به گزارش ایکنا، همهگیری ویروس کرونا و تعطیلی اجباری مدارس، مشکلات و آسیبهای جدی برای نظام آموزشی و دانشآموزان بهعنوان آیندهسازان جامعه به وجود آورد، اما بالاخره بعد از حدود دو سال فعالیت غیرحضوری، هیاهو و هیجان به مدارس بازگشت و پس از مدتها تعطیلی مدارس، بهار طبیعت به نوعی با بهار علم همزمان شد. بهطوری که شلوغی خیابانها بهویژه در مقابل مراکز آموزشی، نگاههای نگران برخی از والدین و جنب و جوش مدیران، معلمان و مربیان آموزشی فضای جدیدی در شهر خلق کرده بود.
واقعیت این است که شیوع کرونا همچنان که سبک زندگی بسیاری از مردم را تغییر داد و الزامات جدیدی در زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهروندان ایجاد کرد، موجب تغییرات شگرفی در آموزش شد. طی سالهای گذشته با وجود فراهم بودن زیرساختهای آموزش مجازی، با توجه به عدم الزام در این زمین شاید کمتر کسی از این بستر و فضا استفاده میکرد با این حال شیوع کرونا استفاده از این بستر فناورانه را اجتناب ناپذیر کرد.
این وضعیت هم باعث شد دستگاهها و متولیان زیرساختهای این بخش را تقویت کنند و هم موجب ارتقای سواد علمی و فناورانه دانشآموزان و حتی خانوادهها شد. در عین حال و با وجود فرصتهایی که آموزش مجازی در دوره کرونا داشت، این شیوه از آموزش آسیبهای غیرقابلانکاری هم داشت.
در همین راستا حجتالله بنیادی، مدرس دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با ایکنا به ضرورت استفاده از ظرفیت فضای مجازی در سال تحصیلی جدید اشاره کرد و گفت: آموزش و پرورش در مبحث آموزش مجازی خیلی دیر وارد شد چراکه ابتدا معلمان وارد عرصه آموزش مجازی و استفاده از ظرفیت فضای مجازی شدند و بعد مدیران آموزش و پرورش زمانی که مشاهده کردند معلمان به میدان آمدند و از این ظرفیت استفاده میکنند در موضع انفعالی به این فضا ورود پیدا کردند که این موضوع نشاندهنده خلأ و ضعف در نظام تصمیمگیری و برنامهریزی ماست.
انفعال آموزش و پرورش در استفاده از فضای مجازی
بنیادی افزود: متأسفانه امروز هم آموزش و پرورش به صورت نظاممند و برنامهریزی شده به این موضوع نگاه نمیکند. چرا؟ در خیلی از مناطق روستایی مدارس کلاسهای چند پایه دارد و یا مدارسی موجود است که یک معلم فقط دو دانشآموز دارد؛ آیا واقعاً کلاس درس با دو دانشآموز از منظر آموزشی کلاس ایدهآلی است؟ پاسخ منفی است؛ بخش عمدهای از یادگیری در تعامل در جمع(جمع مجازی و یا جمع حقیقی) شکل میگیرد؛ ما به این موضوع توجه نکردیم یعنی برای توسعه عدالت آموزشی از ظرفیت فضای مجازی استفاده نکردیم.
مدرس دانشگاه فرهنگیان در ادامه به استفاده کشورهای پیشرفته از تمامی ظرفیتهای فضای مجازی اشاره کرد و گفت: بسیاری از کشورهایی که در این زمینه پیشگام هستند چه عملکردی دارند؟ آنها در مدارس کم جمعیت از ظرفیت آموزش مجازی استفاده میکنند لذا سختافزار مربوطه مانند تبلت و مودم که برای دسترسی به اینترنت است را رایگان در اختیار دانشآموز و اولیای آنها قرار میدهند و دوره آموزشی نیز برای اولیای دانشآموز برگزار میکنند، سپس تدریس بهترین معلمها در اختیار این دانشآموزان قرار میگیرد.
وی افزود: در آموزش مجازی پایه دوم مقطع ابتدایی همه دروس را یک معلم که در تهران یا در شهرهای دیگر مستقر است، تدریس کرده و دانشآموزان در این مقطع همه دروس خود را از طریق تبلت و ابزار فضای مجازی به صورت تعاملی فرا میگیرند؛ البته ایدهآل این است که دانشآموز باید معلم حضوری نیز داشته باشد علی الخصوص در مناطق دور افتاده و در فصولی از سال که امکان رفت و آمد معلم به این مناطق وجود ندارد(خیلی از مناطق کشور با اولین بارش برف زمستانی راههای ارتباطیشان بسته میشود) لذا برای اینکه دانشآموز، آموزش حضوری هم داشته باشد باید یک معلم را مأمور کرده تا در هفته چند بار به صورت حضوری با دانشآموزان آن منطقه در ارتباط باشد.
آموزش تلفیقی؛ بهترین نوع آموزش
بنیادی با بیان این مطلب که آموزش تلفیقی(تلفیق آموزش مجازی و آموزش حضوری) بهترین نوع آموزش است که سطح کیفی بالایی دارد، اظهار کرد: آموزش و پرورش در شرایطی که تجربه ۲ سال و نیم آموزش مجازی دارد، هنوز هم به صورت نظاممند برنامهای که بخواهد خلأهای آموزشی خود را با استفاده از ظرفیتهای متعدد و مختلف آموزش مجازی جبران کند، ندارد؛ بهویژه در مناطق محروم که دسترسی به آموزش حضوری سخت و تعداد دانش آموزان اندک است آموزش مجازی میتواند آموزش با کیفیت، عادلانه و مقرون به صرفه را در اختیار دانشآموزان قرار دهد.
مدرس دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه زمانی که یک دانشآموز تدریس بهترین معلم را مشاهده میکند یادگیری عمیقتری خواهد داشت، افزود: یکی از ظرفیتهای فضای مجازی این است که دانشآموز در این فضا میتواند گفتوگویی با دوستان خود داشته باشد یعنی گفتوگو کردن و در جمع بودن را یاد میگیرد تا بتواند اظهار نظر کند. دولت و آموزش و پرورش به جای اینکه مدرسهای در روستایی که ۲ دانشآموز دارد بسازند باید به فکر تهیه زیرساختهای آموزش مجازی باشند؛ آیا واقعاً ما ملزم هستیم در روستایی که فقط ۲ دانشآموز دارد مدرسه ۱۰۰ میلیونی بسازیم؟ پاسخ منفی است به جای اینکه مدرسه بسازیم میتوانیم یک تبلت و یک مودم اینترنتی برای این دانشآموزان تهیه کنیم.
وی تصریح کرد: امروز امکانات ارتباطی بهاندازهای توسعه پیدا کرده که میتوان تمامی روستاها را به این روش تحت پوشش قرار داد البته شاید اندک روستایی وجود داشته باشد که به هر طریقی نتواند تحت پوشش اینترنت قرار گیرد اما در این روستاها نیز میتوان از طریق استفاده از محتواهای آفلاین به آموزش پرداخت و به صورت زمانبندیشده فایل محتواهای آفلاین را در اختیار دانشآموزان قرار داد؛ البته کیفیت کار در این روش مقداری پایینتر از آموزش به صورت آنلاین است اما بازهم امکانپذیر است و به جای اینکه یک کتاب درسی برای دانشآموزی که در این مناطق زندگی میکند ارسال کنیم باید یک تبلت یا لپ تاپ برای او تهیه کرده و محتوای مناسب را در اختیار او قرار دهیم و در کنار این امکانات یک معلم پشتیبان که رصدگر فعالیتهای درسی دانش آموز است به این منطقه اعزام کنیم و اولیا را هم در امر آموزش دخیل کنیم.
معلمان، اولیا و جامعه؛ ارکان اساسی تربیت
بنیادی افزود: در مناطق روستایی زمانی که فصل کشت و کار تمام میشود اولیا فرصت کافی دارند تا در امر آموزش کمک حال دانشآموز باشند البته اینکه اگر اولیا دانش کافی نداشته باشند باید آموزش و پرورش بستری را برای آنها مهیا کند تا آموزشهای لازمه را فرا گیرند. یکی از مأموریتهای اصلی آموزش و پرورش این است که اولیا را آموزش دهد. تربیت سه رکن اساسی دارد اولین رکن معلم و مدرسه دومین رکن اولیا و سومین رکن جامعه است. آموزش و پرورش زمانی که بنا دارد تربیت درست انجام دهد اولیا را باید در امر آموزش همراه کرده و آموزش دهد؛ فلسفه وجودی انجمن اولیا و مربیان نیز همین است.
مدرس دانشگاه فرهنگیان در ادامه به نگرشهای ناصحیح و خلأهایی که در امر آموزش مجازی و تأسیس شبکه شاد وجود دارد، اشاره کرد و گفت: زمانی که مسئولان وزارت آموزش و پرورش شبکه شاد را راهاندازی کردند، عنوان آن را شبکه آموزشی دانشآموز انتخاب کردند، آیا فقط دانشآموز در آموزش دخیل است؛ جایگاه معلم در این شبکه کجاست؟ جایگاه اولیا در این شبکه کجاست؟ این ابهامات از جمله خلأها و نگرشهای ناصحیح راهبردی است که در شبکه شاد وجود دارد و اکنون هم استمرار دارد. به جای اینکه گروههای اولیای دانشآموزان در واتساپ و تلگرام و در شبکههایی که به نوعی فیلتر شدهاند تشکیل شود باید در بستر شاد این فضا را فراهم میشد تا اولیا یکدیگر را میشناختند امروز که بستر شبکه شاد وجود دارد نگرش درست میان مسئولان آموزش و پرورش وجود ندارد.
وی افزود: حال که بستر شبکه شاد وجود دارد میتوانستیم از این ظرفیت برای برگزاری جلسه اولیا با مربیان و مدیر مدرسه استفاده کنیم. هر هفته یا هر ماهی یکبار آقای مدیر مدرسه در جلسه اولیا عنوان میکرد که اگر اولیای سؤالی نسبت به روند آموزش فرزندان خود دارند و یا راجع عملکرد معلم نقدی دارند نظرات خود را در این شبکه اعلام کنند تا ما پیگیری لازم را به عمل آوریم یا معلم توضیح میداد که روش آموزشی ما این است و شما بهعنوان اولیا همراه ما باشید اما آموزش و پرورش این کار را هم انجام نداد یعنی با این همه پیشرفتی که در امکانات فضای مجازی وجود دارد، آموزش و پرورش به بحث آموزش اولیا توجه نکرده است و اگر هم احیاناً گروهی در واتساپ تشکیل شده است رئیس انجمن اولیا این کار را انجام داده است یعنی آموزش و پرورش تدبیر و برنامهریزی لازم را نداشته است.
نگاه ما به آموزش و پرورش سنتی است
بنیادی در ادامه به معایب عدم تشکیل گروه اولیا و مربیان در شبکه شاد پرداخت و گفت: گاهی اوقات در فضای مجازی امکانی مهیا میشود تا اولیای دانش آموزان از مدیران این سؤال را کنند که معلم شما در پاسخ به سؤال فرزند ما جوابی را ارائه کرده است که قانعکننده و علمی نیست و این انتقاد را به مدیر وارد کنند که چرا برای ارتقا علمی معلمان خود دوره آموزشی برگزار نمیکند. امروز خیلی از اولیای ما از نظر علم و آگاهی دانش بالایی دارند و تحلیلگر هستند البته زمانی است که اولیا آگاهی و سطح سواد لازم را ندارند و نگرش ناصحیحی نسبت به برخی از موضوعات علمی و اساسی دارند که این نگرش را به فرزند خود منتقل میکنند لذا در این زمان نیز احتیاج است که برای این اولیا دورههای مرتبط برگزار شود اما این کار را انجام ندادیم.
مدرس دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه نگاه ما به آموزش و پرورش، سنتی است، افزود: ما ابزار داریم، اما از این ابزار درست استفاده نمیکنیم. متأسفانه نگاه برخی از مدیران ما به استفاده از ابزار الکترونیک مانند استفاده ابزاری از گوشیهای قدیمی بود که استحکام بالایی داشتند و از آنها میتوانستیم بهعنوان چکش استفاده کنیم و این نگاه در برخی از مدیران ما موج میزند برای مثال برخی مدیران فکر میکنند کارکرد لپ تاپ این است که فقط فایل ورد را با آن باز کرده و یا فایل اکسل را مشاهده کرد و یا از طریق این وسیله فیلم مشاهده کرد، اما این دیدگاه را ندارند که استفاده از لپ تاپ برای بهرهگیری از فضای مجازی میتواند تعامل اثربخشتری ایجاد کند.
وی افزود: در پاندمی کرونا میتوانستیم از ظرفیت دانشآموزانی که والدین پزشک و یا پرستار داشتند استفاده کرده و از دانش پزشکی آنها در شبکه شاد برای ارتقا سواد پزشکی دانشآموزان و اولیا و معلمان و یا حتی مدیران استفاده میکردیم اما این اتفاق رخ نداد. آموزش مجازی یک ظرفیت بسیار خوب است که ما استفاده نکردیم و متأسفانه این آموزش مجازی به یک تهدید برای نظام آموزشی تبدیل شده است و دلیل آنهم نگرشهای ناصحیحی است که ما به استفاده و مدیریت این فضا داریم. میتوان از ظرفیت فضای مجازی برای پرورش کودکان استفاده کرد چه بسی که ده سال قبل هم این ظرفیت وجود داشت و مشکل ما این است که افراد فکور و صاحب دانش و نوآوری که بتوانند محتوا تولید کنند را جمعآوری نکردیم یعنی ما در مدیریت منابع انسانی برای تولید محتوای مناسب مباحث دینی و اخلاقی برای دانشآموزان ضعف داریم.
بنیادی در پایان تصریح کرد: از طرف دیگر کشورهایی که دشمن نظام ما هستند از ظرفیتها و بستر فضای مجازی نهایت استفاده را کرده و در تهاجم فرهنگی که شکل دادند محتواهای مختلف جذاب را برای کودک و نوجوان تولید میکنند و از آنطرف هم ما محتوایی قابلارائهای نداریم. مربیان پرورشی ما باید بتوانند محتوای مجازی مناسب تولید کنند چراکه در فرهنگ و دین ما محتواهای درخوری مانند داستان راستان، تمثیلهای گلستان و بوستان سعدی، داستانهای مثنوی وجود دارد که میتوان در قالب تصویر و پویانمایی برای دانش آموزان ارائه کرد. زمانی که این محتواها را ارائه کردیم آنوقت مشاهده میکنیم اعتقادات دانشآموزان بهدرستی شکل خواهد گرفت. برای ارائه محتوا ایدههای مختلف وجود دارد که ما باید این ایدهها را تجمیع کرده و استفاده کنیم و آنها را به صورت گسترده نشر دهیم اما این کار را انجام ندادیم فضای مجازی این ظرفیت را دارد و ما بهعنوان متولیان و مدیران باید توان استفاده از انسانها و افراد فکور و خوشفکری که میتوانند در این زمینه تولید محتوا کنند را داشته باشیم.
انتهای پیام