ایجاد اجماع داخلی و عبور از استثناپنداری خود در عرصه سیاست بین‌الملل + صوت
کد خبر: 4109909
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۲
راهکارهای قهرمان‌پور برای وضعیت فعلی سیاست خارجی کشور

ایجاد اجماع داخلی و عبور از استثناپنداری خود در عرصه سیاست بین‌الملل + صوت

تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل مشکلات سیاست خارجی در وضعیت فعلی و افزایش فشارهای غرب و تغییر رفتار چین را تنها مربوط به اتفاقات اخیر در داخل ندانست و گفت: عبور از این وضعیت مستلزم ایجاد یک اجماع داخلی پیرامون جهت‌گیری سیاست خارجی، گذار از استثناپنداری خود در عرصه سیاست بین‌الملل و ارزیابی واقع‌بینانه از قدرت و جایگاه طرف‌های غربی و شرقی است.

رحمان قهرمان‌پور

رحمان قهرمان‌پور، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، در گفت‌وگو با ایکنا درباره نقش اتفاقات اخیر در داخل به منزله عامل اصلی افزایش فشارهای اروپا و آمریکا بر کشور و تغییر رفتار چین با ایران گفت: مسئله اول این است که تصور نکنیم یک مورد استثنایی در جهان هستیم و باید از چنین نگاهی عبور کنیم. نظام بین‌الملل به هر حال یک سری قواعد بازی دارد که اگر کشورها این قواعد را به خوبی بشناسند و با آنها به خوبی بازی کنند، فارغ از تحولات و مسائل داخلی و نوع نظام سیاسی خود، می‌توانند در سطح بین‌المللی از فرصت‌ها استفاده کنند.

وی افزود: به عبارت دیگر خصلت‌های فرهنگی و اجتماعی خاص کشورها یا دولت‌ها وقتی وارد سیاست بین‌المللی می‌شود لاجرم باید خود را با الزامات و قواعد سیاست بین‌الملل تطبیق دهد. به بیانی ساده‌تر، استفاده از فرصت‌ها و بازی خوب در نظام بین‌الملل منوط به این است که دولت‌ها این قواعد بازی در سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی را رعایت کنند.

حرکت در چارچوب یا خارج از چارچوب؟

قهرمان‌پور اظهار کرد: بر این مبنا اینکه فکر کنیم یک مورد استثنایی هستیم و باید یک مسیر ویژه‌ای را طی کنیم و نوع دیگری در نظام بین‌الملل بازی کنیم، شاید از نظر خود ما پذیرفته‌شده باشد اما جامعه بین‌المللی در دویست سالی که شکل گرفته اصل را بر این قرار داده که دولت‌ها در سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل تابع یک سری قواعد مشترک و معین باشند. البته بحث‌های نظری در خصوص اینکه چه دولت‌هایی این قواعد را تعیین می‌کنند و چگونه این قواعد اجرا می‌شود، وجود دارد و در عین حال همه می‌دانند این قواعد و قوانین سیاست بین‌الملل به مانند قوانین داخلی الزام‌آور و اجبارکننده نیست اما به هر حال این قواعد ضعیف یا نیم‌بند بازی در سیاست بین‌الملل وجود دارد و به ویژه دولت‌ها و کشورهای ضعیفی که در شکل‌گیری این قوانین نقش چندانی نداشتند آسیب‌پذیری بیشتری در مقابل این قوانین و قواعد دارند.

این تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل بیان کرد: مسئله دیگر اینکه سیاست بین‌الملل مبتنی بر سلسله‌مراتب قدرت است و البته این سلسله‌مراتب هم عادلانه نیست اما یک واقعیت است و به هر حال کشورهایی که در رأس این هرم قدرت هستند توان تغییر معادلات، بازی بیشتر و روندسازی دارند و کشورهای پایین این هرم لاجرم بایستی خود را با این قواعد تطبیق دهند.

دو دیدگاه داخلی در مقابل قواعد بین‌المللی

قهرمان‌پور با اشاره به نگاه‌های مختلف در کشور به این قواعد بین‌المللی گفت: در دهه‌های گذشته به نوعی ما این قواعد را به چالش کشیدیم و نپذیرفتیم و بخشی از نیروهای سیاسی در کشور با اعتقاد به ناعادلانه بودن این قواعد، معتقدند ایستادگی در مقابل این قواعد یک ارزش است که باید فارغ از نتیجه آن، ادامه پیدا کند. در مقابل بخش دیگری از نیروهای سیاسی کشور نیز معتقدند ایران توانایی تغییر این قواعد را ندارد و توصیه به پذیرش این قواعد می‌کنند و مسئله اصلی نیز همین عدم شکل‌گیری یک اجماع میان این دو دیدگاه اصلی در سیاست خارجی کشور است.

وی ادامه داد: به همین خاطر سیاست خارجی کشور غالبا از حمایت داخلی و اجماع نخبگانی در داخل برخوردار نبوده است و لذا وقتی یک جریان بر سر کار آمده جریان رقیب او را تضعیف کرده و برعکس و این روند متأسفانه ادامه داشته و هنوز یک مرز و خط مشخص تعیین نشده که تا آنجا رقابت‌های سیاسی داخلی تمام می‌شود و بعد از آن عرصه منافع مشترک جمعی ماست و جریان‌های سیاسی باید اختلافات داخلی خود را در آن نقطه کنار بگذارند. لذا مسئله کانونی عدم اجماع داخلی میان دو جریان سیاسی اصلی در خصوص جهت‌گیری سیاست خارجی کشور است.

تغییر شرایط محیطی حاکم بر مذاکرات

قهرمان‌پور درباره اینکه در چنین وضعیت پیچیده‌ای اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای مذاکره اقدام درستی بود یا خیر، گفت: سیاست بین‌الملل یک صحنه دائما در حال تغییر است. به عبارتی فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در سیاست بین‌المللی دائمی نیستند و دولت‌ها بایستی باید در زمان خود اقدام مقتضی را انجام دهند تا از آن فرصت بهره برده یا آن تهدید را از بین ببرند. عطف به موضوع برجام باید گفت جمهوری اسلامی ایران در اسفند 1400 به نقطه بهینه احیای برجام نزدیک شده بود و دو طرف احساس می‌کردند بین امتیازاتی که می‌گیرند و می‌دهند، یک توازن وجود دارد اما از آن نقطه بهینه بدون رسیدن به نتیجه لازم عبور کردیم و شرایط محیطی حاکم بر مذاکرات کاملا تغییر کرد که دست ما هم نبود و اصلی‌ترین مسئله حمله روسیه به اوکراین بود که نه تنها مناسبات روسیه با اروپا را دگرگون کرد بلکه مناسبات جهانی را هم به شدت متحول کرد.

این پژوهشگر حوزه روابط بین‌الملل یادآور شد: به عبارت دیگر ادامه جنگ اوکراین، ناکامی روسیه در این جنگ و آشکار شدن ضعف‌های نظامی روسیه و واکنش غرب به این جنگ، باعث شد معادلات سیاست بین‌الملل تغییر کند. در این وضعیت کشورهایی مانند ایران که در سلسله‌مراتب قدرت نظام بین‌الملل پایین‌تر بودند آسیب بیشتری از این جنگ و تحولات ناشی از آن دیدند. افزون بر ایران و قدرت‌های میانی مانند هند، اندونزی و برزیل، حتی قدت بزرگی مانند چین هم از پیامدهای منفی جنگ اوکراین مصون نماند و در حالی که سیاستگذاران در ایران و برخی کشورها تصور می‌کردند این جنگ به زودی تمام می‌شود و اثر چندانی نخواهد داشت اما وقتی ادامه پیدا کرد و تبدیل به یک صف‌آرایی آشکار نظامی، سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی میان روسیه و غرب شد، به طور طبیعی پیامدهای آن خیلی گسترده‌تر از تصورات اولیه شد و در این میان برجام هم تحت تأثیر وضعیت جدید نظام بین‌الملل قرار گرفت.

تأثیر منفی جنگ اوکراین بر برجام

قهرمان‌پور درباره این تأثیر جنگ اوکراین بر برجام گفت: در این وضعیت نه تنها انگیزه آمریکا و اروپا برای احیای برجام کمتر شد، بلکه روسیه خودش گرفتار مشکلات ناشی از این جنگ شد و اولویت‌های سیاست خارجی چین نیز تغییر پیدا کرد که نمونه آن را در سفر شی جین پنگ به عربستان دیدیم. لذا جنگ اوکراین اولویت‌های بسیاری از بازیگران و حتی قدرت‌های بزرگ را تغییر داد و این مسئله موجب تغییر شرایط حاکم بر مذاکرات شد و دیگر امکان بازگشت به شرایط اسفندماه 1400 فراهم نگردید که بخشی از این مسئله دست ما نبود.

وی با بیان اینکه شرایط 9 ماه گذشته ایران و غرب را از آن نقطه بهینه یا نقطه مطلوب برای توافق دور کرده است، گفت: با وجود اینکه اخیرا برخی بحث‌ها و اظهارنظرها حکایت از آغاز دوباره مذاکرات دارد اما تحلیل شرایط محیطی نشان می‌دهد که خواسته‌های دو طرف دور از همدیگر است. به نظر می‌رسد ارزیابی مقامات آمریکایی و اروپایی در یکسال گذشته این بوده که موقعیت ایران در اقتصاد و سیاست جهانی ضعیف‌تر شده و برهمین اساس احیای برجام را یک امر فوری و ضروری محسوب نمی‌کنند و این نکته‌ای است که در داخل باید به آن توجه کرد.

قهرمان‌پور اظهار کرد: در واقع بخشی از دلایل دور شدن ایران و غرب از نقطه بهینه در مذاکرات، ارزیابی متفاوت دو طرف از جایگاه یکدیگر است؛ عده‌ای در ایران معتقد بودند اروپا به واسطه جنگ اوکراین و بحران انرژی ضعیف‌تر شده و گرفتار «زمستان سخت» می‌شود و با چنین تحلیلی تعویق مذاکرات را پیشنهاد دادند و در مقابل در اروپا و آمریکا نیز برخی این ارزیابی را داشتند که شرایط اقتصادی ایران روز به روز بدتر می‌شود و باید تا رسیدن به نقطه مطلوب برای کسب امتیاز بیشتر صبر کرد اما نه ایران امتیازی به غرب داد و نه غرب عجله‌ای برای توافق از خود نشان داد و نتیجه این دو برداشت همین وضعیتی است که در آن قرار دادیم.

ارزیابی غیر واقعی از جایگاه ایران برای چین

قهرمان‌پور در خصوص بروز رفتار جدید و عجیب از سوی چین نسبت به ایران از منظر طرف ایرانی و ارتباط آن با اتفاقات داخلی و افزایش فشارهای غرب به ایران گفت: به خاطر استثناگرایی فرهنگی نسبت به خود یک ارزیابی غیر واقع‌بینانه از رابطه با چین شکل گرفت و این تصور را شکل داد که ایران برای چین بسیار مهم است به نحوی که چینی‌ها بدون اجازه ایران هیچ کاری در منطقه نمی‌کنند و این یک ارزیابی ایده‌آلیستی از اهمیت ایران برای چین بود.

کد

وی بیان کرد: در مقابل طرف چینی هم بعد از جنگ اوکراین با فشار بیشتر آمریکا به خود مواجه شد و لذا احساس کرد بیشتر از این نمی‌تواند منتظر اجماع داخلی در ایران برای نوع رابطه با چین باشد. به عبارتی چینی‌ها با استدلالی شاید متفاوت از طرف غربی به همان ارزیابی غربی‌ها در خصوص ضعیف شدن ایران رسیدند و به خاطر چنین ارزیابی بود که وارد موضوع جزایر سه‌گانه شدند. در واقع تغییر رفتار چین تابعی از هر دو عامل بو که البته حتما برای ما تعجب‌آور بود. لذا عبور از وضعیت فعلی در حوزه سیاست خارجی نیازمند شکل‌گیری یک اجماع داخلی درباره جهت‌گیری سیاست خارجی و گذار از نگاه استثناگرایانه به خود در عرصه سیاست بین‌الملل و ارزیابی واقع‌بینانه از طرف‌های مقابل در غرب و شرق است.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha