دوره قاجار دوره افراط در بیان مصائب عاشورا بود
کد خبر: 4078722
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۷
سعید طاووسی مسرور تشریح کرد:

دوره قاجار دوره افراط در بیان مصائب عاشورا بود

سعید طاووسی مسرور، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مقتل‌نگاری قاجاریه ادامه مقتل‌نگاری دوره صفویه است و بعد منفی آن بیشتر تداوم یافته است، افزود: در این دوره افراط در جنبه مصیبت بیشتر و توجه به چرایی و اهداف امام حسین(ع) کمتر شده است.

سعید طاوسی مسروربه گزارش ایکنا، سعید طاووسی مسرور، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، شامگاه 25 مرداد ماه در نشست علمی «بررسی مقتل‌نویسی و عاشورانگاری در دوره‌های صفویه، قاجاریه و پهلوی»، که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) برگزار شد به بررسی  چند مقتل دوره قاجاریه پرداخت و گفت: مقتل‌نگاری قاجاریه ادامه مقتل‌نگاری دوره صفویه است و بُعد منفی آن بیشتر تداوم یافته؛ یعنی افراط در جنبه مصیبت بیشتر شده است و کمتر به چرایی و اهداف امام حسین(ع) پرداخته شده است. در این مقاتل صرفا به این توجه شده که حضرت چگونه کشته شد و چه کسی و چگونه فلان ضربه را زد و آن هم عمدتا براساس گزارشهای شفاهی است.
 
وی با تاکید بر اینکه دوره قاجار دوره انحطاط مقتل‌نگاری است، افزود: در این دوره از نظر کمی مقاتل فزونی یافت و از نظر کیفی هم افت شدیدی پیدا کرد. گرچه آثار ارزشمندی هم نوشته شد که قابل دفاع است مانند قمقام زخار. البته همین آثار مثبت قاجار گزارشهایی دارند که قابل پذیرش نیست. بنابراین این آثار بیش از آن که مقتل باشند متنی برای روضه‌خوانی شدند. حتی اگر اسامی کتبی را که در این دوره نوشته شده است ببینیم، ماتم و مصیبت در آن موج می‌زند، مانند امواج‌البکاء، طریق‌البکاء، معدن‌البکاء، بحرالدموع، بحارالدموع، قبسات‌الاحزان، مخازن‌الاحزان، ماتمکده، غمکده، بوستان غم و کنزالمصائب. در بررسی کلی در مقاتل دوره قاجار علاوه بر تاکید بر مصیبت، مطالبی ابداع شده است و به نقل مطالب داستانی و شفاهی اکتفا نمی‌شود، مثل اسرارالشهاده فاضل دربندی و تذکره‌الشهداء ملاحبیب‌الله شریف کاشانی.
 
طاووسی مسرور با بیان اینکه فاضل دربندی ظاهرا تنها در عاشورانویسی اغراق نمی‌کرد، اضافه کرد: وی کتابی به نام بحر الانساب دارد و وقتی نسخه‌های این کتاب را برای آیت‌الله مرعشی بردند، او آنها را از بین برد، زیرا با بی‌دقتی بسیاری هر چیزی را نسبت داده بود.
 

فاضل دربندی شهادت را هدف خلقت می‌داند

طاووسی مسرور ادامه داد: فاضل دربندی، اسرارالشهاده خود را هم با این عبارت شروع کرده که هدف از خلقت عالم، شهادت امام حسین(ع) بود و وقتی مبنای انسان این طور باشد، هر مطلبی را خواهد نوشت یا مبنای دیگر او تقویت دین و زیارت و ... از هر روشی است و حاصل این نوع رویکرد کتاب بحر الانساب است. عجائب و غرایبی نیست که در این کتاب نیامده باشد؛ مثلا گفته شده امامزاده قاسم دربند تهران، محل دفن سر مقدس حضرت قاسم(ع) است، در صورتی که درباره محل دفن سر امام حسین(ع) هم اتفاق نظر وجود ندارد.
 
این پژوهشگر بیان کرد: در مورد شخصیت فاضل دربندی ممکن است گفته شود که فردی معمولی بود. وی در دربند شیراز به دنیا آمد و در اواسط دوره ناصری از دنیا رفت. در عتبات عالیات درس خواند. و استادانی مانند فرزند شیخ جعفر کاشف الغطاء داشت، ولی چنین مطالبی را در کتابش مطرح کرده است؛ در بالای منبر از شدت گریه غش می‌کرد و گل بر سر و صورت می‌مالید و با آن وضع به منبر می‌رفت و وقتی منبرش گرفت از دولت ناصری انتقاد کرد و ناصرالدین شاه او را به کرمانشاه تبعید کرد. پس از مرگش پیکر وی در حرم مطهر امام حسین(ع) دفن شد.

آمارهای عجیب در کتاب اسرارالشهاده

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: وی تعداد سپاه دشمن را به یک میلیون و 600 هزار نفر رسانده و تعداد کشته‌های دشمن را 460 هزار نفر قید کرده است؛ 330 هزار نفر توسط امام(ع) کشته شدند و 25 هزار نفر را حضرت عباس(ع) و 25 هزار نفر را سایر بنی‌هاشم کشتند و 80 هزار نفر بقیه را سایر یاران امام کشتند. در جای دیگری در همین کتاب گفته است که 500 هزار نفر کشته شدند و 400 هزار نفر آنها توسط امام حسین(ع) کشته شدند. شهید مطهری، از مخالفان جدی او، می‌گوید که اگر در هر ثانیه یک نفر کشته شده باشد، باز وقت بسیار بیشتری از 72 ساعتی که او ذکر کرده لازم است.
 
طاووسی مسرور اضافه کرد: همچنین او ذکر کرده که گرمای هوا در کربلا 70 درجه بود، در صورتی که هیچ وقت دما به این درجه نمی‌رسد و براساس محاسبات گرمای روز غدیر، بالای 40 درجه بود. برخی محققان کتاب اسرارالشهاده این نوع مطالب عجیب و غریب را حذف و بعد چاپ کردند مثلا گفته شده از انگشت حضرت آب می‌جوشید؛ اگر چنین بود چرا حضرت تشنگی کشیدند یا شخصیت‌هایی را در سپاه امام حسین(ع) و دشمن مطرح می‌کند که وجود خارجی ندارند، مانند غلامی به نام مبارک یا افسانه قیام درة الصدف که دختر خانمی بود که در حلب قیام کرد و سرهای شهدا را از یزید گرفت و مستند در مورد این ماجرا هم ساخته‌اند یا خروج امام(ع) از مدینه مانند پادشاهان و شرح اینکه شتر امام فلان سایبان و محمل و تزیین را داشت و اینکه پاهای امام سجاد(ع) را زیر شتر بسته بودند و این موارد از جعلیات اوست و برخی مطالب ضعیف این کتاب هنوز در منابر گفته می‌شود؛ مثلا حجت‌الاسلام سیدحسین مؤمنی روایتی را در منبر نقل کرد که جزء روایات ضعیف و غیرقابل اسرارالشهاده و حتی با قرآن در تنافی بود.

انتقاد شدید از فاضل دربندی

وی با بیان اینکه اسرارالشهاده مورد انتقاد کسانی چون محدث نوری قرار گرفت و وی گفته که این کتاب مشتمل بر دروغ‌های زیادی است، افزود: سیدمحسن امین در اعیان الشیعه و شیخ عباس قمی، آقابزرگ تهرانی و شهید مطهری به صورت جدی به آن حمله و آن را نقد کرده‌اند. البته به تبعیت از این کتاب آثاری نوشته شد از جمله یکی از شاگردان فاضل دربندی، الدمعة را نوشت و به آن استناد کرد و حتی از منبع جعلی دیگری چون نورالعین فی مشهد الحسین، منسوب به اسفراینی  بهره برد یا به المنتخب طریحی و مقتل جعلی ابومخنف استناد کرد.
 
استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: در الدمعه الساکبه آمده است که وقتی حضرت عباس(ع) شهید شد، حضرت علی‌اکبر(ع) داوطلب شد تا برای حضرت علی اصغر(ع) آب بیاورد که این هم از عجایب است، زیرا علی‌اکبر اولین شهید بنی‌هاشم بود. چون الدمعه برای مداحان جذاب است، یکسری از ناشران مانند طوبای محبت این نوع آثار را چاپ می‌کنند. الدمعه به فارسی هم ترجمه شده است.

استناد برخی علما به مقاتل غیرمعتبر

وی افزود: تاثیر کتاب اسرارالشهاده بعد از دوره قاجار هم تداوم یافت، مثلا معالی السبطین در دوره پهلوی به تبعیت از آن نوشته شد که مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی معتقد بودند که از این دو کتاب نباید نقل شود. در دوره کنونی نیز برخی مطالب در کتب علما از اسرارالشهاده و معالی السبطین و الدمعه روایت شده و جالب اینکه وقتی از اسرارالشهاده نقل می‌کنند، می‌گویند که اصولی مدقق، علامه دربندی، این‌طور گفته است؛ قطعا فاضل دربندی اصولی بود، ولی قطعا در این کتاب مدقق نبود. مثلا در جایی گفته فلان روضه‌خوان دفتری به من داد و همین متن را که محدث نوری اباطیل می‌داند، وارد کتاب اسرارالشهاده کرد و مبنای ایشان در عزاداری و زیارت بررسی علمی نبود.
 
طاووسی مسرور گفت: یکی دیگر از متون رایج این دوره طوفان البکاء متعلق به دوره مظفرالدین شاه است. این کتاب به شعر و نثر است و در جلسات آن را می‌خواندند و از نظر زمانی متقدم بر اسرار است و یک مقدمه و 14 آتشکده دارد و هر آتشکده چند شعله دارد؛ یعنی به جای بخش از آتشکده و به جای فصل از شعله استفاده کرده و در آتشکده هفتم در مورد مختار بحث کرده و پنجمین آتشکده مشتمل بر 40 شعله (فصل) در زمینه امام حسین(ع) است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: این کتاب در مکتب‌خانه‌ها و مدارس قدیم تدریس و در مجالس تعزیه خوانده می‌شد، چون مبتنی بر اشعار حماسی است. هرقدر این کتاب از نظر ادبی قوی است، از نظر تاریخی ضعیف و شبیه روضه و اسرارالشهاده است. محدث نوری که حدیث‌گراست به شدت این کتاب‌ها را نقد کرده است و این نقد به لحاظ محدث بودن و جایگاه بالای او اهمیت دارد و وضعیت این کتابها آنقدر بد بود که محدث نوری هم آنها را نقد می‌کرد و کتاب لؤلؤ و المرجان را نوشت و شهید مطهری آن را تجلیل کرد. 

جریان انتقادی در برابر مقاتل قاجاریه

وی افزود: البته قبل از ایشان هم جریان انتقادی در دوره قاجار درباره مقتل‌نویسی شکل گرفت، از جمله در مورد کتاب مهیج‌الاحزان و موقدالنیران فی قلوب اهل الایمان. مؤلف آن حسن یزدی حائری بود و در اواسط قاجار و قبل از اسرارالشهاده به فارسی نوشته شد و اشعار عربی و اخبار ضعیف زیادی دارد؛ نکته جالب این است که به قاعده تسامح در مستحبات و مکروهات استناد کرده و آن را به گزارشهای تاریخی عاشورا و اخلاقی تعمیم داده، در صورتی که قاعده تسامح در حیطه فقه و عمل است و ربطی به تاریخ ندارد. البته خود قاعده تسامح در فقه هم مورد اختلاف مراجع است و آیات عظام سیستانی، خامنه‌ای و شبیری این قاعده را قبول ندارند.
 
طاووسی مسرور بیان کرد: ملامحمدمهدی نراقی، که محرق القلوب را نوشته و هدف از شهادت امام حسین(ع) را نگاهی مسیحی به عاشورا یعنی شفاعت امت پیامبر(ص) برشمرده است هم قاعده تسامح در تاریخ را قبول ندارد؛ البته وی در جوانی این کتاب را نوشت و دیدگاه تندی داشت، ولی در بزرگسالی نظرش تغییر کرد. حتی در مورد زبان حال که برخی از این کتابها آن را مبنا قرار داده‌اند، آیت‌الله شبیری زنجانی ضمن اینکه آن را فاقد ایراد می‌داند، معتقد است که زبان حال باید احتمال صحت داشته باشد نه اینکه هر چیزی به عنوان زبان حال بیان شود.
انتهای پیام
captcha