به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست علمی «افول آمریکا و نظم نوین جهانی» به مناسبت هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی صبح امروز، شنبه 4 تیرماه، به همت دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی و با سخنرانی فواد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و ابوذر گوهری مقدم، معاون بینالملل مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، برگزار شد.
ابوذر گوهری مقدم با بیان اینکه درباره افول آمریکا از چند زاویه میتوان صحبت کرد، گفت: نکته اول نشانهها و مظاهر افول آمریکاست و مرجع سخنان ما در این رابطه عمدتا منابع آمریکایی هستند. وقتی صحبت از افول آمریکا میشود؛ اولاْ آمریکا با وضعیت و جایگاه گذشته خودش مقیاسه میشود و ممکن است آمریکا در مقایسه با سایر کشورها وضعیت بهتری داشته باشد یا درجه افول کمتری داشته باشد، ثانیا باید دقت کرد افول غیر از فروپاشی است؛ هرچند میتواند مقدمات فروپاشی باشد اما ممکن است فروپاشی اتفاق نیفتد. امروز خود آمریکاییها اذعان دارند که جایگاه سابق را ندارند و بسیاری از عرصهها را به رقبای نوظهور واگذار کردهاند.
وی در تشریح مصادیق این افول ابتدا به شاخص توانمندی نظامی اشاره کرد و گفت: براساس گزارش کمیسیون راهبردی ـ دفاعی آمریکا مزیتهای نظامی این کشور نسبت به رقبا در حال فرسایش است و آنها توانایی کسب پیروزی در جنگها را مثل قبل ندارند و نمونه آن تحولات اخیر افغانستان است که ارزیابیهای غلط اطلاعاتی ـ امنیتی به خروج سراسیمه آمریکاییها منجر شد.
گوهری مقدم اظهار کرد: این در حالی است که قبلا اسناد امنیت ملی آمریکا این طراحی را داشتند که آمریکا بتواند همزمان در دو جنگ وارد و پیروز شود اما امروز نهایتا ورود به یک جنگ و مدیریت بازدانده جنگ دیگری را پیشنهاد میکنند که به واقع قدرت اجرای همین طرح را هم ندارند و بهتر است بگوییم آمریکا به دنبال بازدارندگی و فرسایش قدرت رقباست.
معاون بینالملل مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری افزود: امروز آمریکا به لحظ تجهیزات و تسلیحات نظامی نیز به خصوص در تسلیحات هستهای فرسوده است به نحوی که حدود 40 سال است این تسلیحات بازسازی نشدهاند.
وی درباره افول آمریکا در حوزه سیاسی گفت: امروز جامعه آمریکا به شدت قطبیشده است و در همه حوزهها رقابتهای شدید حزبی دیده میشود و همه مسائل این کشور اعم از فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به طرز عجیبی سیاسی و امنیتی شده که نمونه آن در بحران کرونا در این کشور دیده شد. به عبارتی رقابتهای دو حزبی و درگیریهای درونحزبی و رادیکالیسم در فضای سیاسی آمریکا به شدت مشهود است.
گوهری مقدم ابراز کرد: نظرسنجیهای معتبر نیز حکایت از این دارد که بیاعتمادی مردم به نظام و ساختار سیاسی و اجتماعی آمریکا به شدت رو به افزایش است و لذا به لحاظ سیاسی نیز آمریکا در مقایسه با گذشته خودش دچار افول شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: در حوزه اجتماعی دو قطبی شدیدی در آمریکا مشاهده میشود و نارضایتیهای اجتماعی به ظهور جریانهای افراطی چپ و راست و ظهور سیاستمداران خارج از چارچوب سیاسی شده که نمونه آن ظهور فردی مانند ترامپ بود و امروز نخبهگرایی به سمت پوپولیسم افراطی در این کشور در حال حرکت است. در واقع پدیدهای مانند ترامپ یک اتفاق در آمریکا نیست بلکه قابلیت تکرار در هر دو حزب آمریکا را دارد.
وی درباره افول اقتصادی آمریکا اظهار کرد: بسیاری از شاخصهای اقتصادی در چند ماه اخیر بعد از حضور بایدن از جمله نابرابری و تورم رشد منفی داشته است و بسیاری از ساختارها و نظامهای مالی دچار بحران شدهاند. هر چند تورم به لحاظ عددی بین 6 تا 8 درصد است اما در عمل جامعه آمریکا در ماههای اخیر تورم 40 درصدی را تجربه کرده است که به لحاظ تاریخی بیسابقه است و از طرفی سازوکارهای کنترزلی نیز با مشکل مواجه شدهاند و رشد ارزهای غیر از دلار، در ابعاد مختلف جایگاه اقتصادی آمریکا را به چالش کشیده است.
گوهری مقدم بیان کرد: ظهور قدرتهای جدید اقتصادی مانند چین و هند نشان میدهد که یک نظم نوین جهانی فراتر از تصور آمریکاییها در اقتصاد جهانی در حال بروز و ظهور است.
این کارشناس مسائل آمریکا در تشریح افول آمریکا در حوزه قدرت نرم گفت: امروز شعارها و ارزشهای آمریکایی دیگر الهامبخش نیست و جایگاه سابق را ندارد. در دوره ترامپ بسیاری از این شعارها مانند حقوق بشر و دموکراسی با نوع حکمرانی ترامپ روی دیگر سکه آمریکا را نشان داد و اینها جایگاه آمریکا را در پیش چشم جهانیان متزلزل کرد و ارزشهای آمریکایی امروز توسط خود مردم آمریکا زیر سؤال رفته است.
وی در ادامه درباره دلایل افول آمریکا گفت: عدهای معتقدند رشد کشورهای رقیب باعث افول آمریکا شده و آمریکا همچنان در حال طی مسیر همیشگی خودش است و خیلی نباید نگران اتفاقر عجیب و غریب در آمریکا باشیم اما در مقابل افرادی مانند «فرانسیس فوکویاما» معتقدند افول آمریکا ناشی از ناکارآمدی نهادهای آمریکایی است که کارکرد خود را از دست دادهاند که عملا به تضعیف هویت آمریکایی انجامیده است، نه رشد رقبا. این عده چاره را درونی میبینند.
گوهری مقدم ادامه داد: اوباما هم شعار «دولت ـ ملت سازی در داخل» را مطرح میکند و ترامپ نیز با تمام انتقادات وارده بر او، شعار «آمریکا اول» را مطرح کرد که معنای آن تقویت درونی آمریکا و اصلاح زیرساختهای آمریکاست. جامعه آمریکایی روزی افتخار میکرد که همه ملتها را در خود جذب و هضم میکند اما امروز این اتفاق معکوس شده و آمریکا توانایی جذب و هضم دیگران را در خود از دست داده است که افزایش تیراندازیها و کشتارها از نشانههای این مسئله است و این نشانهها در حال وخامت و بدتر شدن است.
معاون بینالملل مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در ادامه به تشریح پیامدهای افول آمریکا برای نظام بینالملل و جمهوری اسلامی ایران پرداخت و گفت: لزوما افول آمریکا به این معنا نیست که آمریکا اراده و قابلیت تهدید بازیگران بینالمللی را از دست داده است بلکه برعکس آمریکا با این وضعیت داخلی برای فرافکنی تلاش میکنند و به دنبال کند کردن روند حرکت رقبا هستند و چون خود را در شرایط افول میبینند، به دنبال انجام رفتار تهاجمی در صحنه بینالمللی هستند تا به نوعی ضعف ساختاری و اعتباری خود را در سایه این رفتار تهاجمی پوشش دهند که نمونه آن ایجاد اتحادها و ائتلافها در شرق آسیا برای مهار چین است.
وی تأکید کرد: باید به این نکته دقت کرد که افول به معنای حضور صف در خانه و داخل نیست بلکه آمریکاییها هم رفتارهای ایذایی می کنند و هم میخواهند حرکت رقبای خود را کند کنند. برای نمونه در بحران اوکراین، آمریکا برخلاف نظر متحدان اروپایی خود به دنبال تداوم این بحران است تا هم رقبای خود و حتی متحدان خود را تضعیف کند.
گوهری مقدم درباره نسبت جمهوری اسلامی ایران با افول آمریکا گفت: درگیری قدرتها و رقبای بزرگ و کاهش حضور آمریکا در غرب آسیا بدان معنا نیست که آمریکاییها مسائل عمده در غرب آسیا و به ویژه ایران را رها میکنند. آنها میخواهند این کار را از طریق متحدان منطقهای خود انجام دهند و مسیر ترامپ و فشار حداکثری در دوره بایدن هم ادامه یافته و تحریمها در این دوره نسبت به ترامپ افزایش یافته است.
وی بیان کرد: آمریکاییها تلاش دارند اعتبار و جایگاه سابق خود را حفظ کنند اما شیوه دموکراتها با جمهوریخواهان متفاوت است و آنها این کار را از طریق ایجاد ائتلاف و اتحاد علیه منافقع رقبای خود میکنند.
گوهری مقدم درباره فرصتهای افول آمریکا برای ایران و کشورهای مستقل گفت: رشد قدرتهای اقتصادی جدید باعث تضعیف نهادها و سازمانهای بینالمللیای شده که آمریکا در آنها حرف اول را میزد و این به صعود رقبای آمریکا منجر شده و این فرصت را برای آنها فراهم میکند تا دستورکار سازی کنند. استراتژی چین نیز جایگزینی با آمریکا در نهادها و سازمانهای مالی و پولی و دستورکار سازی برای آنهاست که این امر فرصتی برای ایران هم ایجاد میکند.
وی تأکید کرد: در واقع ایران و قدرتهای نوظهور میتوانند به لحاظ سیاسی نظم نوین غیر آمریکایی و غیر غربی را ترویج کنند و با ایجاد اتحادها و ائتلافهایی این مسئله را مدیریت کنند. امروز آمریکا به لحاظ ساختاری و جایگاهی قطعا جایگاه سابق خود را از دست داده و در سطح نظری آنها به دنبال مفهومسازی شرایط جدید جهانی هستند تا نظم جهانی را مدیریت کنند و از طرفی در داخل نیز به دنبال تقویت درونی با کاهش تعهدات بینالمللی هستند تا منابع را به شکل بهینه مصرف و سرمایه گذاری کنند.
معاون بینالملل مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران باید از این فضا استفاده کند، گفت: ما باید در این نظم نوین جهانی جایگاه خود را مشخص کنیم. اگر ما جایگاه خود را به لحاظ استراتژیک، ژئوپلیتیک و مفهومی در مقابل قدرتهای نوظهور مشخص نکنیم در یکی دو دهه آینده با مشکلاتی مواجه خواهیم شد و اگر به نقشه رقبای در حال ظهور آمریکا توجه نکنیم خسارت عمدهای متوجه کشور میشود.
گوهری مقدم در پایان ابراز امیدواری کرد که با درک تحولات جدید نظام بینالملل بتوانیم جایگاه خود را به طور دقیق تعریف کنیم و با درازمدت کردن وابستگی قدرتهای نوظهور به جمهوری اسلامی ایران منافع ملی خود را تأمین کنیم.
انتهای پیام