به گزارش ایکنا از فارس، سیصد و چهل و نهمین نشست علمی مرکز حافظ شناسی، کرسی پژوهشی حافظ که به رونمایی و نقد کتاب «حافظ و رود جادو» اختصاص داشت، شب گذشته، 24 مرداد در سالن غزل مجموعه تالار حافظ برگزار شد.
در این نشست که با همکاری مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز و ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس برگزار شد، ابتدا مسعود حسینچاری، استاد روانشناسی دانشگاه شیراز به معرفی و نقد کتاب حافظ و رود جادو پرداخت.
وی با بیان این مقدمه که این کتاب همانطور که از نامش پیداست، رازآلود است، گفت: اگر قرار باشد در آینده کسانی که با روانشناسی آشنایی ندارند، آن را بخوانند، باید شرحی بر آن نوشته شود.
حسینچاری ادامه داد: برای فهم هرمتنی باید الفبای آن یا واژگان کلیدی آن را فهم کنیم، از همینرو بر کلیدواژههایی که پروا به کار گرفته است، تأمل خواهیم کرد و افزون بر این، برای فهم رود جادو ما مقدماتی از زبانشناسی را هم نیاز داریم.
وی با بیان اینکه در خصوص واژههایی چون ناخودآگاه، ناخودآگاه جمعی، رود و جادو و... در این متن باید اطلاعاتی داشته باشیم تا بتوانیم با این متن ارتباط برقرار کنیم، گفت: گاهی خود نویسنده در این کتاب دست ما را میگیرد و نشانهای برای فهم این کلیدواژهها به دست ما میدهد.
حسینچاری افزود: نویسنده کتاب، اسم خاص و آینهی شفافی که حافظ نمیخواسته به کسی نشان بدهد، آینهای که در متن کل غزلیات تکه تکه شده بوده را یافته و در کنار هم نهاده است. همچنین این کتاب مدعی این نیست که میخواهد با روانکاوی، حافظ را بفهمد؛ بلکه میخواهد از حافظ استفاده کند برای عمق در روانکاوی و این ویژگی خوب این کتاب است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز اظهار کرد: در کتاب حافظ و رود جادو، آن عنصر غایب و همهجا حاضر، پیدا میشود و با شواهدی از خود غزلیات حافظ در برابر ما مینشیند و این نشاندهندهی روند علمی در این کتاب است. سپس ذهن خواننده را به این نقطه رهنمون میکند که آیا در زندگی من هم حاضر غایب هست؟ در یک کلام، رود جادو تلاش هوشیارانهای است برای ورود به ناهوشیاری و رمزآلودی و جادویی.
سپس منصور پایمرد، حافظپژوه و مدرس مرکز حافظشناسی به معرفی و نقد کتاب یادشده پرداخت و افزود: کتاب حافظ و رود جادو با مقدمهای بهقلم استاد بهاءالدین خرمشاهی و پیشگفتاری و پیشدرآمدی از نویسنده آغاز میشود. استاد خرمشاهی در تعریف کتاب می نویسد: «سالیان سال بود کتابی دربارهی اندیشه و هنر و درواقع شعر و شخصیت حافظ، به این ژرفی و حتی شگرفی نخوانده بودم». کتاب نامبرده ده فصل دارد که درپایان با یک پیگفتار خاتمه مییابد.
وی یادآور شد: فرزام پروا، نویسنده کتاب حافظ و رود جادو، روانپزشک و روانکاو است و از منظر تخصص خود، شعر حافظ را مورد بررسی قرار داده است که در حوزهی مباحث حافظپژوهی، این نگاه تازگی دارد.
ز نظر پایمرد، کتاب حافظ و رود جاری دارای این محسنات و امتیازات نیز هست که از منظر تازهای به موضوعات معتنابه حافظپژوهی پرداخته است؛ بیشتر به چگونهگفتن حافظ پرداخته تا چه گفتن او؛ نویسنده کارش روشمند است و میکوشد به روشی که به آن متعهد است وفادار بماند؛ نویسنده از حوزههای مختلف دانش و هنر چون روانکاوی، زبانشناسی، ادبیات، قرآنپژوهی، موسیقی، نمایشنامه و... برای بیان مقصود خود سود برده است. فصل ششم و هفتم کتاب حافظ و رود جادو از فصول خواندنی این کتاب محسوب میشود.
پایمرد ادعای اصلی نویسنده را که «حضور غایب شمس بهعنوان نقطه مرکزی شعر حافظ است» مورد نقد قرار داده و ضمن ارائه دلایلی در پی اثبات این نکته است که لفظ شمس در شعر حافظ غایب نیست (دوبار لفظ شمس به کار رفته است) و به استثنای شعر مولانا که شمس تخلص شعری و نام مرادش بوده است، در آثار دیگر شعرای قبل و همعصر حافظ نیز، بسامد این لفظ بسیارکم است و گاه اصلا به کار نرفته است و حافظ در این زمینه، حتی اگر هیچ هم لفظ شمس را در شعرش به کار نبرده باشد، از یک هنجار و روال طبیعی زبانی و ادبی تبعیت کرده است.
آخرین سخنران این نشست، جلیل اعتماد، پژوهشگر پسادکتری روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بود که در مقدمه سخنان خود گفت: با یک اثر دورانساز مواجه هستیم که هم بازنمای یک پژوهش اصیل در حیطهی ادبیات و هم در حیطه روانکاوی است و بلکه انعکاس پیوند زبانشناسی، روانکاوی و ادبیات است.
وی بیان کرد: در عنوان کتاب، نویسنده از حداکثر امکانات مفهومی استعاره «رود» برای بیان «جاری ناخودآگاهی» بهره برده است. زیر و زبری رود، جاریبودن، از گذشته آمدن، طراوتداشتن، شکستن و صیقلدادن، اثر پذیرفتن از کف و از محیط، فراز و نشیب داشتن و .. ازجمله آن امکاناتی است که از کلمهی رود برای فهم جریان حروف در ناخودآگاهی استفاده شده است.
اعتماد در معرفی کتاب حافظ و رود جادو گفت: کتاب با مسائلی آغاز کرده که از آن جمله «درک رخداد لذت ادبی از دیوان غزل حافظ» و «فهم ملزومات زبانی امکان ظهور شاعری همچون حافظ» است. دعاوی این کتاب شامل چندین ادعای اصلی است که از آن جمله «ناخوداگاه همچون یک زبان ساختاربندی شده است» و «غزل به موسیقی استحاله یافته» و از مهمترین آنها اینکه «نام شمس در دیوان حضور غیابی دارد و بهشکل حروف بازگشته است».
وی اظهار کرد: برای فهم کتاب مهم است که به پیشفرضهای ضمنی آن توجه داشته باشیم که یکی از آنها از حیث معرفتشناختی است و به پارادایم «حقیقت به مثابهی ناپوشیدگی» ارجاع دارد.
پس از رونمایی از کتاب حافظ و رود جادو، پروا چند دقیقهای درباره اثر خود سخن گفت و در مقدمه بیان کرد: برای رفع نقیصه کتابهای مربوط به لکان که میتوانند پیشزمینهی مطالعه این کتاب باشد، من یک کتاب نوشتهام باعنوان «درسگفتارهای لکان» و یک کتاب ترجمه کردهام با نام «درسنامهی لکان کمبریج».
نویسنده کتاب حافظ و رود جادو اظهار کرد: من چیزی را به خواننده تحمیل نکردهام، در مقام یک روانکاو متوجه شدم که دالی از غزلیات خواجه غایب است (شمس) که نام خاص خواجه است و حذف این دال، بنابر اصل بازگشت واپسزده، فراوانی حروف شین و سین را در دیوان افزایش میدهد. بعدا فهمیدم فراوانی بیشتر این دو حرف در غزلیات خواجه، مورد توجه استاد شفیعی کدکنی هم قرار گرفته و حل این معما را از روانشناسان خواسته بودند.
پروا بیان کرد: در بسیاری از موارد من پژوهشم را با راهنمایی خود خواجه حافظ پیش بردم. مثلا این بیت از خواجه که میگوید: «چو من ماهی کلک آرم به تحریر/ تو از نون و القلم میپرس تفسیر» به من نشان داد تفسیر شعر حافظ بایستی با ارجاع به قرآن و خصوصا حروف مقطعه انجام شود.
نویسنده حافظ و رود جادو بیان کرد: این کتاب در درجه اول روانکاوی شعر حافظ است تا روانکاوی شاعری به نام حافظ، گرچه از پژوهش اول میتوان راهی کوچک به پژوهش دوم یافت.
انتهای پیام