به گزارش خبرنگار ایکنا، اگر بدون آگاهی از ویژگی خاص نمایشگاه همام، وارد این نمایشگاه در فرهنگستان صبا شوید، تنها چیزی که میبینید 240 اثر هنری فاخر در رشتههای هنری متعدد از جمله نقاشی (در سبکهای مختلف آبرنگ، مداد رنگی، رنگ روغن و ...)، قالیبافی، گلیمبافی، سفال، میناکاری، منبتکاری، مجسمهسازی، کار با چوب، معرق بر روی پوست گاو، خوشنویسی و عکاسی است که با اجرای زنده موسیقی همراه است.
شما میتوانید با دقت و ریزبینی هنری تمام آنچه در این نمایشگاه به نمایش درآمده است را ببینید، لذت ببرید و اگر دوست داشتید آثار هنری را بخرید اما پیشنهاد ما این است که بازگردید و از اول و با نگاهی دقیقتر به این نمایشگاه بنگرید، در آن صورت است که آموختهها و حظی که از این نمایشگاه میبرید هزاران برابر خواهد شد؛ وقتی بدانید نقاشیهایی که در برابر شما قرار داشته و همه شاخصههای یک اثر هنری فاخر را دارد توسط فردی که بر اثر حادثه قطع نخاع شده و فقط قدرت تکان دادن دهان خود را دارد، به تصویر کشیده شده است.
این نقاشی تبلور کامل یک اراده آهنین است؛ ارادهای که نه بر روی نخاع که بر روی روح بلند و شجاع یک انسان استوار است. دیدن نقاشی بسیار زیبا و لطیف از دستانی که یک بچه گربه را بغل کرده و حسی غریب به شما میدهد زیباست اما اگر بدانید این نقاشی توسط فردی خلق شده که هرگز صدای گربهها را نشنیده و فقط آنها را لمس کرده و دیده است، شاید به شما کمک کند بتوانید حس غریبتان از دیدن آن نقاشی را بفهمید؛ با دقتتر نگاه کنید؛ نقاش این نقاشی هیچ صدای نخراشیده و فریادی را نشنیده است، شاید به همین دلیل لطیفتر از سایر نقاشیهاست.
بیشتر ببینید:
دیدن نقاشی فردی که بیش از 10 سال است نابینا شده و این نقاشی را علیرغم نابینایی خود کشیده، چه حسی به شما میدهد. دیدن میناکاری، عروسک، قالی، منبت و سفالی که خالقان آنها یا هرگز نتوانستهاند سر کلاسهای آموزشی بروند یا میلیونها مانع از محل زندگی تا محل آموزش آنها بر سر راهشان بوده، آیا به شما قدرت و انرژی مثبت نمیدهد.
اینجا نمایشگاه جشنواره همام است؛ جایی که تصویر واقعی یک جامعه را میتوانید در آن ببینید. محلی که در آن توانیابان به راحتی میتوانند تردد کرده هنر و توانمندی خود را به نمایش بگذارند. البته زیبایی این نمایشگاه محدود به آثار هنری بسیار ارزشمند آن نیست؛ در اینجا شما پدرها، مادرها و خواهر و برادرهایی را میبینید که بیش از دیگران فداکارند و با افتخار و علاقه کنار عضو توانیاب خانواده خود حضور دارند و به راستی اگر همراهی آنها نبود راه موفقیت بسیار دشوارتر میشد. نکته جالب کمک و همراهی خواهرها و برادرهای کوچکتر است که صحنههایی بسیار زیبا را در این نمایشگاه رقم زده است.
اگرچه موضوع مشخصی برای این نمایشگاه در نظر گرفته نشده است اما بیشتر آثار هنری به ویژه در بخش نقاشی به نقاشی از طبیعت اختصاص دارد. تصویر چهره هنرمندان و کودکان نیز در رتبه بعدی مورد توجه هنرمندان بوده است. اگر آثار ارائه شده در این نمایشگاه را با آثار اولین دوره آن که دو سال پیش برگزار شد مقایسه کنیم، کیفیت و تنوع آثار افزایش درخور و قابل توجهی داشته و نشان دهنده تأثیر مثبت این نمایشگاه بر تلاش بیشتر توانیابان است.
تنوع آثار این دوره همام بسیار زیاد است و همین تنوع به توانیابان و خانوادههای آنها این نوید را میدهد که هیچ محدودیتی برای هنر وجود ندارد و افراد توانیاب میتوانند به هر رشته هنری که علاقه دارند، ورود پیدا کنند.
اما آنچه بیشتر هنرمندان شرکت کننده در همام از آن گلایه دارند، نبود استاد و دوره آموزشی برای آنان است. شاید برای بسیاری از مردم این مسئله جالب باشد که هنرمندان ناشنوا چه محدودیتی میتوانند برای یادگیری نقاشی داشته باشند؛ آنها میبینند پس میتوانند نقاشی کنند اما اصلاً موضوع به همین سادگی نیست.
نقاشی نیز همانند هر هنر دیگری آموختنی است و دورهها و کلاسهای متعددی برای آموزش نقاشی در کشور برگزار میشود، اما یک استاد نقاشی با دستهای خود نقاشی میکند و نحوه چرخاندن قلم و کاربرد تکنیکها را با دستهای خود آموزش و با کلام خود توضیح میدهد، اما همین استاد نمیداند چطور توضیحات مربوط به تکنیکها را به زبان اشاره بیان کند به خصوص اینکه زبان اشاره، زبانی محدود است و آموزش سبکهای نقاشی که نیازمند توضیحهای پیچیده است توسط زبان اشاره امکانپذیر نیست.
استادی را تصور کنید که با دست نقاشی میکند، حال چطور میتواند تکنیک نقاشی را به فردی که با پا یا دهان نقاشی میکند، آموزش دهد. در این نمایشگاه ناشنوایان به کمک دوستان یا رابطان خود با مردم صحبت میکنند و شاید برای اولین بار بسیاری از مردم تجربه هم کلام شدن با یک ناشنوا را کسب میکنند و میفهمند که باید شمردهتر و سادهتر (از نظر انتخاب نوع کلمات) حرف بزنند.
باور کردنی نیست، تعدادی از این هنرمندان هیچ استادی نداشتهاند و فقط با تکیه بر تلاش خود موفق به خلق آثار هنری شدهاند. آثاری که برخی از آنها با تکیه بر خلاقیت صرف با کمترین امکانات آفریده شده است.
تعدد شهرهایی که هنرمندان از آنها آثار ارسال کردهاند بسیار قابل توجه است؛ از فریدونکنار تا قم و مشهد و ... . هنرمندانی با تحصیلات بالا. به احتمال زیاد بسیاری از ما تاکنون ندیده باشیم که چطور میتوان با دهان یا پا نقاشی کرد اما حضور در نمایشگاه همام این فرصت را به بازدیدکنندگان میدهد که شاهد خلق آثار هنری به صورت زنده و به شکلی خاص باشند.
از دیگر بخشهای این جشنواره برگزاری کارگاههای آموزشی ویژه توانیابان است. سمیه کاظمیان، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی که در این نمایشگاه «کارگاه آموزشی کنترل هیجانات و دفاعهای روانشناختی» را برگزار کرده است، در گفتوگو با ایکنا میگوید: بسیاری از مواقع ما توانمندیهای توانیابان را نمیبینیم و شاید نمایشگاه همام اولین جایی باشد که توانمندیهای خاص یک انسان را برای دیگران به نمایش در میآورد.
وی ادامه داد: توانمندیهای خاصی در وجود افراد وجود دارد که ممکن است در شرایط خاصی بروز کند و فکر میکنم این جشنواره فرصت خوبی برای این افراد فراهم آورده که بتوانند توانمندیهایی که دارند را به دیگران نشان دهند.
کاظمیان با اشاره به مستندی که از یک هنرمند نابینا که در این جشنواره حضور دارد، منتشر شده است، گفت: این فرد سال 90 نابینا شده و اینجا آثار نقاشی خود را به نمایش گذاشته است. وی در توصیف نقاشی خود میگفت درخت نمادی از من است و اطراف درخت که سیاه نقاشی شده، جامعه و حرفهایی است که پس از نابینا شدن به من زده میشود.
وی ادامه داد: این فرد با نقاشی خود توکل در شرایط بحرانی و امید را به نمایش گذاشته است اما متأسفانه نگاهی که ما داریم این است که بر ناتواناییها متمرکز میشویم نه بر تواناییها؛ به همین علت یک عده از افراد تلاش میکنند با هنر خود نام ناتوانی را از روی خود بردارند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: چیزی که توانیابان نیاز دارند این است که توسط افراد دیگر به عنوان یک فرد توانمند دیده شوند اما در جامعه ما اول ناتوانی دیده میشود در حالی که جنس تجربه و تجربه زیسته این افراد با ما تفاوت دارد. ما تجربه دیدن و شنیدن داریم اما آنها زندگی را به شکل دیگری تجربه میکنند و با آثار هنری خود آنچه از هستی تجربه میکنند را نشان میدهند و اگر قرار است کاری برای توانیابان انجام دهیم، بهتر است مثل این جشنواره بر روی توانمندی این افراد دست بگذاریم.
گوش دادن به تجربه زیسته فردی که قرار بود زندگی گیاهی داشته باشد و در 16 سالگی بمیرد اما حالا در 24 سالگی در حال خلق آثار هنری با دستانی کوتاه اما ارادهای بلند است، حال همه را خوب میکند و نکته جالب اینکه وقتی در «کارگاه آموزشی کنترل هیجانات و دفاعهای روانشناختی» استاد از حاضران پرسید چند نفر شما از لحظه لحظه زندگیتان لذت میبرید، تعداد توانیابانی که دست بلند کردند بسیار بیشتر از افراد دیگر بودند.
نوازنده نابینایی به کمک همراهش پشت میکروفن میایستد و میگوید، یک خواننده به محض ورود به سالن شنوندگان خود را میبیند، من شما را میبینم و به نام خدا کارم را آغاز میکنم؛ موسیقی سنتی مناطق آذربایجان را مینوازد و میخواند.
نمایشگاه همام در یک کلام فریاد توانستن افرادی است که برخی فکر میکنند آنها ناتوان هستند. فریادی بیصدا که با قلممو بر بوم نشسته یا با پود بر دار قالی سرخم کرده است. دیدن این نمایشگاه و همکلام شدن با هنرمندان بینظیر آن را به عنوان تجربهای لذت بخش برای همه توصیه میکنم.
گزارش از زهرا ایرجی
انتهای پیام