به گزارش ایکنا از گیلان، صابر صلاحکار، پژوهشگر مسائل سیاسی و ژئوپلیتیک طی یادداشتی به تحلیل بسترسازی ظهور در راستای دکترین مهدویت و وظایف حکومت اسلامی در این حوزه پرداخت که متن آن به شرح زیر است:
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودهاند: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة، آن کس که امام زمانش را نشناخته بمیرد به مرگ جاهلی مرده است».
دين به عنوان منشور هدايت انسان در راستای فطرت، آميزهاى از تكاليف جدانشدنی فردى و اجتماعى در قسمتهای مختلف زندگى است و به عنوان جريانی مداوم و فعال توقفناپذير است، پس دوره آخر زمانی ما یا به تعبیری عصر غيبـت، دوران افـول و توقـف تكـاليف و مسئوليتهای انسان ديندار نيست، بلكه همانند دوران حضور پیامبر و امامان، میبایستی هم فرد بر مبناى دين تربيت و هدایت شود و هم جامعه بر اساس آمـوزههـاى دينـى اداره گـردد و ايـن هـدف جـز بـا تـشكيل حكومتهاى همجهت با حكومت معصومین ممكن نيست.
یک جامعه و یک حکومت منتظر بهعنوان بسترساز ظهور و الگوي سـاير ملـتهای مـسلمان، بايـد بـر پايـه دكترين مهدويت، براي رسيدن جامعه بشري به وضعيت مطلوب، راهبردهاي اصولي ارائه نمايد و زمينه ظهور امام عصر را فراهم نمايد.
یقینا انقلاب امام زمان(عج) مستلزم بسترسازی عمومی و جهانی است، زیرا که این انقلاب حرکت و تحول جهانی است و یاورانی در سطح جهان را میطلبد که پذیرا و پشتیبان آن باشند. پرورش چنین یاورانی نیاز به زمینهسازی جهانی دارد که همه منتظران باید در این جهت توان خود را بهکار گیرند. در این میان، وظایف مهمی بر عهده حکومتهای اسلامی است که باید با برنامهریزیهایی صحیح و پیگیری اهداف بلند در این زمینه بسیار تأثیرگذار عمل کنند. حکومت و دولت بسترساز، باید همه فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را براساس آموزه مهدویت طراحی کند و با تلاشهای مضاعف خود در این جهت همه جهان را آماده و پذیرای حکومت عدل جهانی نماید.
امروزه روز حکومت ها، اهداف دنیوی و مادیگرایانه مانند آزادی، امنیت، رفاه، بهداشت، آموزش، ارضای خواستههای همه مردم یا اکثریت آنان و هر هدفی را که به نوعی به آسایش زندگی دنیوی آنها برگردد، دنبال میکنند و حکومتی از نظر مردم ایدهآل است که بتواند امنیت داخلی و خارجی و خواستههای اکثر را برآورده سازد، اما در حکومتی که انبیا مطرح کردهاند و حکومتی که رسول گرامی اسلام(ص) آن را بنیان نهاد، اهدافی بالاتر از اینها مورد توجه است.
تحقق حکومت امام مهدی(ع) بدون مقدمه نیست، بلکه با مقدمه و زمینهسازی انجام میپذیرد، بدینگونه که منتظران در محیط خویش به پا میخیزند و قیام می کنند و حکومتی تشکیل میدهند و همین حکومتها زمینههایی میشوند برای گرد هم آمدن و بههم پیوستن صفوف یاران مؤمن، بصیر و خواهان که هسته اصلی مقاومت مؤمنان و وارثان زمین را تشکیل میدهند و از قیام حضرت پشتیبانی میکنند و کارهای حکومت جهانی را انجام میدهند. بنابر احادیث، امام مهدی(ارواحنا فداه) از مردم یاری میطلبد و میفرماید: «یا أیها الناس! إنّا نستنصر الله ومن أجابنا من الناس...» ویا «إنّا نستنصرالله الیوم وکلّ مسلم...».
امام خمینی(رحمه الله) ضمن تبیین دیدگاههایی که انتظار را برابر با سکون، ایستایی و تندادن به وضع موجود و یا دامن زدن به ظلم و جنایت معرفی میکنند، به مقابله جدی با آن میپرداخت و میفرمود «بعضیها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (ع) را از خدا بخواهند... یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه میگذرد، بر ملت ما چه میگذرد، به این چیزها کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاالله درست میکنند... یک دستهای میگفتند که خوب! باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید، ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری میخواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود... یک دستهای از این بالاتر بودند و میگفتند باید دامن زد به گناهان، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از ظلم وجور شود وحضرت (ع) تشریف بیاورند... یک دسته دیگر بودند که میگفتند هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است...».
بطور کلی هدفهای که حکومت ها به دنبال آن هستند را در دو بخش میتوان برشمرد:
۱. اهداف عمومی که بنابر آن، هر دولتی که به شکل صحیح و منطقی روی کار آید و در صدد ظلم و تعدی به حقوق و منافع دیگران نباشد، قاعدتاً باید آن اهداف را نصب العین خود قرار دهد و برای دستیابی به آن تلاش کند، همان اهدافی که حکومت نبوی و علوی و مهدوی و هر حکومت دینی و اسلامی دیگر نیز در پی آنها بوده است، مثل برقراری عدالت، امنیت، رفاه و....
۲. اهداف مخصوص یک حکومت بستر ساز ظهور که تنها جهت زمینهسازی و فراهم کردن بستر مناسب برای ظهور مهدی موعود(ارواحنا فداه) باید آنها را تعقیب کرد، مثل مبارزه با تبلیغات یأسآلود و منفی دشمنان مهدویت، تربیت نیروهای کارآمد و شایسته برای پشتیبانی از حکومت عدل جهانی و روشنگری جهانی و ....
پس میتوان یک حکومت مطلوب را اینطور تبیین نمود که اهداف بخش اول به طور غیرمستقیم در راستای ظهور خواهد بود، ولی دست یابی به اهداف دسته دوم، گامی مستقیم برای فراهم آوردن شرایط و زمینههای ظهور امام (عج)است. یک حکومت بسترساز ظهور باید بتواند و بخواهد عدالت را برپا نماید، یعنی عدالت در همه ابعاد...
وجود حاکمان عادل یکی از این مصداق هاست، یک جامعه و حکومت منتظر باید در این مورد باید در مسیر عدالت قرار بگیرد، مسئولان و مدیران عادل نیز در همین راستا مورد توجه است، یعنی برای تحقق عدالت و گام نهادن در این مسیر، لازم است متصدیان امر حکومت افراد برجسته در عدالت و پرهیزگاری و تخصص و تعهد باشند. قوانین عادلانه نیز از شرایط مهم تحقق عدالت اجتماعی است که بیشک کتاب الهی و سنت رسولالله و سیره اهلبیت بیانکننده عادلانهترین قوانین هستند و یک جامعه در صورت میزان قراردادن آنها طعم عدالت را خواهد چشید. همچنین نظام عادلانه نیز رکن مهمی محسوب میشود یعنی هر کسی جایگاه هرکس به درستی در آن تعیین شده باشد و همه مسئولان و مدیران و ... وظایف خود را به خوبی بشناسند و عمل کنند و نظارت و بازخواست در صورت خطا قابل اجرا باشد. متاسفانه فضای آلوده سیاسی و کرسیهای مدیریتی این روزها بر خلاف این روند حقیقت، دیده میشود و تفکرات جناحی و باندی و قبیله ای و ترقی از جهت تملق و ... بر خلاف جهت جریان مقدس مهدویت برقرار است!
باید بدانیم خود مفهوم عدالت نیز قابل تببین است، مثلا عدالت در حوزه سیاست، عدالت در حوزه اقتصاد و ... . بهعنوان مثال عدالت اقتصادی به معنای توزیع عادلانه امکانات مادی و رفاهی و عمرانی و بهداشتی و رفع فقر و فساد است، با وجود فقر توانی برای اندیشیدن به مفاهیم برتر و تکامل باقی نمیماند. از الزامات برای انقلاب جهانی، اقتدار و عدم وابستگی است. دولت اسلامی در بُعد توانمندی اقتصادی باید بکوشد از هر راه به اقتدار اقتصادی دست یابد، چرا که حفظ استقلال و آزادی و عزت در عرصه داخلی و بین المللی و نیز حفظ دین و فرهنگ دینی و گسترش و تبلیغ آرمان های اسلامی و انسانی در گرو قدرت مالی و اقتصادی است.
یادآور می شوم بُعد توان مندی دفاعی و نظامی نیز در حکومت اسلامی باید به چنین قدرتی دست یابد که بتواند در مقابل دشمنان خدا و دشمنان اسلام بایستد. اسلام، مسلمانان را به داشتن قدرت و نیروی بازدارنده جنگی، نه به انگیزه کشورگشایی و غارت و چپاول ثروتهای ملل دیگر، بلکه به منظور جلوگیری از تجاوز سلطهجویان و جهانخواران و ایجاد ترس در دل دشمنان دستور داده است.
یگانه هدف خلقت انسان رسیدن به عبودیت و قرب الیالله است و تنها راه قرار گرفتن در این مسیر ظهور آخرین حجت حق و سر سپردگی به هدایتهای ایشان است. این نجاتبخشی در پرتو ظهور امام زمان(عج) خاص دین اسلام نیست، بلکه همه ملتهای آزاده جهان انتظار این منجی جهانی را می کشند. بنابراین ظهور حضرت آمادگی جهانی را میطلبد و همان گونه که عدم آمادگی مردم موجب غیبت حضرت گردیده، تا این آمادگی فراهم نگردد، حضرت از پشت پرده غیبت بیرون نخواهد آمد. این آمادگی نیاز به زمینهسازی دارد و همه منتظران ظهور باید در زمینهسازی سهیم باشند. پس در این میان، حکومت ها و دولتهای اسلامی نقش بسیار مهم و حساسی را بر عهده دارند و باید با برنامهریزی های صحیح و هدفمند در ایجاد آمادگی جهانی گامهای بلند و مؤثری بردارند. لازم است حکومت های اسلامی، جهان را با ویژگی های نظام مهدوی آشنا سازند و جهان را آماده و پذیرایی حکومت حضرت نمایند.
حکومت بسترساز انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) باید کادرسازی را آغاز کند و نیروهای اعتمادپذیر را تربیت نماید، نیروهایی که از نظر قدرتهای ایمانی و روحی و بدنی و نظامی و علمی و تمرینهای عملی و پرورشهای اخلاقی و اجتماعی و سازماندهیهای سیاسی، آمادگیهای لازم را کسب کرده باشند تا توان شرکت در انقلاب بیمانند حضرت را داشته باشند، و نیروهایی که باور داشته باشند که انقلاب منجی به سادگی پیروز نمیگردد. پس شیعیان در پرتو تلاشها و برنامهریزیهای حکومت اسلامی باید به بلوغ و توانایی یاری امام(عج) در اداره جامعه جهانی برسند و قدرت تغییر عقاید، فرهنگها و ارزشها و وابستگیها را به دست آورند، از این رو، از مسئولیتهای بزرگ حکومت های شیعی در دوران غیبت، آمادهسازی و تربیت نیروی انسانی همآهنگ و همراه با مسئولیتهای حکومت عدل جهانی حضرت مهدی (عج) است. این آمادگی و کادرسازی باید به دیگر جوامع اسلامی نیز سرایت یابد.
به هر دلیل در دنیای امروز، احیا و گسترش فرهنگ مهدویت، بیشتر بر عهده جمهوری اسلامی ایران است، این انقلاب شکوهمند اسلامی ما باعث پر رنگتر شدن این مسیر بسترساز شده است که نباید فقط به اعیاد و جشنها مانند نیمه شعبان و ... بسنده نمود، باید روشنگری بطور وسیع ادامه یابد، تبلیغات ملی و جهانی سرعت یابد، حمایتهای مالی مناسب صورت گیرد، باید همه ما یکبار دیگر در اعتقاد و فلسفه شیعه و آخر الزمان تفکر کنیم که کجا ایستادهایم! باید در باطن درک کنیم که امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجا همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده، اما حضور دارد، زیرا اعتقاد به مهدویت، به وجود مقدس مهدی موعود(ارواحنا فداه) امید را در دلها زنده میکند. هیچ وقت انسانی که معتقد به این اصل است، نا امید نمیشود، چون میداند یک پایان روشن حتمی، وجود دارد... سعی میکند که خودش را به آن برساند و امیدواریم لیاقت دریافت نشان سرباز حضرت مهدی(ارواحنا فداه) بودن، نصیب همه منتظران واقعی، بشود و گامهای محکم تر و رو بهجلوتری از همه آگاهان سراسر جهان مشاهده شود.
انتهای پیام