به گزارش ایکنا، سلسله کارگاههای «آمادگی برای ازدواج» با موضوع «شناخت شباهتها برای ازدواج بهتر» با سخنرانی انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه، از isqa.ir پخش شد. این سلسله درسگفتارها از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهارفصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود.
در ادامه قسمت دوم از کارگاه «شناخت شباهتها برای ازدواج بهتر» با ارائه انسیه برومند و موضوع «شناخت شباهتهای ما در سبک زندگی» را ببینید و بخوانید.
«سبک زندگی یکی از راههای سنجش عملی کفویت است؛ بدان معنا که از طریق شناخت سبک زندگی طرف مقابل میتوانیم متوجه شویم که تا چه اندازه مشابهت و همراهی میان ما وجود دارد. شناخت سبک زندگی طرف مقابل به ما این امکان را میدهد تا قدرت تصمیمگیری مناسبی برای انتخاب طرف مقابل داشته باشیم، چون سبک زندگی همان روشی است که با آن زندگی میکنیم و از روی مشاهده رفتارهای طرف مقابل میتوان متوجه میزان کفویت شد.
در ارتباطات موقتی که شکل میگیرد و از مجموعه رفتار طرف مقابل نهایتاً میتوان سبک زندگی او را متوجه شد. در رفتار و پوشش و حرف زدن و آداب معاشرت و حتی در کاری که انتخاب کرده است میتوان مدل زندگی طرف مقابل را متوجه شد.
سه سبک زندگی کلی از زاویه دید قرآن وجود دارد. اولین مدل زندگی که قرآن ترسیم میکند مدل زندگی بیدست و پاهاست. این مدل مخصوص افراد تنبل است. در این مدل هیچ تلاش مطلوب و چشمگیری برای رسیدن به هدف دیده نمیشود و زندگی صرفاً روزمرگی است تا صبحی به شب رسانده شود و یکسری اتفاقات تکراری رخ دهد.
آدمهایی که این مدل را اجرا میکنند به دنبال این هستند که فقط صبح را به شب برسانند. البته ممکن است سطوح این روزمرگی متفاوت باشد، ولی در ماهیت و اصل آنکه وارد یک چرخه روزمرگی و تکرار میشوند تردیدی وجود ندارد. در این نوع از سبک زندگی فرد هر شب میخوابد و دوباره صبح بیدار میشود و در این میان یکسری اشتغالات وجود دارد و ممکن است یکسری تفریحات انجام شود.
اگر این فرد خاطرهنویسی کند، بعد از چند ماه متوجه میشود که عموم کارهایش تکراری است که تفاوت خاصی در انجام دادن یا ندادن آنها وجود ندارد و این مدل زندگی در همه روزها، هفتهها و ماهها در حال تکرار است.
خدا این مدل زندگی را در قرآن به مدل زندگی موجودات بیدست و پا تشبیه میکند. موجودات بیدست و پا مانند خزندگان و بیمهرگان هستند که دست و پا ندارند و سبک زندگی این موجودات کمتحرکی است که در زندگی آنها اثر میگذارد و تغذیه این موجودات به حداقل میرسد و نحوه تعامل آنها با محیط در همین حداقلها سیر میکند و انتهای اخلاقیات آنها محیط زندگی ترکیبی است؛ یعنی بخشی در خشکی و بخش دیگر در آب زندگی میکند که به واسطه ترکیب زندگی آبی و خاکی، مقداری به زندگی خود سرعت میدهند و تا حدودی به کندی و بیدست و پایی غلبه میکنند.
سبک زندگی دومی که خداوند در قرآن به آن اشاره میکند سبک زندگی چهارپایان است. دو مدل سبک زندگی چهارپایان درنده و چرنده داریم. در مدل زندگی چهارپایی از مدل زندگی بیدست و پاها فاصله میگیریم؛ بدان معنا که چون پا عامل حرکت است، سرعت حرکت افزایش پیدا میکند و به واسطه اینکه چهار پا دارند نسبت به آن به سبک زندگی قبلی که همراه با رخوت و تنبلی بود و نمیتوانست به دنبال هدف خود برود در این سبک زندگی فرد چهار پا پیدا کرده و به همین دلیل پرتکاپو و پرتلاش شده است و اگر جزئیتر به آن نگاه کنیم، چرنده یا درنده میشود.
در این مدل سرعت خیلی بالایی برای به دست آوردن وجود دارد، ولی به خاطر افق دید پایینی که این افراد دارند نمیتوان این مدل را تکاملیافته تلقی کرد. در سبک چرنده، چهارپایان به دنبال خوردن هستند و از قدرت حرکت خود برای تأمین اهداف نازل استفاده میکنند و بیشتر اوقات زندگی آنها صرف خوردن میشود. این مدل افراد سرگرم کار خودشان هستند و درصدد کسب منفعتاند، ولی در کوتاهمدت این دارایی را خرج میکند. برای این افراد منزل حکم خوابگاه را دارد و در چند نوبت کار میکنند، ولی همه پسانداز خود را به یکباره خرج میکنند.
در مدل زندگی چهارپایان درنده شخص متوجه میشود که بدون دستدرازی به دارایی دیگران نمیتواند ثروت خود را افزایش دهد. البته در این مدل افق دید بسیار نازل است و تمام دارایی آنها، چه آن را با تلاش خودشان و چه با دستدرازی به اموال دیگران به دست آورده باشند، خرج میشود.
سبک زندگی بعدی دوپاها است. در این نوع زندگی فرد مانند پرندهها علاوه بر دو پا، دو بال برای پرواز دارد؛ بدان معنا که شخص افق دید بسیار گستردهای دارد که به او قدرت میدهد که روی زمین حرکت کند و از آن طرف چون قدرت دید بالایی دارد هدفگذاری ایدهآلی خواهد داشت.
در این سه نوع سبک زندگی میتوان به دنبال کفویت بود. بر اساس شناخت این سبک زندگیها باید متوجه شویم که افق دید ما برای آینده چیست و میزان تلاش ما برای رسیدن به این افق دید چقدر است.
بحث دیگر بُعد ظاهری است که تحت تأثیر بُعد روحی قرار میگیرد؛ بدان معنا که ظاهر طرف مقابل برای فرد موضوعیت پیدا میکند. بحث بعدی، مشابهت در توانهای اجتماعی است که میتواند وجه اشتراک خوبی برای زوجین باشد تا به زندگی سعادتمند دست پیدا کنند.»
انتهای پیام