مهدخت بروجردی علوی، از استادان پیشکسوت ارتباطات و دانشیار سابق دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با ایکنا، به بیان تجربههای زیسته خود از آوردن مفاهیم قرآنی به متن زندگی و تأثیر این روش در عملیاتی کردن سبک زندگی قرآنی پرداخت و گفت: من سالها کلاسهای خودم را با آیه قرآن و ترجمه آن آغاز میکردم و منتظر بودم که واکنش دانشجویانم را ببینم اما بازخوردی از بچهها نمیگرفتم که آیا خوششان میآید یا نه؛ تا اینکه یک روز دانشجویی که دیر کرده بود با عجله وارد کلاس شد و پرسید استاد کلاس را شروع کردهاید؟ گفتم بله؛ گفت: یعنی قرآن را هم خواندهاید! این سؤال برای من جالب بود. آن دانشجو به من گفت که دانشجویان کلاس شما سعی میکنند طوری وارد کلاس شوند که حتماً به آن یک دقیقه خواندن قرآن و معنی آن برسند.
وی ادامه داد: خواستن مفاهیم حقیقی قرآن، جزو فطرت انسان است و این گرایش را حتی در کسانی که ممکن است انتظار نداشته باشیم نیز مشاهده میکنیم.
نویسنده کتاب نگارش رسانهای با اشاره به اینکه معتقد است یکی از تلاشهای خبرگزاری قرآنی باید این باشد که قرآن را از طریق بالا بردن و ارتقای سواد قرآنی به فضای دانشجویی و دانشگاه وارد کند، گفت: به عنوان کسی که دغدغه قرآن را دارد و این یقین را دارد که راه خوشبختی از قرآن میگذرد و هیچ راه دیگری وجود ندارد، معتقدم باید قرآن همگانی شود. به عنوان یک معلم انتظار دارم وقتی دانشجوی من رتبه 300 کنکور است بلد باشد یک خط قرآن بخواند و وقتی که قرآن میخواند بتواند از میان مفاهیم قرآن استنباطی داشته باشد.
وی در ادامه، گفت: در این زمینه باید دانشگاهها خیلی بیشتر کار کنند و نهادهای برنامهریز و سیاستگذار به سمتی بروند که بچهها به خواندن قرآن تشویق شوند. وقتی در جلسات قرآنی مینشینیم، میبینیم که یک خانم که مدرک دانشگاهی فوق لیسانس یا دکتری دارد چه قدر در قرائت ساده قرآن غلط دارد و هیچ معنایی از قرآن را متوجه نمیشود، در حالی که همین دانشجو عربی خوانده است.
بروجردی با تأکید بر اینکه باید منشأ ضعف ناتوانی دانشجویان در قرآئت و فهم قرآن را پیدا کنیم، گفت: من دانشجویی داشتم که حافظ کل قرآن بود و من اطلاعی از این موضوع نداشتم و به طور اتفاقی، هنگامی که در نمازخانه نماز میخواند متوجه قرائت زیبای او شدم. این مسئله نشان میدهد ما در نخبهیابی هم ضعف داریم. باید نخبهیابی قرآنی را در دانشگاهها جدیتر گرفت و یکسری برنامه عمومی برای دانشجویان در سطح خوابگاهها تدوین کرد تا دانشجویان عمومیتر با مفاهیم قرآن آشنا شوند.
وی ادامه داد: دانشآموزان در مدرسه روخوانی قرآن را میآموزند اما چون این مسئله رها میشود، در سن بزرگسالی خواندن قرآن برای آنها برنامه روزانه نمیشود که باید در این خصوص فرهنگسازی و برای آن برنامهریزی کرد. برای تحقق این مسئله خود من تماس گرفتم و گفتم بازنشسته شدهام و حاضر هستم شبها به خوابگاهها بروم و روخوانی و معنی قرآن را به دانشجویان علاقهمند یاد دهم تا قرآن وارد فضای زندگی دانشجویان شود.
این استاد رشته ارتباطات با تأکید بر اینکه برای وارد کردن قرآن به زندگی باید بررسی کرد که ارتباطات در قرآن چگونه بیان شده است و در خصوص رفتار با پدر، رفتار با مادر، ارتباط با خدا و ارتباط با خودمان و ... چه آموزههایی مطرح است، گفت: باید سبک زندگی قرآنی را استخراج کرد. آیات متعددی در قرآن هست که تماماً سبک زندگی را مطرح کرده است. تمام مفاهیم قرآن همان چیزهایی است که در اخلاق مطرح است و باید استخراج و به بچهها آموزش داده شود.
وی به آمار بالای طلاق در کشور نیز اشاره کرد و گفت: یک چهارم همه ازدواجها به طلاق منجر میشود در حالی که اگر سبک زندگی را تصحیح کنیم و ارتباط درست را از قرآن بیاموزیم، محال است که تا این حد آمار طلاق بالا باشد.
بروجردی تصریح کرد: شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین، سبک زندگی متضاد با سبک زندگی اسلامی را ترویج میکنند. ما باید سواد رسانهای را به دانشجویان و حتی عموم مردم بیاموزیم تا دانشجویی که پاک، زلال و بکر است بداند سبک زندگی تبلیغ شده توسط رسانههای جدید چه بر سر افکار، باورها و رفتار او میآورد. سواد رسانهای یعنی دانشجو متوجه باشد که رسانهها با او و تفکر او چه میکنند و چطور ذهن و نگرش او را شکل میدهند. رسانهها شناخت ما را نسبت به دنیا تغییر میدهند و آموختن این، یعنی یادگرفتن سواد رسانهای.
وی با تأکید بر اینکه اگر والدین سواد رسانهای داشته باشند میتوانند به فرزندان خود واکنش صحیح به رسانهها را بیاموزند، گفت: اگر والدین ندانند که انیمیشنها چه نگاهی از دنیا را به کودکان ارائه میدهند، چه تصویری از دنیا برای او میسازند و در ذهن بچه چطور این تصاویر بازنمایی میشود، نمیتوانند شناخت صحیحی از جهان به کودک بدهند. یک کودک پنج ساله به من میگفت بیا با هم بازی کنیم و تو ملکه شرورها باش؛ من گفتم دوست ندارم ملکه شرورها باشم گفت پس من ملکه شرورها میشوم. یعنی این بچه معتقد است حتماً باید در بازی (زندگی) یک طرف شرور باشد.
این استاد ارتباطات افزود: سواد قرآنی به ما بینشی میدهد که میتوانیم سواد رسانهای را بهتر یاد بگیریم. برای هر آنچیزی که رسانه به ما میگوید و میخواهد تفکر ما را شکل دهد، سواد قرآنی یک پاتک است و سبک زندگی صحیح را مطرح میکند. برای مثال ازدواج سفید را برای جوانان ما قبحزدایی میکند و چون این ارتباط آسانتر است، تعهدی در پی ندارد و مسئولیتپذیری در آن نیست، جوان طالب آن میشود اما سبک زندگی که قرآن آن را معرفی میکند میگوید هر کاری میخواهی انجام دهی به تبعات آن نسبت به خودت و دیگران فکر کن؛ به بچههای بیهویتی که از کانون گرم خانواده محروم خواهند بود فکر کن و فقط ظاهر یک مسئله را نبین. بر اساس همین تأثیر در زندگی است که بحث ارتقای سواد قرآنی و ارتقای بینش و نگرش صحیح نسبت به قرآن باید مورد توجه باشد.
وی در ادامه گفت: ما نظریه هماهنگی شناختی را داریم که در آن مطرح میشود که تمام عناصر شناختی ذهن ما باید با هم هماهنگ عمل کند وگرنه دچار ناهماهنگی شناختی میشویم و تنش در ما به وجود میآید؛ اگر بخواهیم این تنشها را حل کنیم، راهحل قرآن است و باید این راهحلها را دید.
این استاد ارتباطات با تأکید بر اینکه برای آموختن سبک زندگی قرآنی باید از معلمانی استفاده کرد که دانشجو احساس نکند آن معلم برای صرف تبلیغ و انجام وظیفه اداری آمده است و شخصیتی داشته باشد که بچهها او را دوست داشته و قبول داشته باشند، گفت: در اینجا اعتبار منبع مهم است. اگر من به این عنوان که تبلیغ دین و قرآن میکنم سر کلاس بروم، تبلیغ موفقی نخواهد بود چون تبلیغ مستقیم است و ما میدانیم که همیشه تبلیغ غیر مستقیم نتیجهبخش است.
وی افزود: باید دانشجویان را به شناخت رساند تا راه صحیح را خودشان پیدا و انتخاب کنند نه اینکه طوری به آنها القا کرد که راه برای شما به زور انتخاب شده و شما چارهای جز پذیرش ندارید. آموزشهای دینی با زور و اقناع امکان ندارد. باید با بچهها طوری صحبت کرد که خودشان انتخاب کنند، اما متأسفانه ما خلأ گفتوگوی صحیح در این زمینه را داریم.
بروجردی در پاسخ به این سؤال که چگونه قرآن را آموخته است، گفت: قبل از اینکه خواندن و نوشتن را بیاموزم به مکتب میرفتم و قرآن میخواندم و اکنون هم که بازنشسته شدهام به این عشق بازنشسته شدهام که یک پژوهش قرآنی خوب انجام دهم.
گفتوگو از زهرا ایرجی
انتهای پیام