بررسی نقش انسجام‌گرایی در تحصیل معرفت دینی در «پژوهش‌های علم و دین»
کد خبر: 4088158
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۵

بررسی نقش انسجام‌گرایی در تحصیل معرفت دینی در «پژوهش‌های علم و دین»

بیست و پنجمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش‌های علم و دین» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر مسئولی مهدی معین‌زاده به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا، بیست و پنجمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش‌های علم و دین» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر مسئولی مهدی معین‌زاده به زیور طبع آراسته شد.

مهمترین عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «خطای استدلال از راه بهترین تبیین و استفاده از آن در رقابت میان تبیین‌ علمی و الهیاتی»، «هندسه فرکتال در فازی شناسی و نقش آن در الگوسازی فهم زبان قرآن»، «تحلیل نظریه علم دینی دکتر مهدی گلشنی با تکیه بر مباحثه گلشنی و استنمارک»، «تحلیلی بر جایگاه دین و منابع دینی، در تعیین نظریة ارزش در نظام اخلاقی»، «تبیین پارادایمیک علم و فناوری در ایران معاصر؛ تمهیدات فقاهت حکیمانه»، ««جهان مربوط» و «جهان‌های نامربوط» نظریه جهان‌شناسی کلامی مبتنی بر آموزه «هفت آسمان»»، «بررسی نقش انسجام گرایی و نظریه تعامل‎ در الگوی تحصیل معرفت دینی».

در چکیده مقاله «خطای استدلال از راه بهترین تبیین و استفاده از آن در رقابت میان تبیین‌ علمی و الهیاتی» می‌خوانیم: «بسیاری از تعارض‌های علم و دین، مبتنی بر تعارض میان تبیین علمی از یک‌سو و تبیین دینی یا متافیزیکی از سوی دیگر هستند. اغلب دانشمندان علوم طبیعی مدعی هستند که وقتی ما تبیین چیزی را در علم یافتیم همه تبیین‌های دیگر بی‌فایده می‌شوند و تبیین‌های متافیزیکی و دینی را متعلق به دوره پیش از علم مدرن می‌دانند. بعضی از فیلسوفان علم، منطق تبیین علمی را منطق استنتاجی می‌دانند و بسیاری نیز مدعی هستند که هدف ما در علم یافتن بهترین تبیین است و یافتن بهترین تبیین به معنای تضعیف یا رد تبیین‌های رقیب است و لذا تبیین‌های دینی و متافیزیکی را بی اعتبار می‌سازد. اوج این استدلال را می‌توان در نزاع تکامل داروینی و ایده خلقت در الهیات دید. هدف ما در این مقاله بررسی منطق استدلال‌هایی است که از قدرت تبیین‌کنندگی نظریه‌ها برای ترجیح یک متافیزیک یا جهان‌بینی‌ بر دیگری استفاده می‌کنند. در این مقاله پس از معرفی بعضی از خطاها در استدلال‌های مبتنی بر تبیین، نشان خواهم داد که توسل به تبیین علمی نمی‌تواند رابطة علم و دین را به تعارض جدی بکشاند.»

در طلیعه مقاله «هندسه فرکتال در فازی شناسی و نقش آن در الگوسازی فهم زبان قرآن» آمده است: «ناکارآمدی هندسه اقلیدسی در مدل سازی طبیعت، ماندلبروت را برآن داشت که هندسه هستی را هندسه‌ای با ساختارهای خودمتشابه معرفی نماید. او این ساختارها را که در درجات مختلف هستی خودنمایی می‌کنند، فرکتال نامید. فرکتالیتی یا هم برخگی در مطالعه فازی نمایی پدیده‌های هستی به عنوان یکی از اصول سه‌گانه معرفی گردید. الگوی فرکتال، در بازطراحی جهانبینی، فهم و تفسیر ما از هستی می تواند نقش آفرین و الهام بخش دانسته شده است. این نوشتار به دنبال بهره‌گیری از این الگو در مدل سازی فهم معنا و زبان قرآن است. از این رو ابتدا مبانی هندسه فرکتال و جریان یابی آن در نظام فکری فازی با ابزار کتابخانه‌ای تشریح گردید. همچنین با روشی توصیفی (تحلیل محتوا) رهاوردی را که اصل فرکتالیتی در فازی شناسی می‌تواند در فهم زبان ارائه نماید؛ بیان گردید. به عنوان مطالعه موردی آیات 32 سوره مائده و 262 سوره بقره مورد بررسی قرار گرفت. برابر نتایج این پژوهش، مدل استفاده شده در این آیات، تناسب و هماهنگی قابل توجهی را با مدل هندسه فرکتالی از خود نشان داده و مدل سازی فرکتال در فهم این آیات می تواند رهاوردهای متعددی را برای پژوهشگران داشته باشد.»

در طلیعه مقاله «بررسی نقش انسجام‌گرایی و نظریه تعامل‎ در الگوی تحصیل معرفت دینی» آمده است: «این پژوهش با رویکرد مفهوم‎پردازی‌ با افزودن روش ترکیبی به بررسی دو مفهوم تعامل‎گرایی و انسجام‎گرایی در مقام مفاهیمی موجود در بافت ساختارهای‌ معرفتی‌، در زمینه فلسفه معرفت دینی می‎پردازد و می‎کوشد با ملاحظه محدودیت‎های معرفت دینی و با کاوش‌ در‌ ابرگرایش تعامل‎گرایی و ساختار معرفتی‌ انسجام‎گرایی، پیشنهادی‌ را‌ برای توجیه گزاره‌ها و نوع ارتباط‌ آنها‌ در حوزه معرفت دینی ارائه دهد. ضروری است پس از بازخوانی دو مفهوم تعامل‎گرایی و انسجام‎گرایی در فلسفه معرفت دینی، مفاهیم متناظر با آنها با توجه به ملاحظات ساختاری بافت جدید بیان‌ ‎شود‌. با در نظر‌ گرفتن ماهیت ساختارهای تعاملی و انسجام‎گرا و نیز با لحاظ کردن چیستی معرفت دینی و الزامات آن‌، می‎توان‌ الگوی ساختار مطلوب را معرفت دینی عقلانی اعتدالی منسجم تعامل‎گرا با حفظ و حوزه به کارگیری هر یک در نظر گرفت. ساختار معرفت دینی عقلانی اعتدالی، برای تقویت توجیه‎پذیری و بسط مبانی از متن به خارج از آن و همچنین به منظور پایش روشمند انسجام ساختار، به صورت دائم از حلقه‌های انسجامی و سازوارهای تعاملی بهره‌ می‎برد و در سطحی مماس با عمل نیز برای پاسخ به‎هنگام به چالشها و پرسشهای نظری و عملی، به صورت موقت، آنها را به کار می‎گیرد تا مجددا ساختار بازسازی شود.»

انتهای پیام
captcha