به گزارش ایکنا، منصوره شرکت توسلی، پژوهشگر قرآنی، 18 خردادماه در نشست علمی «مبحث توبه از کتاب محجة البیضاء» که از سوی کانون زبان قرآن برگزار شد، با بیان اینکه انسان موجودی در معرض بدیهاست زیرا خوبی و بدی در سرشت آدمی وجود دارد و او باید به سمت خوبیها بازگردد، گفت: بازگشت به سمت خوبی و رهایی از بدی هم با دو چیز پاک میشود یا توبه و پاک شدن در دنیا یا با آتش دوزخ.
وی با بیان اینکه توبه واجبی ضروری است، افزود: توبه چند رکن دارد که رکن اول در حقیقت آن است. توبه از سه حقیقت تشکیل شده است؛ علم، حال و سر. اینها ترتیب رتبی دارند یعنی ابتدا انسان باید بزرگی گناه را دریابد زیرا حجاب بین عقل و معقول است و مراد از این علم، ایمان و یقین است که باعث اراده و عزم برای یکسری اعمال و افعال در ترک گناه و جبران مافات است.
شرکت توسلی بیان کرد: گاهی حال را توبه دانستهاند، در برخی روایات داریم پشیمانی از گناه، توبه است گرچه کمال توبه خود را در سه مرحله فوق نشان میدهد. براساس آیات و روایات، توبه امر واجبی در رسیدن به سعادت است زیرا شکی نیست که سرسپردن و دل سپردن به شهوات و دنیاپرستی موجب دوری انسان از خداوند است و قطعا سعادت انسان در توبه است.
وی افزود: پیامبر(ص) فرمودند؛ همانا خداوند به سبب توبه بنده خود شادمانتر از مردی است که در زمین بی آب و علف فرود آید و سر بر زمین گذشته و میخوابد و وقتی از خواب بیدار شود میبیند شتر و بار و بنهاش رفته است و به جستوجو میپردازد، ولی چون نومید شده به محل اولی برگشته و سر بر بالین میگذارد تا بمیرد ولی وقتی دوباره از خواب بیدار شد میبیند شتر و بار و بنهاش درکنار او هستند. شادی خداوند از توبه مؤمن از شادی این فرد بعد از بیدارشدن از خواب بیشتر است.
شرکت توسلی با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) گفت: روایت شده است که خداوند از توبه بنده مؤمن خود از هر یک از شما که گمشده خود را بیابد شادمانتر است. در قرآن کریم فرموده است؛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ، توبه باعث محبت بین خدا و بنده است و موانع تقرب را از بین میبرد. در آیه شریفه «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» هم توبه شرط فلاح بیان شده است.
وی با اشاره به فوریت توبه گفت: فوریت توبه خیلی مهم است زیرا علمی که گام اول است برگرفته از ایمان است و ایمان واجب فوری است پس توبه هم باید فوری باشد. گفتهاند فرد مؤمن در حین ارتکاب گناه، ایمان ندارد. البته ایمان سلسله مراتبی است و در اینجا مراد، ایمان کامل است یعنی فرد گناهکار ایمان کاملی ندارد. وجوب توبه بر همه افراد در همه احوال واجب است و این موضوع از ظاهر آیه مورد بحث هویداست.
شرکت توسلی تصریح کرد: اگر شرایط توبه فراهم شده باشد بدون شک مقبول خواهد افتاد، پیامبر(ص) فرمودند؛ بر دل من پردهای افکنده میشود تا آنجا که در شبانهروز 70 مرتبه استغفار میکنم از این رو خداوند آن حضرت را گرامی داشته و فرموده است: لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا؛ و هرگاه حال پیامبر این چنین باشد حال بقیه روشن است. همچنین در ذیل آیه شریفه؛ وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ، روایتی نقل شده که راوی از امام معصوم(ع) سؤال میکند آیا آنچه به امام علی(ع) و خاندانش رسید به خاطر اعمال آنان بود در حالی که ایشان معصوم بودند. فرمود پیامبر(ص) صد بار در شبانهروز به درگاه خدا توبه و استغفار میکرد بی آنکه گناهی کرده باشد همانا خداوند دوستانش را به مصائب گرفتار میکند تا به آنها پاداش بدهد.
وی افزود: روایت دیگری داریم که از امام معصوم(ع) در ذیل آیه؛ «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» آمده که به خدا سوگند که شیطان سلطه بر بدن انسان مؤمن دارد ولی بر دین او سلطه ندارد، شیطان بر ایوب مسلط شد و جسم او را زشت و بدنما کرد ولی بر دین او سلطه نیافت و گاهی بر ابدان مسلمین تسلط مییابد بدون اینکه بتواند بر دین آنها غلبه کند. توبه بازگشت به قلب سلیم است و حتما مقبول و ضروری است
شرکت توسلی با تاکید بر توبه از صغائر و کبائر، اظهار کرد: چند صفت باعث گناه در انسان است؛ اول صفت فرعونی یعنی فخرفروشی، ستایشخواهی، عزتطلبی، مالدوستی و حب بقاء و برتریجویی که کار را به جایی میرساند که بگوید؛ انا ربکم الاعلی. از این صفات تعدادی گناهان کبیره تولید میشود که ممکن است به چشم همه نیاید. دسته دوم از صفات که باعث گناه است صفات شیطانی مانند فریب، حیلهگری، امر به فساد و منکر و نفاق و ... است.
این پژوهشگر بیان کرد: دسته سوم صفات حیوانی است مانند پرخوری، دزدی، خوردن مال یتیم و گردآوری مال برای شهوترانی و دسته چهارم صفات هم صفات درنگی مانند خشم و کینه و هجوم به مردم، ناسزاگویی و تصرف اموال مردم است و این صفات به تدریج در انسان ظاهر میشود. ابتدا صفات حیوانی مانند پرخوری، آز و حرص و ... بر انسان غلبه میکند و سپس منجر به صفات سبعیت، درندگی، شیطانی و فرعونی میشود.
وی اضافه کرد: گناهان از این صفات منشا گرفته و به اعضاء و جوارح سرازیر میشوند، کفر، بدعت، نفاق و کجاندیشی بر قلب، و برخی گناهان هم بر زبان و شکم و دست و زبان انسان ظاهر میشود. از امام علی(ع) روایت شده که گناهان سه دسته هستند، گناهانی که بخشوده میشوند، گناهان نابخشودنی و گناهانی که در مورد مرتکب آن، هم بیمناک هستیم و هم امیدوار. از ایشان پرسیدند ای امیرمؤمنان آن را برای ما روشن کن؛ ایشان فرمودند که گناهان بخشودنی آنها است که خداوند مرتکب آن را به گرفتاریهایی در دنیا مبتلا میکند تا او همینجا مجازات شود، و خدا کریمتر از آن است که فردی را دو بار مجازات کند.
شرکت توسلی اضافه کرد: گناهانی که خداوند آن را نمیبخشد ستمهایی است که بندگان نسبت به هم روا میدارند و خدا سوگند خورده است که ظلم ظالم را بی جواب نمیگذارم، هر چند کف دستی در برابر کف دستی یا شاخ زدن گوسفند شاخدار به گوسفند بدون شاخ. از اینرو برخی بندگان را به خاطر برخی دیگر قصاص میکند تا کسی ذمهای بر دیگری نداشته باشد. سومین گروه گناهان آنهایی است که خدا آن را از خلق مستور و پنهان کرده است و آن فرد خودش دائما در بیم و امید به خداوند است و ما نیز نسبت به او همان نظر را داریم که او خودش دارد و رحمت الهی را برای او طلب میکنیم.
شرکت توسلی اظهار کرد: تقسیم دیگری از گناهان تقسیم آنها به صغیره و کبیره است. برخی گفتهاند گناه صغیره و کبیره ندارد زیرا در هر صورت مخالفت با خداوند است ولی خداوند در قرآن کریم فرموده است: الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ، یا در آیه دیگر؛ وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ. از برخی گناهان به کبائر تعبیر شده یعنی در برابر آن صغایر است. از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند کبائر گناهانی است که خداوند دوزخ را برای آن واجب کرده است و در روایت دیگری از امام علی(ع)، مصادیق آن بیان شده است؛ کفر به خدا، قتل نفس، ربا، خوردن مال یتیم، فرار از جهاد و عقوق والدین و ...، پرسیدند خوردن درهمی از مال یتیم عقوبت بیشتری دارد یا ترک نماز، فرمودند ترک نماز، و ادامه دادند نخستین چیزی که گفتم کفر به خداست و همانا ترککننده نماز کافر است.
وی افزود: روایت دیگری از امام جواد(ع) نقل شده است که هر کدام از این کبائر را مستند به یکی از آیات قرآن کردهاند. همچنین گفته شده اصرار بر گناهان صغیره و تداوم آن باعث کبیره شدن گناه میشود، همچنین شادمانی به گناه و بی اعتنایی به مهلتی که خدا به او عنایت کرده است و فاش کردن آن و ابراز خوشحالی از آن و به جاآوردن گناه عالمی باشد که مردم به آنها اقبال دارند.
این پژوهشگر قرآنی تصریح کرد: اقسام بندگان در دوام توبه چند دسته هستند، بندگانی که گناه میکنند ولی بر توبه خود تا پایان عمر ادامه میدهد و تا آخر عمر به فکر و عمل آن گناه نمیافتد، سیئات را به حسنات تبدیل کرده که به این نفس مطمئنه و به آن توبه نصوح گویند. گروه دیگر بر گناهان بزرگ استقامت دارند ولی بدون عمد و قصد گناهان صغیره از ایشان سر میزند ولی بعد از گناه دچار پشیمانی و اندوه میشوند که همان نفس لوامه است و برخی گناه کرده و به آن راضی هستند که صاحب نفس اماره هستند و بعید است به سعادت برسند.
انتهای پیام