یکی از بحثهای استراتژیک نظام تعلیم و تربیت، موضوع عدالت آموزشی است؛ نبود دسترسی به فناوریها و تجهیزات فضای مجازی به علت شیوع بیماری کرونا و بازماندن از تحصیل در مناطق محروم و دسترسی به روند آموزش بهینه اهمیت عدالت آموزشی را بیش از گذشته نمایان میکند.
در گفتوگوی پیش رو با رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش صحبت کردهایم و نظر او را در مورد عدالت آموزشی و سلامت دانشآموزان در ایام کرونایی جویا شدهایم. او که بهعنوان عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران فعالیت میکند، دارای مدرک دکتری برنامهریزی درسی دانشگاه تربیتمعلم تهران است. حکیمزاده بیش از دهها مقاله را در مجلات معتبر داخلی و بینالمللی و چندین کتاب را درباره برنامهریزی درسی و تعلیم و تربیت کودکان منتشر کرده و سوابق اجرایی متعددی داشته است که از جمله آنها میتوان به معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، عضو شورای پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و مدیرکل برنامه بودجه و تحول ساختاری دانشگاه تهران اشاره کرد.
حکیمزاده در قسمت اول این گفتوگو به نتایج نگرانکننده ارزشیابی ابتداییها، دسترسی مناطق کمبرخوردار به وسایل آموزشی اشاره کرد و در قسمت دوم این گفتوگو به اهمیت و جایگاه عدالت آموزشی، وضعیت سلامت دانشآموزان در کلاسهای حضوری و به حاشیه رفتن برخی دروس اشاره کرد که در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ چه برنامهای برای برقراری عدالت آموزشی و فراهم کردن ابزارهای آموزش غیرحضوری برای دانشآموزان مناطق کمبرخوردار دارید؟
بسیاری از ابعاد عدالت آموزشی خارج از اختیار یک معاونت و حتی خود وزارتخانه آموزش و پرورش است. گام اول برای ورود به بحث عدالت آموزشی این است که درک صحیحی از مفهوم عدالت آموزشی داشته باشیم. عدالت آموزشی یک جنبه کمی و یک جنبه کیفی دارد.
امروز عدالت جنسیتی نسبت به قبل از انقلاب اسلامی رشد چشمگیری دارد و درصد دانشآموزان دختر افزایش پیدا کرده است
از جنبه کمی دسترسی کودکان و دانشآموزان به امکانات آموزشی بدون در نظر گرفتن تمایز و تبعیض از نظر جنس، نژاد، قومیت، فرهنگ و مذهب؛ میتواند نمونه بارز عدالت آموزشی باشد. خوشبختانه ازاینجهت در جمهوری اسلامی ایران تا جایی که مربوط به فراهم کردن فرصت دسترسی به آموزش میشود، عملکرد خوبی داشتهایم. امروز عدالت جنسیتی نسبت به قبل از انقلاب اسلامی رشد چشمگیری دارد و درصد دانشآموزان دختر افزایش پیدا کرده است؛ اما عدالت آموزشی به همین نقطه ختم نمیشود.
از جنبه کیفی داشتن شرایط و فرصتهای برابر یادگیری و یاددهی میتواند معنای واقعی عدالت آموزشی باشد. نباید شرایط مدرسهای در یک منطقه دور دست فقیرنشین با شرایط مدرسهای دیگر در مناطق مرفه نشین شهر تهران تفاوت داشته باشد. با عنایت به منویات مقام معظم رهبری مبنی بر «نصیب آموزشی یکسان» برای تمامی دانشآموزان در کشور؛ باید امکانات آموزشی و کیفیتهای درون دادهای آموزشی این مناطق با هم تفاوت نداشته باشد و معلمانی که عملکرد بهتری در آموزش دارند یا ازنظر ارزشیابیهای کیفیت کار، درجات بالایی دارند در تمامی مدارس مناطق مختلف به یک میزان به کار گرفته شوند.
در زمینه دسترسی به منابع یادگیری؛ مناطق کمبرخوردار نیز باید امکاناتی مانند کتابخانه، آزمایشگاه و کارگاه داشته باشند و در زمینه فضای مجازی؛ اگر که زیرساختهای فناوری نیاز است و اگر قرار است که از طریق فضای فناوری منابع متعدد و متنوعی در اختیار دانشآموزان قرار گیرد، مناطق کم برخوردار نیز باید آن زیرساختها را داشته باشند.
سیاستهایی غلطی داشتیم که منجر به مشکلاتی جدی در عرصه عدالت آموزشی در بعد کیفی شده است. این موارد را در مراسم افطاری مجازی مقام معظم رهبری که امسال با حضور عدهای از اساتید برگزار شد بهعنوان دغدغه مطرح کردم.
نظامهای آموزشی موفق چه سیاستهایی داشتند؟
معلمان خوب و باتجربه به مناطق مرفهنشین اعزام شدند و انگیزهها و مشوقهایی که این معلمان بخواهند در مناطق محروم بمانند مهیا نشد، در حالی که عکس این قضیه باید اتفاق میافتاد. در گزارش یکی از سازمانهای بینالمللی با عنوان «نظامهای آموزشی موفق چه سیاستهایی داشتند؟» مطرح شد که یکی از سیاستهای اصلی این است که بهترین مدیران را برای دورترین مدارس و بهترین معلمان را برای محرومترین مناطق به کار بگیرید، چرا؟ چون در منطقه محروم که دانشآموز دسترسی به کتابخانه و آزمایشگاه ندارد و خانواده او سطح سواد خوبی ندارد این کمبودها باید با تخصص و تجربه بالای معلم جبران شود نه اینکه عکس این قضیه اتفاق بیفتد.
اگر انگیزهها و مشوقهای مدنظر فراهم نشود قطعاً در سیاست جذب و توزیع معلم، معلمان باسابقه و باتجربه را به مناطق مرفهنشین میروند و معلم خرید خدمات یا سرباز معلم آموزش ندیده نیز به مناطق محروم خواهند رفت. زمانی که معلم خرید خدمات یا سرباز معلم آموزش ندیده به مناطق دوردست اعزام شوند، خود معلم نیز به دلیل شرایط منطقه و پرداخت نامناسب دستمزد اذیت خواهد شد، در نتیجه انگیزه کافی برای تدریس نخواهد داشت و دانشآموزان این مناطق فرصت یادگیری واقعی را از دست میدهند.
در نتیجه عدالت آموزشی، صرفاً دسترسی به امکانات آموزشی نیست بلکه کیفیت آموزش نقش بسزایی در تحقق عدالت آموزشی بازی میکند. به هر طریق امروز دسترسی به امکانات آموزشی را مهیا کردیم و زمان آن رسیده که در تبیین عدالت آموزشی به برابر کردن فرصتهای مطلوب یادگیری توجه کنیم و این برابر کردن به کیفیت معلم و تراکم کلاس برمیگردد؛ موضوعی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
کلاسهایی با تراکم بالای ۲۶ نفر
به دلیل همین سیاستهای غلط که برخلاف مصوبه ۸۸۶ شورای عالی آموزش و پرورش است (که البته این میانگینگیری کار درستی نیست، چون برخی از مدارس ۴ یا نهایتاً ۵ دانشآموز دارند و کلاسهایی داریم که تعداد دانشآموزان آنان کم است. این کلاسهای ۵ نفره را با کلاسهای ۴۰ نفره جمع کرده و بعد میانگین میگیریم و در نهایت عنوان میکنیم که یک معلم فقط باید ۲۲ دانشآموز داشته باشد، در حالیکه این موضوع فقط بر روی کاغذ رخ میدهد و در عمل این اتفاق نمیافتد) ۱۲ درصد از دانشآموزان در کلاسهای بالای ۴۰ نفر درس میخوانند در صورتی که مصوبه ۸۸۶ تأکید دارد که هیچ کلاسی در هر شرایطی نباید تراکم بیش از ۲۶ دانشآموز داشته باشد.
۱۲ درصد از دانشآموزان در کلاسهای بالای ۴۰ نفر درس میخوانند در صورتیکه مصوبه ۸۸۶ شورای عالی آموزش و پرورش تأکید دارد که هیچ کلاسی در هر شرایطی نباید تراکم بیش از ۲۶ دانشآموز داشته باشد
60 درصد جمعیت دانشآموزان دوره ابتدایی در کلاسهایی با تراکم بالای ۲۶ نفر درس میخوانند و این اتفاق باز کجا رخ میدهد؟ آنکسی که برخوردار است کودک خود را در مدارس غیردولتی که کلاسهای کمجمعیت دارد، ثبتنام میکند، اما خانوادهای که شرایط مالی خوبی ندارد و برخوردار نیست، بهاجبار کودک خود را در مدارس دولتی با کلاسهای متراکم از لحاظ جمعیتی ثبتنام میکند. وقتیکه تراکم جمعیت افزایش پیدا میکند، زمان و ساعتی که هر معلم به یادگیری دانشآموز اختصاص میدهد و بازخورد میگیرد، کم میشود.
به عبارت دیگر وقتی یک دانشآموز در یک کلاس با تراکم بالای ۴۰ نفر درس میخواند در مقایسه با دانشآموزی که در تراکم ۲۰ نفر درس میخواند فرصت یادگیری او نصف خواهد شد به این دلیل که گرفتن بازخوردها و نظارتی که برای یادگیری او وجود دارد کمتر میشود این موضوع یکی دیگر از مشکلاتی است که روی عدالت آموزشی اثر میگذارد؛ یعنی شرایط یادگیری برابر از بین میرود. اگر بتوانیم معنای واقعی عدالت آموزشی را جا بیندازیم و براساس آن برنامهریزی کنیم یک گام روبهجلو داشتهایم.
ایکنا ـ معاونت آموزش ابتدایی چه اقداماتی برای عدالت آموزشی در دوره ابتدایی انجام داده است؟
بعد از شیوع ویروس کرونا مشاهده کردیم که بسیاری از دانشآموزان ممکن است که دسترسی به گوشی تلفن همراه نداشته باشند، لذا مدرسه تلویزیونی ایران را در شبکه آموزش سیما راهاندازی کردیم که از دهم اسفندماه سال گذشته تا به امروز فعالیت میکند.
مدرسه تلویزیونی ایران میتواند آموزشهای معلمان باتجربه را در اختیار کودکان قرار دهد، چراکه بسیاری از کودکان در مناطق خیلی دوردست، فقط پوشش صداوسیما دارند. برخی معلمان مناطق دوردست هم که فرصت آموزش نداشتند از معلمان مدرسه تلویزیونی یاد میگرفتند و گزارشهای فراوانی داشتیم که این معلمان از آموزشهای مدرسه تلویزیونی استفاده کرده و به دانشآموزان خود مباحث و مطالب را منتقل میکردند.
برای اولین بار با ۷ شاخص عملکردی مهم ۴۴۹ منطقه آموزشی کشور را به تفکیک مناطق میزان توسعهیافتگی آموزش ارزیابی کردیم
کار دیگری که در معاونت ابتدایی وزارت آموزش و پرورش انجام دادیم، راهبران آموزشی (که در مناطق روستایی و عشایری هرکدام مسئولیت نظارت بر کلاسها دارند) را مأمور کردیم که درسنامههایی به دانشآموزان دهند و میزان یادگیری آنان را ارزیابی کنند و به آنها بازخورد دهند. کلاسهای درس را تا جایی که امکان دارد و همکاران وزارت بهداشت مانعتراشی نمیکردند برقرار نگه داشتیم.
البته اقدام دیگری انجام دادیم که برنامه اصلی ماست و آن اینکه در معاونت آموزش ابتدایی و در دفتر آموزش عشایر و توسعه عدالت آموزشی؛ برای اولین بار با ۷ شاخص عملکردی مهم ۴۴۹ منطقه آموزشی کشور را به تفکیک مناطق میزان توسعهیافتگی آموزش مورد ارزیابی قرار دادیم و بر همین اساس وضعیت واقعی را بر اساس شاخصهای موجود استخراج کردیم که این مناطق از نظر شاخصهای عملکردی تا چه اندازه توسعهیافتگی یا توسعهنیافتگی آموزشی دارند.
از هر استان دو منطقهای که محرومتر بودند را انتخاب کردیم و برنامه هدفمندی براساس استانداردهای همان منطقه برای آنان طراحی کردیم که هدف آن بهبود و ارتقای شاخصهاست یعنی اگر نرخ تکرار پایه در آنجا بالاست، طبق برنامه مشخص یک سری فعالیت انجام دادیم که منجر به کاهش تکرار پایه و ارتقا شاخصهای آموزشی شود. این امر برای اولین اتفاق افتاده و بخشنامه آن را در اردیبهشتماه امسال برای مدارس ارسال شد و فرماندار بهعنوان رئیس شورای آموزش و پرورش موظف به اجرای این برنامه است.
این برنامه را براساس وضعیت مناطق مختلف آموزشی ارائه و سعی کردیم که از تمام ظرفیتهایی که در آن منطقه وجود دارد (نهفقط آموزش و پرورش) استفاده کنیم تا بتوانیم شاخصها را بهبود بخشیم، البته این برنامهریزی در ابتدای راه خود قرار دارد و به آن امیدوار هستیم، چون برنامه بسیار علمی و دقیقی است.
نکته ناراحتکننده این است که در رتبهبندی مشاهده کردیم که فاصله بین برخی مناطق کشور زیاد است که پایینترین منطقه در برخی از استانهای کشور از میانگین مناطق در یک استان دیگر بالاتر است. این موضوع نشان میدهد که شکاف بین میزان یادگیری واقعاً نگرانکننده است. همین امر سبب میشود تا در کنکور کد رشته محلهای خوب بیشتر مربوط به شهرهای بزرگ و خانوادههای مرفه و مدارس خاص باشد.
کنکور از سیاستهایی غلطی آغاز میشود که از ابتدایی و پایه شروع شده و اگر میخواهیم کد رشته محلهای خوب فقط برای شهرهای بزرگ و خانوادههای مرفه و مدارس خاص نباشد و مجدداً بچههای همه مناطق عشایری و روستایی فرصت رفتن به دانشگاه تهران، شریف و علوم پزشکی را پیدا کنند حتماً باید بر روی شاخصهای عملکردی ابتدایی متمرکز شویم.
عدالت آموزشی؛ زمینهساز عدالت اجتماعی
تمرکز بر روی شاخصهای عملکردی ابتدایی کار بنیادی و پایهای است و میتواند مسیر زندگی تمامی دانشآموزان کشور را تغییر دهد؛ مسیری که امروز بهزعم من واقعاً نگرانکننده است. علیرغم اینکه یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی، موضوع توسعه عدالت بوده و با توجه به اینکه عدالت آموزشی زمینهساز عدالت اجتماعی است و فرصتهای برخورداری و عدالت آموزشی تنها بستری هست که تحرک اجتماعی ایجاد میکند و به فرزندان یک طبقه اجازه میدهد که با تحصیل کردن به طبقه بالاتر راه پیدا کنند، ولی متأسفانه این جداسازیها، غربالگریها، تنوع بخشیدن به مدارس براساس برخورداریهای افراد و سیاستهای غلط بهکارگیری معلم و توزیع معلم در مناطق محروم باعث شده است که روزبهروز کد رشته محلهای دانشگاهی از دسترس فرزندان طبقات محروم خارج شود و بیم این است که بعد از یک دوره کوتاه، فرزندان طبقات محروم ترک تحصیل کنند و عملاً نتوانند هیچ تحرک اجتماعی را تجربه کنند.
ایکنا ـ با توجه به شیوع کرونا خانوادههای فراوانی از مدرسه رفتن کودکان خود ممانعت کردند؛ در نتیجه با خیل عظیمی از کلاس اولیها روبرو شدیم که سبب افزایش تراکم جمعیتی میشود، در این شرایط چگونه میتوانید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنید؟
بازگشایی کلاسهای حضوری براساس پروتکلهاست یعنی هر چقدر هم جمعیت کلاس اول افزایش پیداکرده باشد براساس پروتکلهایی که با همکاری وزارت بهداشت تنظیم شده است، باید هر نوبت تعداد محدودی از دانشآموزان در کلاس درس حضور داشته باشند و اکنون همین اتفاق در حال وقوع است و لزوماً این موضوع ربطی به افزایش جمعیت کلاس اولیها پیدا نمیکند.
اگر کلاس درسی تراکم جمعیتی بالا داشته باشد در نتیجه دانشآموز این کلاس زمان کمتری در مدرسه خواهند بود
در شرایطی که با رعایت پروتکلها کلاسهای حضوری را برگزار میکنیم، طبیعتاً اگر کلاس درسی تراکم بالا داشته باشد دانشآموزان به گروههای بیشتری تقسیم میشوند و بر همین اساس ممکن است ساعتهای کمتری در مدرسه حضور داشته باشند. طبیعتاً یک کلاس متراکم به ۲ تا ۴ گروه زمانی تقسیم میشود تا دانشآموز زمان کمتری در مدرسه باشند؛ بنابراین لزوماً افزایش تعداد دانش آموزان ارتباطی با بحث سلامتی دانشآموزان ندارد.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار داد این است که کودکان ۲۴ ساعت در منازل خود ایزوله نیستند یعنی بسیاری از نگرانیهایی که خانوادههای ما دارند فاقد مبنای واقعبینانه است. کودکان مهمانی، دورهمی و مسافرت میروند؛ برای مثال خانوادهای سراغ داریم که کودک خود را مسافرت خارج کشور برده بود بعد به همان خانواده وقتی میگوییم که کودک خود را به مدرسه بیاورد میگوید «نگران سلامتی فرزند خود هستم».
بسیاری از اماکنی که کودکان خارج از مدرسه حضور پیدا میکنند، بسیار ناامنتر از محیط مدرسه است که در آن پروتکلهای بهداشتی رعایت میشود به نظرم باید واقعبینانهتر به این بحث نگاه کرد. عملاً نه این امکان وجود دارد نه این اتفاق افتاده که کودکان ۲۴ ساعته ایزوله باشند و خانوادههای آنها با هیچکس تماس نداشته باشد یا سرکار نروند و از خانه خارج نشوند.
نکته دیگر این است که مدرسه فقط مکان یادگیری نیست تا کودکان در این محل ریاضیات و خواندن و نوشتن را بیاموزند؛ بلکه مدرسه جای زندگی کردن است. زمانی که کودکان وارد کلاس اول میشوند نظم دادن به زندگی را میآموزند. آنها صبح سر ساعت معینی از خواب بیدار میشوند (بچهای که تا قبل از ورود به مدرسه ساعت خواب مشخصی نداشته است) بعد به مدرسه میروند و ساعتهایی سر کلاس حضور دارند و یاد میگیرند که در کلاس چگونه مقررات را رعایت کنند و بعد در زنگ تفریح نیز با همسالان خود معاشرت میکنند و دوباره به سر کلاس بازمیگردند؛ این تکرارها سبب ایجاد نظم در زندگی دانشآموزان میشود، ولی زمانی که کلاسها بهصورت مجازی برگزار شود و مدارس تعطیل باشند بچهها دیروقت میخوابند و دیرتر نیز بیدار میشوند.
امروز کودکان تا دیروقت در داخل تلفن همراه خود مشغول بازی و جستجو هستند. حضور طولانی مدت کودکان در فضای مجازی هم از جهت تحرک جسمانی برای آنها آسیب دارد و هم انزوای روحی و مشکلات روانی برای آنان ایجاد میکند و از جهت تربیتی نیز آسیبزننده است و سبب از بین رفتن عادتهای خوب گذشته میشود.
ارتباط بین بازگشایی مدارس و روند شیوع ویروس کرونا در کشور
بر اساس ساعت بیولوژیک بدن کودکان باید شب زود بخوابند تا صبح زود بیدار شوند و این مهم فقط از طریق حضور در مدارس میسر میشود. کودکی که از ۷ سالگی به نظم زندگی عادت نکند در ۹ سالگی سختتر میتوان او را به نظم عادت داد. از طرف دیگر مسئله شیوع کرونا که تنها مسئله نظام آموزشی ما نبوده است بلکه همه نظامهای آموزشی درگیر آن بودند، آنها چهکار کردند؟ نظامهای آموزشی سایر کشورهای جهان مدارس خود را تعطیل نکردند.
باید نگاه واقعبینانهتری به مقوله سلامتی دانشآموزان داشته باشیم و بررسی کنیم که عملاً دغدغه سلامتی دانشآموزان تا چه اندازه مبنای علمی و صحیح دارد؟ کودکان جزو گروههایی هستند که کمتر در معرض خطر قرار دارند. تا به امروز در کشور ۵ موج کرونا را تجربه کردیم، در حالیکه همه مدارس تعطیل بودند. پس لزوماً اگر بازگشایی مدارس علت افزایش کرونا بود نباید افزایش همهگیری کرونا را تجربه میکردیم درحالیکه اینگونه نبود. خوشبختانه از زمانی که بهصورت تدریجی مدارس را بازگشایی کردیم، روند شیوع ویروس کرونا در کشور نیز به دلیل افزایش واکسیناسیون کاهش یافته است.
همانطور که در کشورهای پیشرو در امر آموزش مانند کشورهای اسکاندیناوی؛ نگذاشتند که دوگانه سلامت و آموزش شکل گیرد، ما نیز نباید اجازه دهیم چنین دوگانهای در کشور ایجاد شود
علاوه بر این موارد، مدرسه بهترین مکانی است که کودکان میتوانند رفتارهای صحیح برای ارتقای سواد سلامت را بیاموزند. در بحث همراه پلیس برای آنکه خانوادهها فرهنگ صحیح رانندگی و احترام به مقررات راهنمایی و رانندگی یاد بگیرند، کودکان را به کمک طلبیدند که بازخورد مناسبی هم داشت.
کودکان اگر رفتارهای متناسب با ارتقا سلامت را فراگیرند و این امر در ضمیر آنها نهادینه شود فرهنگ و سواد سلامت را میتوانند به خانوادهها منتقل کنند. در مجموع با آگاهی بخشی و با همکاری بیشتر خانوادهها و مدارس میتوانیم دغدغههای سلامت را کاهش دهیم. قطعاً برای آموزش و پرورش سلامتی اولویت است، اما معتقدیم همانطور که کشورهای پیشرو در امر آموزش مانند کشورهای اسکاندیناوی؛ نگذاشتند دوگانه سلامت و آموزش شکل گیرد، ما نیز نباید اجازه دهیم چنین دوگانهای در کشور ایجاد شود.
در هر حال آموزش و پرورش تابع تصمیمات ستاد مبارزه با کروناست و گزارشهای خود را مرتب به ستاد مقابله با کرونا ارائه میکنیم و هر تصمیمی که این ستاد بگیرد ما تابع هستیم، ولی امیدواریم با بهتر شدن شرایط افزایش واکسیناسیون بتوانیم بیشتر شاهد آموزشهای حضوری باشیم.
ایکنا ـ متأسفانه قبل از شیوع کرونا هم شاهد این موضوع بودیم که برخی دروس به دلیل کمتوجهی مدیران مدارس و معلمان به حاشیه میرفتند و امروز هم بعد از شیوع کرونا این امر شدت بیشتری یافت و دروسی مانند قرآن، هدیههای آسمانی و ورزش بیشتر از قبل مورد بیتوجهی قرار گرفتند و تحت تأثیر دروس اصلی مانند ریاضی، علوم و فارسی قرار گرفتند چه راهکاری برای حل این معضل دارید؟
این موضوع کاملاً درست است؛ آنچه بیش از همه در این شرایط لطمه خورد موضوع تربیت است. تمرکز روی برخی دروس افزایش یافت و از برخی دروس برداشته شد. در معاونت آموزش ابتدایی دقیقاً با دغدغه و نگرانی که راجع به این موضوع داشتیم در سال گذشته طرح «اتقان» را کلید زدیم.
ارتقای توانمندیهای قرآنی معلمان مدارس ابتدایی
فاز اول طرح «اتقان» بهمنظور ارتقای توانمندیهای قرآنی معلمان، مدیران و عوامل مدارس ابتدایی در استان البرز اجرایی شد. هدف ما از اجرای این طرح این بود که در این شرایط کرونایی هم موضوع درس قرآن در کانون توجه قرار دهیم و هم با توانمندسازی معلمان به آنها کمک کنیم با روشهای متناسب با اقتضائات کنونی بتوانند به شکل بهتری آموزشهای قرآنی را به کودکان ارائه دهند.
در شبکه شاد نیز همگام با سایر دروس اهتمام خاصی به درس هدیههای آسمانی و قرآن داشتیم و سعی کردیم تا تدریسهای برتر و جذاب و بهروز را داخل این شبکه بارگذاری کنیم تا در اختیار خانوادهها قرار گیرد. این طرح هم در زمانی که پیشدبستانی زیر نظر معاونت ابتدایی بود در برنامه انس با قرآن پیشدبستانی پیگیری میشد.
اجرای طرح «کوچ» برای کاهش وزن و چاقی دانشآموزان
در مورد درس ورزش و تربیتبدنی هم معاونت تربیتبدنی و سلامت وزارتخانه مصمم بود که بتوانند آموزشهایی را از طریق شبکه شاد ارائه کنند، ولی این کار سختیهای خاص خود را داشت، زیرا ورزش یک درس حضوری است. این معاونت طرحی را تحت عنوان «کوچ» اجرا کرد که برای کاهش وزن و چاقی دانشآموزان بود که چاقی و اضافه وزن دانشآموزان رصد شد و برنامهای برای این معضل به آنان ارائه شد.
بر اساس طرح کنترل وزن و چاقی دانشآموزان «کوچ» برنامههایی در زمینه راهنمایی، حمایت و مشاوره کنترل تغذیه و افزایش تحرک بدنی، برای دانشآموزان اجرا شد. همچنین امور مربوط به غربالگری و ارزیابی ثانویه دانش آموزان انجام شد و وزن و توده بدنی همه دانش آموزان کشور را اندازهگیری کردند.
در دوران کرونا که کودکان دچار کمتحرکی شدند معاونت تربیتبدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفت تا راهکاری برای این امر ارائه دهد؛ اما درمجموع علیرغم تمامی تلاشهای صورت گرفته از این ناحیه آسیب خوردیم به دلیل اینکه خانوادهها بیشتر تمرکز خود را بر روی دروس ریاضی، علوم و فارسی گذاشتند و در دروس هدیههای آسمانی، قرآن و ورزش مشکل بیشتر احساس شد.
هیچوقت نباید از عنوان دروس اصلی و فرعی استفاده کرد و در بحث آموزش ترکیبی هم که در وزارتخانه شد همکاران مطرح کردند که برخی از دروس مجازی شود و ما در مقابل این موضوع مخالفت کردیم و هیچ تقسیمبندی برای دروس قائل نیستیم و از نظر معاونت ابتدایی همه دروس اصلی هستند و اگر نظر تخصصی من را بهعنوان فردی که در رشته علوم تربیتی تحصیل و تدریس میکند بپرسید معتقد هستم که بچههای ما برای اینکه زیست سالم انسانی و مؤمنانهای داشته باشند خیلی بیشتر از آن چیزی که به یادگیری فرمولهای ریاضی احتیاج داشته باشند نیازمند این هستند که از طریق دروس تربیتی پرورش یابند و مهارتهایی را فراگیرند که بهعنوان یک انسان مسئولیتپذیر نقش خود را برای جهان ایفا کنند لذا برای رسیدن به این هدف طرح «خوانا» را اجرا کردیم.
اجرای طرح «خوانا» برای زیست سالم انسانی و مؤمنانه دانش آموزان
در طرح «خوانا» ما مهارتهای زبانی را با ۳ مهارت اصلی زندگی یعنی ادب، مسئولیتپذیری و جرئت ورزی تلفیق کردیم. در بعد مسئولیتپذیری به مسئولیتهای چهارگانه انسان در رابطه با خود بهعنوان اشرف مخلوقات، در رابطه با خداوند بهعنوان خالق هستی، در رابطه با محیط پیرامونی خود و در رابطه با سایر انسانها توجه ویژهای داشتیم و سعی کردیم که آن مواردی را که میتواند به تربیت معنوی دانشآموزان کمک کند مبتنی با مبانی دینی و قرآنی به شکل تلفیقی ارائه کنیم.
در هر حال تلاشهای خیلی خوبی معلمان کشور انجام دادند، اما باید اقدامات بسیار بیشتری صورت گیرد تا به نقطه مطلوب دست پیدا کنیم.
گفتوگو از علیرضا اصغرزاده
انتهای پیام