امام حسین(ع) به یکی از یارانش که از حوادث کوفه مطلع بود و به آن حضرت گفت: من خبرى دارم، هرطور كه اجازه مى فرماييد بگويم. اگر اجازه مىفرماييد اينجا عرض كنم، اينجا عرض مىكنم. اگر نه، مىخواهيد من بهطور خصوصى عرض كنم، بهطور خصوصى عرض مىكنم. فرمود: بگو، من از اصحاب خودم چيزى را مستور ندارم، با هم يكرنگ هستيم.
او گفت: قضيه از اين قرار است: كوفه سقوط كرد، مسلم و هانى كشته شدند. امام تا اين جمله را شنيد، اول اشك از چشمانش جارى شد. حالا ببينيد چه آيهاى را مىخواند: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» ( احزاب آیه 23)
(اصلًا در قرآن آيهاى مناسبتر براى چنين موقعى پيدا نمىكنيد). بعضى از مؤمنين به پيمانى كه با خداى خويش بستند وفا كردند. از اينهايى كه وفا كننده به پيمان خويش هستند، بعضى از آنها گذشتند و رفتند شهيد شدند و عده ديگر هم انتظار مى كشند تا نوبت آنها بشود.
يعنى ما فقط براى كوفه نيامديم. كوفه سقوط كرد كه كرد. حركت ما كه فقط معلول دعوت مردم كوفه نبوده است. اين، يكى از عوامل بود كه براى ما اين وظيفه را ايجاب مىكرد كه عجالتاً از مكه به طرف كوفه بياييم. ما وظيفه بزرگتر و سنگينترى داريم. مسلم به پيمان خود وفا كرد و كارش گذشت، پايان يافت، شهيد شد؛ آن سرنوشت مسلم را ما هم پيدا كنيم.
داغترين خطبههاى امام حسين(ع)، شورانگيزترين و پرهيجانترين سخنان امام حسين، بعد از شكست كوفه است. اينجاست که نشان مىدهد امام حسين(ع) تا چه اندازه روى عامل امر به معروف و نهى از منكر تكيه دارد و اوست كه به اين دولت و حكومت فاسد هجوم آورده است. از نظر اين عامل، امام حسين(ع) مهاجم به حكومت فاسد وقت است، ثائر و انقلابى است.
انتهای پیام