نکردند و برخی از امامان همچون امام کاظم و امام جواد(ع)، موقوفههایی برای گذران معیشت این دختران وقف میکردند.
فزونی جمعیت، یکی از عوامل مهم اقتدار و قدرت یک ملت محسوب میشود و تشویق به تکثیر نسل، از جمله تعالیم پیامبر اکرم(ص) بود و در این میان، افزایش تعداد سادات و نسل پیامبر(ص)، آثار و برکاتی مضاعف داشت، چراکه آنها بهطور طبیعی علاوه بر داشتن میراث نژادی از آن حضرت، با توجه به ارتباط و علقه خونی نیز تلاش بیشتری برای اعتلای دین جد خود به خرج میدادند. از سوی دیگر، فتنههای دشمنان خاندان وحی برای نسلکشی سادات، خطر جدی برای انقراض این نسل پاک محسوب میشد.
راهکار اسلام برای مبارزه با بردهداری، حذف تدریجی آن بود و فرایند درازمدتی را طی کرد. در این فرایند، اسلام بدون ایجاد تغییر و چالش در نظامهای اجتماعی و اقتصادی وابسته به نظام بردهداری، بهمرور، بردهداری را از سطح جامعه ریشهکن کرد. شاید بتوان گفت، حذف ناگهانی بردهداری نه تنها برای حکومت نوپای پیامبر اکرم(ص) ممکن نبود، بلکه فرصتی را که برای جذب تدریجی و تغییر فرهنگ بردگان کافر در جامعه اسلامی بهوجود آمده بود، از بین میبرد. نمونهای از اقدامات دین اسلام در این زمینه، به این شرح است: نکوهش و تقبیح بردهداری، فرهنگسازی و ترویج آزاد کردن بردگان، به رسمیت شناختن حقوق اصلی آنها همچون حق تأمین نیازهای اساسی، محدود کردن سازوکار بردهداری در بازار بردهفروشان با ایجاد سازوکارهای دینی متعدد همچون آزادسازی بردگان به منظور کفاره روزه، نذر، قسم، قتل خطایی و ظهار، معتبر دانستن ازدواج با بردگان و آزاد دانستن فرزند مشترک برده و آزاد، ایجاد قانون آزادسازی بردگان در صورت شکنجه آنان، انتخاب بردگان در مناصب مهم و جایگاههای اجتماعی براساس ایمان و تقوای آنان و ایجاد فرهنگ حرمت نهادن به بردگان و ... . پس میتوان گفت که ازدواج امامان معصوم(ع) با یک کنیز و بچهدار شدن از او، در حقیقت راهی برای حریت آن کنیز محسوب میشد، بهخصوص اینکه حضرات معصومین(ع) پیش از ازدواج، کنیز را آزاد کرده و بهعنوان یک زن آزاد با وی ازدواج میکردند. با توجه به جایگاه برتر دینی، اجتماعی و سیاسی امام در جامعه آن روز، این امر سبب میشد تا این خاتونها به لحاظ نقش مادری که برای معصومین(ع) ایفا میکردند، احترام و جایگاه خاصی در میان شیعیان و محبان اهل بیت(ع) بیابند.
برگرفته از شماره ۲۶ دوفصلنامه علمی ـ ترویجی سخن تاریخ، پاییز و زمستان ۱۳۹۶
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام