پشتوانه‌های قرآنی مفهوم «عهد» در زیارت اربعین
کد خبر: 4085705
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۳

پشتوانه‌های قرآنی مفهوم «عهد» در زیارت اربعین

زیارت اربعین مفاهیم و موضوعات مختلفی با پشتوانه‌های قرآنی دارد و یکی از این مفاهیم، مسئله عهد میان بندگان با خداوند است. موضوع عهد در این زیارت به عنوان یک عهد دو طرفه بوده و به آن عمل شده است.

زیارت اربعینزیارت اربعین مفاهیم و موضوعات مختلفی با پشتوانه‌های قرآنی دارد و یکی از این مفاهیم، مسئله عهد میان بندگان با خداوند است، در فرازی از زیارت می‌خوانیم: «وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ‏» و باز گواهى می‌دهم که خداى متعال وعده‌اى که به تو داده‏ است به آن البته وفا کند و آنان که تو را خوار و مضطر گذاشتند همه را هلاک کند و قاتلانت را عذاب سخت چشاند و باز گواهى می‌دهم که تو به عهد خدا وفا کردى و در راه خدا همه عمر جهاد کردى تا هنگام رحلتت فرا رسید.

این عبارات گویای آن است که گویی عهدی دو طرفه میان خداوند و امام حسین(ع) منعقد بوده و خواننده زیارت شهادت می‌دهد که امام(ع) به عهدش با خداوند متعال عمل کرده و خدا نیز در مقابل، به عهدش وفادار بوده است. موضوع عهد که در زیارت اربعین به عنوان یک عهد دو طرفه بوده و بدان عمل شده است، پشتوانه قرآنی و روایی فراوانی دارد که در قرآن کریم عهدها به دو دسته عهد کلی میان خدا و انسان و نیز عهدهای خاص تقسیم‌ می‌شوند.

در عهد خاص، مخاطب عهد و پیمان گروه یا قومی خاص است که در آیات ۸۳ و ۸۴ سوره مبارکه بقره یا آیه ۱۲ سوره مائده به این دست عهدها اشاره شده است. برای پی بردن به عهد خاص امام حسین(ع) با خداوند و برقراری ارتباط این عهد با میثاق‌های ذکر شده در قرآن باید به فلسفه‌های قیام امام حسین(ع) رجوع کنیم تا بتوان به این پرسش پاسخ داد که ارتباط عهد الهی با قیام حضرت چه بوده است و طبق مبانی قرآنی چرا خواننده زیارت اربعین به وفای عهد متقابل میان امام(ع) و خداوند شهادت می‌دهد؟ درواقع، امام حسین(ع)، سید مجاهدان در راه خدا، احیاگر معارف قرآنی و یاری‌گر دین خدا، به عهد خود نسبت به پروردگارش عمل کرده و مصداق آیه «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» (بقره/۴۰) هستند.

از کلام و نقل‌های امام حسین(ع) در برهه‌های مختلف بر می‌آید که فلسفه قیام حضرت حداقل بر سه موضوع جهاد، احیای قرآن و سنت نبوی و نصرت و ذکر دین خدا استوار است که هر سه مورد، جزئی از عهدها و وعده‌های الهی میان بنده و معبود است. درواقع، قیام حضرت مصداق تامی برای جهاد در برابر دشمنان و بدعت‌گذاران دین الهی بوده است که اتفاقاً در قرآن نیز، جهاد به عنوان عهد الهی معرفی شده است.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ضمن اینکه سیاق آیات ۱۱۱ و ۱۲۳ سوره توبه را جهاد می‌داند‌، ذیل تفسیر آیه ۱۱۱ این سوره آورده است: خدای سبحان در این سوره به کسانی که با جان و مال خود در راه خدا جهاد می‌کنند وعده قطعی بهشت را می‌دهد و می‌فرماید این وعده را در تورات و انجیل هم داده همانطور که در قرآن وعده می‌دهد. خداوند این وعده را در قالب تمثیل به خرید و فروش تشبیه کرده است یعنی خود را خریدار، مؤمنان را فروشنده و جان و مال آنان را مال خرید و فروش شده معرفی می‌کند. بهشت نیز قیمت و بهای این مال و تورات و انجیل سند این معامله هستند.

اصلاح انحرافات ایجاد شده در دین خدا و قیام برای اعاده اسلام ناب نبوی مصداق ذکر و نصرت دین خداست که خداوند در آیات ۱۵۲ و ۴۰ سوره بقره و نیز آیه ۷ سوره محمد به این عهد خاص اشاره دارد. این رویکرد یکی از فلسفه‌های اصلی قیام امام حسین(ع) است که به دنبال اصلاح انحرافات با احیای امر به معروف و نهی از منکر، احیای معارف دین و به‌طور خاص قرآن و عترت(ع) و نیز، مبارزه با بدعت‌ها بودند.

چرایی استفاده از لعن در زیارت اربعین

لعن به عنوان یکی از مصادیق ابراز برائت نسبت به دشمنان خدا و دشمنان دوستان خدا ریشه قرآنی دارد و لذا لعن و نفرین دشمنان امام حسین(ع) در زیارت اربعین نیز ریشه‌های قرآنی دارد. از جمله کسانی که در قرآن به لعن الهی دچار شدند، ناقضان عهد الهی و ترک‌کنندگان امر به معروف و نهی از منکر هستند. حال آنکه امام حسین(ع) در جهت وفا به پیمان‌های الهی و از جمله احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند، لذا دشمنان این حرکت دچار لعن و نفرین الهی هستند.

وقتی امام حسین(ع) به عنوان عمل کننده و بلکه بالاتر از آن، زنده کننده عهد الهی مورد قبول قرار بگیرد، قهراً دشمنان ایشان و کسانی که عهد و پیمان خود در قبال دعوت از حضرت را نقض کردند، ناقضان عهد الهی شمرده شده و مستحق لعن و نفرین خواهند شد.

خداوند در آیه «وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ» (مائده/۱۲)، در ابتدا به عهد و پیمان بنی‌اسرائیل اشاره و در آیه بعدی، نقض‌کنندگان این عهد و میثاق را مورد لعن و نفرین قرار می‌دهد.

از آنجا که یکی از اهداف قیام امام حسین(ع) احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر بوده است، طبعاً جبهه مقابل ایشان، ناقضان و ترک‌کنندگان این فریضه و بلکه عاصی و عامل منکر شناخته می‌شوند و خداوند در آیه «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ» (مائده/۷۸)، ترک‌کنندگان امر به معروف را لعنت می‌کند.

منبع: «بررسی پشتوانه‌های قرآنی زیارت اربعین با تأکید بر موضوع عهد»: مجید معارف، آروین فرشی‌نعیم.

انتهای پیام
captcha