من راه عشق را رفته‌ام

به گزارش ایکنا،‌ شهید غلامرضا خرده مینا در هشت مرداد سال ۱۳۴۶ در روستای اروست بخش چهاردانگه در خانواده مذهبی متولد شد. دوران کودکی را در همان روستا سپری کرد و به علت فقر و نبودن امکانات تحصیلی مجبور به ترک تحصیل و جهت کمک به خانواده مشغول کار کشاورزی و دامداری شد.

وی بعد از ترک تحصیل دوره نوجوانی را در خدمت پدر و مادر بود. وی پس از حضور در دوره خدمت مقدس سربازی در ۲۲ شهریور ۱۳۶۵ در فاو بر اثر اصابت خمپاره به شهادات رسید و به خیل دوستان شهیدش پیوست.

با توجه به وصیت‌نامه این شهید دفاع مقدس، وی از یک جهانبینی و معرفت الهی برخوردار بود که دنیا را محل زندگی و تن‌پروری نمی‌دانست بلکه دنیا محل کوشش و تلاش معرفت الهی می‌دانست. جمله زیبا شهید در وصیت‌نامه وی نشان از یک معرفت بلند و الهی است که فرمود «ما به خودمان تعلق نداریم یعنی خلق نشدیم تا راحت طلب و یا در پی آسایش دنیوی باشیم و اساس این جهان محل آزمایش است زندگی جاوید سرای جهان آخرت است و باید مهیای سفر آخرت شد.»

در ادامه وصیت‌نامه این شهید دفاع مقدس را مطالعه می‌کنیم. 

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله اموتا و بل احیاء عند ربهم یرزقون. 

گمان مبرید آنهایی که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

با درود فراوان بر انبیاء و پیامبران از آدم تا خاتم(ص) سلام بر پیشگاه مقدس حضرت بقیه‌الله مهدی موعود(عج) سلام و درود به نائب بر حقش امام امت خمینی عزیز سلام به روان پاک طیبه شهدای اسلام سلام و درود به سنگرنشینان جبهه‌های حق علیه باطل.

چند کلمه‌ای که در این ورقه درج کردم به‌عنوان وصیت‌نامه به حضورتان عرضه می‌دارم. شکر خدایی را که قدری مهلتم داد تا اسلام واقعی را بشناسم تا در خاموشی جهل از دنیا نروم. آری ای‌ مردم به میدانی قدم نهاده‌ام که نتیجه‌اش را از قبل گرفته‌ام و با ایمان کامل پیکار می‌کنم چون اگر در این میدان کشته شوم به مقام والای شهادت دست یافته‌ام و راه عشق را رفته‌ام و اگر زنده مانده‌ام شاهد پیروزی بزرگی که همان پیروزی مسلمین بر کفر است خواهم بود.

من با کمال میل به این جبهه مقدس که برای اسلام است می‌روم چون ما به خودمان تعلق نداریم. ما خلق نشده‌ایم تا راحت طلب باشیم و یا در پی آسایش دنیوی باشیم. دنیا ارزش ندارد و ما خلق شده‌ایم تا آزمایش بشویم و اساس این جهان محل آزمایش است و زندگی جاوید در آن جهان است.

 اما ای مردم مرگ را فراموش نکنید؛ دنیا به آخر می‌رسد. سعی کنید به دنیا دل نبندید و خود را مهیا سفر آخرت کنید . آری مردم امروز حسین(ع) زمان تنهاست. امروز فرزند فاطمه(س) در برابر سپاهیان و کفر و ابر قدرت‌ها بی‌یاور است. امروز کربلای انقلابمان خون می‌خواهد و من می‌روم تا به یزیدیان زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزوی ماست از شهادت مرا باکی نیست چون کشته شدن در راه خدا سعادتی بس بزرگ است.

و اما سخنی چند با پدر و مادر عزیزم:

پدر جان مرا حلال کنید چون فرزند خوبی برایت نبودم و آنطور که حق فرزند نسبت به شما ادا نکردم. مادر جان از شما می‌خواهم زینب‌گونه زندگی کنید و برای من گریه نکنید. برای علی‌اکبر(ع) حسین(ع) گریه کنید. برای علی‌اصغر(ع) و قاسم(ع) گریه کنید. مادر جان، خوشحال باش زیرا در راه هدف مقدسی گام برداشته‌ام و جان باخته‌ام.  

شما برادرانم برخیزید اسلحه بر زمین افتاده مرا گرفته و قلب دشمن را نشانه بگیرید. پیرو امام عزیز باشید و نگذارید در مجلس عزاداری من منافقی رخنه کند و علیه امام و اسلام صحبت کند. خواهرانم، باید با حجاب خود به دشمنان اسلام بفهمانید که خواهر واقعی شهید هستید و در حجاب خود کوشا باشید تا دیگران از شما پند بگیرد.

و اما سخنی چند با شما مردم حزب‌الله:

شما ای مردم، پیرو رهبر عزیزمان خمینی بت‌شکن باشید چرا که تمام رسالت انبیا(ع) و اولیا را بر دوش دارد و زمینه انقلاب حضرت مهدی(عج) است. در جلسات مذهبی شرکت کنید چرا که دشمنان اسلام از این وحدت شما می‌ترسد. سعی کنید کسانی‌ که علیه انقلاب صحبت می‌کنند آنها را راهنمایی کنید. سفارش می‌کنم مرا در روستایم اروست دفن کنید دیگر عرضی ندارم جزء سلامتی امام عزیز خمینی بت‌شکن.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار.

غلامرضا خرده مینا