از شایعه‌پراکنی در سپاه امام حسن (ع) تا حقانیت در پذیرش صلح‌
کد خبر: 4087840
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۳

از شایعه‌پراکنی در سپاه امام حسن (ع) تا حقانیت در پذیرش صلح‌

استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) گفت: معاویه برای رسیدن به خلافت با شیوه‌های مختلف توانست بین سپاهیان و هواداران حضرت امام حسن (ع) اختلاف ایجاد کند. یکی از این شیوه‌ها شایعه‌پردازی بود که با این روش به نکوهش خاندان علوی و تطهیر خاندان بنی‌امیه پرداخت و اذهان عمومی را منحرف کرد.

داود معماری استاد دانشگاه امام

داود معماری، استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)، در گفت‌وگو با ایکنا از قزوین، با اشاره به اینکه روز شهادت و ولادت ائمه بهانه‌ای برای آشنایی بیشتر با سیره ائمه اطهار (ع) است، اظهار کرد: سپاه امام حسن (ع) و پیروان ایشان نتوانستند به طور شایسته از حضرت حمایت کنند لذا حضرت مجبور به واگذاری خلافت شدند که این امر ریشه در تاریخ دارد و به دوران خلافت حضرت علی (ع) بازمی‌گردد.

وی ادامه داد: مسائلی در زمان خلافت حضرت علی (ع) و جنگ جمل و صفین و نهروان پیش آمده بود. عده‌ای مثل طلحه و زبیر امتیازطلب بودند و با عدالت و صلابت حضرت علی (ع) در تقسیم بیت‌المال مخالفت داشتند و خواستار اعطای امتیازات بیشتر سیاسی و اجتماعی بودند. عده‌ای مانند عمر و عاص تمامیت‌خواه بودند و می‌خواستند کل خلافت را از حضرت بگیرند لذا با نظام اسلامی و علوی به مخالفت پرداختند؛ عده‌ای از یاران حضرت علی (ع) نیز از بصیرت و بینش صحیح و کامل برخوردار نبودند و در ماجرای حکمیت فریب خوردند و به دشمنان حضرت علی (ع) تبدیل شدند برای همین بود که ماجرای خوارج پیش آمد.

شایعه‌پراکنی ابزار معاویه برای مقابله با امام حسن (ع)

این استاد دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) تصریح کرد: بعد از شهادت حضرت علی (ع) خلافت به امام رسید و تقریباً این خلافت بیشتر از ۶ ماه به طول نیجامید چون درگیری که قبلاً به وجود آمده بود شدت یافت و معاویه از فرصت به دست آمده استفاده کرد.

وی تشریح کرد: معاویه با شیوه‌های مختلف توانست بین سپاهیان و هواداران حضرت امام حسن (ع) اختلاف ایجاد کند. یکی از این شیوه‌ها دروغ‌پراکنی و شایعه‌پردازی بود که با جعل حدیث به نکوهش و مذمت خاندان علوی و تطهیر خاندان بنی‌امیه پرداخت و اذهان عمومی را منحرف کرد. وقتی خبر شهادت حضرت علی (ع) در مسجد کوفه به مردم شام رسید مردم شام گفتند که حضرت علی (ع) در مسجد چه می‌کرد که در مسجد به او حمله کردند، مگر علی (ع) نماز هم می‌خواند. به قدری فضا را مسموم کرده بودند که مردم دور از کوفه و منطقه شام تحت تأثیر دروغ‌پردازی‌ها، حضرت علی (ع) را مخالف اسلام می‌دانستند.

معماری ادامه داد: بنی‌امیه با ادامه دادن دروغ و شایعه‌پراکنی، بین سپاهیان امام حسن (ع) نیز اختلاف ایجاد کردند، آنان شایعه ‌کردند که سپاه مسلح شام در راه است و اگر از راه برسد همه را از دم تیغ عبور خواهد داد، معاویه با رعب و وحشت سعی کرد مردم را بترساند و همین شایعات کافی بود که مردم خانه‌نشین شوند و به یاری امام حسین (ع) نروند. سپاهیان معاویه در برخی مناطق عده‌ای از مردم را به شکل فجیع کشتند تا خبر آن به مردم کوفه و دیگر مناطق برسد و بگویند سپاهیان معاویه بی‌رحم هستند و اگر به مردم کوفه تسلط پیدا کنند به هیچ کس رحم نخواهند کرد؛ رعب و وحشت یکی از ابزارهایی بود که معاویه آن را به کار گرفت تا مردم از سپاه امام حسن (ع) دست بکشند.

وی اضافه کرد: تطمیع و رشوه به سران قبایل از دیگر ابزارهای معاویه بود، وقتی معاویه نتوانست با دروغ مردم را فریب دهد و بترساند آنان را با نقره و طلا تطمیع و از اطراف امام حسن (ع) پراکنده کرد.

استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد: شایعه‌پراکنی، ترس و تطمیع از مهم‌ترین عواملی بود که معاویه سعی کرد با آنان هواداران امام حسن (ع) را پراکنده کند و تا حد زیادی هم موفق بود. در آن سال‌ها مردم عراق توان استقامت و پایداری و بصیرت نداشتند چون در کنار حق باید صبر هم وجود داشته باشد.

حضور خوارج در سپاه امام حسن (ع)

وی یادآور شد: همان خوارجی که در جنگ نهروان ضد حضرت علی (ع) مردم را با خود همراه کردند و در نهایت حضرت علی (ع) را به شهادت رساندند در میان سپاه امام حسن (ع) نیز بودند؛ خوارج به امام حسن (ع) حمله و با شمشیر پای حضرت را مجروح کردند برای همین امام حسن (ع) مدتی در بستر بودند. خوارج در ابتدا سعی کردند امام حسن (ع) را ترور کنند که موفق نشدند و در ادامه با مخالفت، شایعه‌پراکنی و نافرمانی موجب از هم پاشیدن سپاه امام حسن (ع) شدند.

معماری اشاره کرد: اگر امام حسن (ع) حامیان کافی برای مقاومت در مقابل معاویه داشت خلافت ادامه پیدا می‌کرد ولی حضرت به ناچار برای استمرار امامت و جامعه اسلامی و زنده ماندن شیعیان به مصلحت، صلح معاویه را پذیرفتند. امام حسن (ع) شرایطی در صلح گذاشتند که بعدها تمامی آن شرایط اثبات‌کننده حقانیت امام حسن (ع)بود و چون معاویه نتوانست به تعهدات پایبند بماند این امر نشان داد که معاویه حقانیت ندارد.

وی اظهار کرد: برای مثال معاویه متعهد شده بود پس از خودش نباید خلافت را به کسی بسپارد و خلافت مجدداً به حسن بن علی (ع) بازگردد ولی معاویه برای اینکه بتواند خلافت را زودتر به چنگ آورد تمامی شرایط را پذیرفت اما برخلاف آن عمل کرد. معاویه بدترین شخص را به‌عنوان خلیفه بعد از خودش مشخص کرد چون یزید شایستگی خلافت را نداشت.

آشکار شدن چهره معاویه با مفاد صلح‌نامه

استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) توضیح داد: امام حسن (ع) با مفاد صلح، چهره واقعی معاویه را آشکار کرد. اگر معاویه حُسن‌نیت داشت باید به مفاد صلح نامه‌ای که امضا کرده و همه مسلمانان را شاهد خود گرفته بود عمل می‌کرد. معاویه در تلاش بود خلافت اسلامی را به سلطنت تبدیل کرده و در خانواده خود موروثی کند. معاویه از حزب بنی‌سفیان بود که در زمان پیامبر (ص) مقابل اسلام ایستاده بودند، آنان سر سازگاری با اسلام نداشتند و می‌خواستند هرچه سریعتر ظواهر اسلامی را نیز از بین ببرند. امام حسن (ع) می‌دانستند که معاویه به این قراردادها وفادار نخواهد بود برای همین این بندها را نوشتند که آیندگان از چهره واقعی معاویه آگاهی پیدا کنند.

وی بیان کرد: صلح امام حسن (ع) معروف است و مقام معظم رهبری کتابی در این زمینه دارند که توصیه می‌کنیم جوانان آن کتاب را مطالعه کنند؛ در روایتی از پیامبر (ص) نقل شده است «حسن و حسین هر دو امام هستند چه قیام و چه صلح کنند» بنابراین پیامبر اسلام (ص) پیش‌بینی کرده بودند که برای امام حسین (ع) شرایطی پیش خواهد آمد که مجبور به قیام خواهند شد و امام حسن (ع) نیز در وضعیتی قرار خواهند گرفت که بنا به مصلحت با دشمن مدارا خواهند کرد.

گاهی انقلابی بودن، خون دل خوردن است

معماری متذکر شد: جنگیدن فقط شمشیر کشیدن نیست، گاهی انسان بنا بر مصلحتی مهم نظیر حفظ اسلام و کیان امامت و جامعه اسلامی مجبور است از در صلح و سازش با دشمن وارد شود؛ این درس بزرگی بود که امام حسن (ع) به جامعه اسلامی داد؛ بنابراین انقلابی و مومن بودن به خون دادن و شمشیر کشیدن نیست گاهی انقلابی و مومن بودن به جای خون دادن، خون دل خوردن و صبر کردن در مقابل دشمن است، در چنین شرایطی به لحاظ ظاهری باید میدان را به دشمن واگذار کنیم و منتظر فرصت مناسبی باشیم تا مجدداً روی صحنه بازگردیم. امام حسن (ع) پس از صلح به ظاهر از خلافت کنار رفتند اما امامت حضرت امام حسن (ع) پابرجا بود چون امامت قابل غصب نیست.

وی اظهار کرد: امام حسن (ع) پس از صلح ۱۰ سال امامت جامعه اسلامی را برعهده داشتند و به انجام امر به معروف و نهی از منکر، هدایت مردم، تفسیر قرآن، تبیین سنت پیامبر(ص) و افشاگری خلافت معاویه پرداختند ولی مصلحت نبود که دست به شمشیر ببرند.

استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) تصریح کرد: در سیاست خارجی کشورمان نیز سه اصل عزت، حکمت و مصلحت مطرح است، همانطور که در مقابل دشمن باید با عزت و حکمت عمل کنیم در مواقعی هم باید در مقابل دشمن بنا بر مصلحت عمل کرد؛ یکی از مصادیق آن پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است که امام خمینی (ره) آن را در پایان جنگ تحمیلی پذیرفتند و فرمودند که پذیرفتن این قطعنامه را به نوشیدن جام زهری تشبیه کردند اما چون مصلحت حفظ کشور و جامعه اسلامی بود قطعنامه را پذیرفتند.

امامت یک انتصاب الهی است

وی در پاسخ به این سؤال که چرا امامت از امام حسن (ع) به برادرش رسید و از نسل امام حسن (ع) ادامه نیافت، اشاره کرد: به اعتقاد شیعه و بنابر آیات قرآن کریم و روایات اینگونه نیست که الزاماً امامت از امام به فرزندش منتقل شود بلکه امامت مانند نبوت است که خداوند منصوب می‌کند. دو شرط مهم برای امامت وجود دارد که برای مردم عادی قابل تشخیص نیست یکی اینکه امام باید از هرگونه خطا و لغزشی مصون باشد که این امری باطنی است و دوم اینکه امام باید دارای علم الهی و لدنی باشد. برای همین پس از امام حسن (ع) امامت به امام حسین (ع) رسید.

معماری خاطرنشان کرد: ائمه بعدی هر یک چندین پسر داشتند که از بین آن‌ها تنها یک نفر که شرایط امامت را داشت به عنوان امام انتخاب شد چون تنها خداوند از شرایط امام آگاه بود. در بین فرزندان ائمه فرزندانی بودند که از شایستگی لازم برخوردار نبودند برای مثال جعفر کذاب فرزند امام هادی (ع)، برادر امام حسن عسکری (ع) و عموی امام زمان (عج) بود اما به او جعفر کذاب می‌گویند چون به دروغ ادعای امامت کرد، او نه تنها معصوم و شایسته نبود بلکه فردی فاسق بود و انواع گناهان و رفتارهای ناشایست را انجام می‌داد که به دروغ ادعای امامت کرد و ائمه (ع) اعلام کردند که او امام نیست.

وی تصریح کرد: امامت یک انتصاب الهی است و خداوند باید مشخص کند و پیامبر (ص) گزارش دهد که چه کسانی امام هستند؛ حضرت محمد (ص) در روایتی با تفسیر آیات قرآن راجع امامت اعلام کردند که چه کسانی بعد از ایشان ۱۲ امام مردم خواهند بود.

این استاد دانشگاه متذکر شد: البته قابل توجه است که فرزندان امام حسن (ع) شایسته بودند و حضرت قاسم‌بن‌الحسن (ع) در کربلا به شهادت رسید و یکی از درخشان‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های کربلاست و فرزندان دیگر حضرت نیز شایسته بودند اما بحث امامت مقوله مجزایی است و اشخاص ممتازی باید به آن مقام برسند چون یک نصب الهی است.

انتهای پیام
captcha