بخش مردمی ـ قرآنی و در رأس آن اتحادیه کشوری مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت، بودجه مستقلی برای گسترش فعالیتهای این بخش ندارند و اگر اعتباری باشد از اعتبارات منشور توسعه فرهنگ قرآنی و پس از تصویب برنامه و تأیید و تخصیص کمیته تخصیص به بدنه مردمی تزریق میشود یا بعضاً در بودجه و اعتبارات دو دستگاه صادرکننده مجوز فعالیت مؤسسات قرآنی (سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و یا برخی دیگر از نهادهای دولتی، لحاظ شده است.
بنابراین لحاظ شدن ردیفی مستقل برای بخش مردمی ـ قرآنی در لایحه بودجه کشور ضروری به نظر میرسد. به منظور بررسی کم و کیف این پیشنهاد، مزایا و معایب آن و اینکه موضوع فوق چه میزان به استقلال بخش مردمی و رونق فعالیتها و عملکرد این بخش، کمک خواهد کرد با صاحبنظران این عرصه مصاحبههایی خواهیم داشت. در ادامه به گفتوگو با حسن عباسیان؛ مدیرعامل مؤسسه فرهنگی ـ مردمی قرآن و عترت یاران انتظار سبز تبریز پرداختیم که مشروح سخنان وی را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ در امر کاهش مشکلات و ارتقای فعالیت مؤسسات کدام مورد از اهمیت ویژهتری برخوردار است؟ عملکرد مدیران آن مؤسسه، بودجه تزریق شده یا حمایتهای معنوی نهادهای فرهنگی و بیمهای و ...؟
اگر بر اساس اولویت باشد، توانمندی خود مدیران مؤثرتر از بقیه است. مدیری که توانمند باشد از «نبود» هم امکانات خلق میکند و مدیری که توانمند نباشد بهترین امکانات را ضایع میکند، همانطور که تا به حال دیدهایم. بستگی به خود مدیران دارد. توانمند بودن مدیر بیشتر از بودن امکانات مهم است.
ایکنا ـ حتی در صورتی که بودجه هم نباشد؟
اگر بودجه هم نباشد، مدیر توانمند میتواند بودجه جذب کند، همانطور که مدیران بسیاری این کار را انجام میدهند. بسیاری از مدیران مؤسسات به این قضیه اعتراض دارند که چرا فلان مدیر مؤسسه این مقدار بودجه دریافت کرده، او توانمند بوده و توانسته بودجه را بگیرد. من اگر نتوانستم بودجه دریافت کنم مشکل از من است. بودجه نیاز است و بیمایه فطیر است اما این توان مدیر را میخواهد که بودجه را از کجا و چطور بگیرد.
انتظار ما مدیران این است که دولت به ما بودجه بدهد و بعد برویم و فعالیتی را انجام دهیم، به همین دلیل است که اکثر مؤسسات مؤثر نیستند. مؤسساتی مؤثر هستند که خودشان بودجه گرفتهاند و ایجاد بودجه کردهاند. با دست خالی شروع و کار کردند. بودجه را هم خودشان گرفتند. اگر من نتوانستم بودجه بگیرم، مشکل از من است که نتوانستم درآمدزایی داشته باشم. مشکل از من است نه اینکه نهادها ندادند. این حرف من، منکر این نیست که نباید به مؤسسات کمک شود اما پخش پول بین مؤسسات بدترین آسیبی است که میتواند به آنها وارد شود. نباید اینطور باشد. مثل اینکه حضرت امام(ره) فرمود حوزهها نباید دولتی باشند. حوزه باید مردمی باشد، یعنی چه؟ یعنی حوزه نباید از دولت حقوق بگیرد.
ایکنا ـ ولی حوزهها ردیف بودجه دارند...
نه، ردیف بودجه عمرانی دارند. بالاخره در این اوضاع فرق میکند. هیچ طلبهای از دولت بودجه نمیگیرد، شهریهای که میگیرند از خمس و مردمی است.
ایکنا ـ البته بودجه عمرانی هم بحث مهمی است و خیلی از مؤسسات به خاطر اجارهخانه مشکل دارند.
من منکر این نیستم که نباید کمک شود. مؤسسه من به دلیل بحث اجاره نیمهتعطیل است. دولت باید کمک کند اما پخش پول نه. هماینک نهادها، مکانهای خالی بسیاری دارند که میتوانند به مؤسسات واگذار کنند. این فرق میکند. وقتی بحث کمک کردن پیش میآید ذهنها به این سمت میرود که حقوق ماهانهای از دولت بگیریم و بر اساس آن کار کنیم. نه، من خودم حقوق و پول نمیخواهم اما مکان برای کار میخواهم. موافق بودجه عمرانی هستم، چه به این نحو که دولت بودجهای برای این کار تعیین کند یا اینکه آن را خودش ایجاد کند و در اختیار مؤسسات قرار دهد و اگر مؤسسات کار کردند میتوانند در آنجا بمانند اگر هم فعالیت نکردند مکان گرفته شود.
ایکنا ـ با توجه به اینکه اکثر افرادی که به دنبال تأسیس مؤسسه میروند به دنبال کار فرهنگی هستند نه فعالیت اقتصادی و اصلاً شاید هوش اقتصادی نداشته باشند که از آنها توقع خلق درآمد و پول داشته باشیم، آیا درست است که از مدیر یک مدیر مؤسسه قرآنی چنین توقعی داشته باشیم؟
ما یعنی که؟ منِ مؤسسه باید از خودم این توقع را داشته باشم اما مجموعه مدیریت بالادستی نمیتواند این توقع را داشته باشد. چون آنها باید دوره توانمندسازی برای مدیران مؤسسات برگزار کنند تا مدیران متوجه شوند که خلق پول و درآمدزایی یعنی چه؟ یاد بدهند. مدیر هم بر اساس آن کار کند. دوره پیوسته باشد، این طور نباشد که چند سال یک بار دورهای برگزار و تمام شود. حتی برای پزشکان هم دوره بازآموزی برگزار میشود ولی برای مؤسسات کدام دوره از چند سال گذشته مداوم و مستدام بوده است؟
ایکنا ـ با توجه به فعالیتهای بخش مردمی تاکنون و تشکیل اتحادیههای قرآنی در سطح کشور و استانها، آیا اکنون شرایطی فراهم شده که خواستار استقلال بیشتر مؤسسات قرآنی باشیم؟
بستگی دارد منظور استقلال در کجا باشد. استقلال در صدور مجوز که امکانپذیر نیست چون ممکن است باعث بروز اختلاف و سلیقهای پیش رفتن شود و مشکلاتی که تا به حال در بسیاری از جاهای دیگر هم دیدهایم اینجا هم اتفاق میافتد و خیلی موافق این نیستم. خوب است یک جای واحد مسئول این امر باشد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تبلیغات اسلامی هم نباشند اما نظر این دو نهاد را هم داشته باشند. در گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی هر کدام یک نوع مجوز میدادند. به طور مثال گرفتن مجوز از وزارت ارشاد بر اساس دستورالعمل آنها نیاز به سه نفر لیسانس مرتبط با مؤسسه علوم قرآنی داشت، در حالی که سازمان تبلیغات اینگونه نبود و سراغ دارم که آقایی خودش یک مؤسسه دارد و همسرش هم یک مؤسسه دارد و هر کدام به تنهایی یک مؤسسه ثبت کردهاند، وقتی اینطور باشد مشکلات بعدی هم پیش میآید.
استقلال مالی هم اینطور باشد که ماهیگیری را به مؤسسات آموزش دهند و کمک کنند، البته رودخانهای هم در جریان باشد تا فرد بتواند از آن ماهی بگیرد، نه اینکه من وسط کویر و ماهیگیر فوقالعاده خوبی هم باشم اما وقتی رودی نباشد که از آن ماهی بگیرم. توانمندسازی و حمایتهای نهادی را انجام دهیم. هماکنون نهادهای بسیاری برای اجرای برنامههای قرآنی با اتحادیه قرارداد میبندند، اتحادیه هم این برنامهها را بین مؤسسات تقسیم میکند، این یعنی حمایت.
ایکنا ـ بعد از این سالها، اتحادیه کشوری و اتحادیههای استانی دستگاههای عریض و طویلی را تشکیل دادهاند، به نظرتان آیا وقتش نرسیده که ردیف بودجه مستقلی مختص اتحادیههای قرآنی تصویب شود و خواستار استقلال بیشتر مؤسسات قرآنی باشیم؟
قبل از تصویب بودجه، نیاز هست مشخص شود بودجهای که میخواهند تصویب کنند قرار است چطور خرج شود. هماکنون یکی از مشکلات کشورمان بودجههای نهادهاست که صدای مردم را بلند کرده، میگویند فلان نهاد مذهبی فلان مقدار بودجه دارد، خب چه کار میکند؟ فردا همین اَنگ هم برای اتحادیه خواهد بود که فلان بودجه را گرفتی چه کار کردی؟
بهتر است در ابتدا و قبل از تصویب بودجه چگونگی خرج بودجه مشخص شود و اینکه میخواهیم بودجه دریافت کنیم که چه کار کنیم؟ به طور مثال دولت به مؤسسات مکان بدهد، بله این خوب است، اما بودجه را میخواهیم بگیریم که چکار کنیم، حالا بگیریم ببینیم میخواهیم چه کار کنیم؟ این فسادزاست.
ایکنا ـ شما چه ساز و کاری را برای نحوه دریافت و توزیع بودجه پیشنهاد میکنید؟
توزیع بودجه از مرکز و اقلام سختافزاری باشد، مثلاً مکان در اختیار مؤسساتی که میخواهند کلاس برگزار کنند، قرار داده شود یا میز و صندلی و کامپیوتر و امکانات برای کار به مؤسسات داده شود نه اینکه پولی پرداخت شود و طریقه خرج کردنش مشخص نباشد. مؤسسه چند کلاس برگزار میکند و مابقی را هم به عنوان هزینه مربی پرداخت میکند و تمام میشود. معمولاً اینطور میشود.
ایکنا ـ به نظرتان آیا مشخص شدن رقم کامل تخصیصی از بودجه سازمان تبلیغات اسلامی یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از همان بدو تعیین بودجه به استقلال مؤسسات کمک میکند و فعالیت آنان را رونق میبخشد؟
خیر. تا زمانی که برنامه نداشته باشیم این نوع به نظرم مؤثر نخواهد بود؛ قبل از هر چیزی باید برنامه داشته باشیم وگرنه همان پخش پول میشود که فسادزاست. مؤسسات منتظر پول میشوند و اگر پول هم نیامد تعطیل میشوند. در دوره شیوع بیماری کرونا بسیاری از مؤسسات تعطیل شدند و بسیاری مؤسسات دیگری هم بودند که اتفاقاً فعالیتشان بیشتر شد و چون پول نبود به این فکر افتادند که طور دیگری عمل کنند. آنهایی که مثل ما منتظر پول بودند با رکود مواجه شدند ولی مؤسساتی که به این نوع بودجهها چشم نداشتند فعالیتشان بیشتر هم شد.
ایکنا ـ و سخن پایانی ...
انتظارم به عنوان یک مدیر قرآنی این است که بحث فعالیتهای قرآنی یک جا و منسجم انجام شود. در دولت نهم و دهم برای هر استانی بودجه فرهنگی در نظر گرفتند، در استان ما از بودجه فرهنگی به دامپزشکی و جهاد کشاورزی هم تخصیص پیدا کرد، این بودجه همه جا رفت غیر از دست آن کسی که باید کار میکرد که ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مؤسسات قرآنی بودند. بنابراین این بودجه فرهنگی به چه درد میخورد. آمدن اینطور بودجه قرآنی به درد نمیخورد چون میرود؛ ولی اگر حاکمیتی بیاید و انسجام داشته باشد فرق میکند، شهرداری، اداره ارشاد، سازمان تبلیغات، اوقاف و هر جایی که برنامه قرآنی دارد بدانند که مثلاً متکفل برنامههای قرآنی فلان مجموعه است و لاغیر و باید برنامههای قرآنیشان را ارجاع بدهند. واقعاً هماهنگسازی شود و دستگاهها پای کار بیایند. این همه مقام معظم رهبری میگوید باید 10 میلیون حافظ قرآن داشته باشیم مگر الان چند نفر حافظ داریم؟ چند سال است که این امر، مطالبه ایشان است ما هم ادعا میکنیم که ولایی هستیم اما کجا عمل کردیم؟ البته همین الان اگر گزارشها جمع شوند میگویند که بیش از 10 میلیون حافظ داریم ولی آیا واقعاً ما 10 میلیون حافظ قرآن داریم؟ خیر، بلکه هر کسی گزارش میدهد و بهبه و چهچه الکی میکنند. به طور مثال یک نفر حافظ است و میتوان نامش را در گزارش سه نهاد پیدا کرد. این میشود آمارسازی و این مشکلات پیش میآید.
انتهای پیام