بررسی فقهی حق بر صلح با تاکید بر آیات قرآن کریم در فصلنامه «فقه»
کد خبر: 4028742
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۴

بررسی فقهی حق بر صلح با تاکید بر آیات قرآن کریم در فصلنامه «فقه»

شماره 108 فصلنامه علمی- پژوهشی «فقه» از سوی پژوهشکده فقه و حقوق و اداره نشریات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.

به گزارش ایکنا، شماره 108 فصلنامه علمی- پژوهشی «فقه» از سوی پژوهشکده فقه و حقوق و اداره نشریات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بازپژوهی ولایت حاکم در صدور حکم به ثبوت هلال و تحلیل گستره نفوذ حکم میان مکلّفان»، «بازپژوهی عین معین و کلی و کارکرد آن در تصحیح قراردادهای پیش‌فروش ساختمان»، «بررسی فقهی حق بر صلح با تاکید بر آیات قرآن کریم»، «بازنگری کفایت اقرار واحد در ثبوت جرائم حدی قیادت، قذف، شرب خمر و سرقت»، «ماهیت فقهی - حقوقی حق حبس در عقود با نگاهی به اسناد بین‌المللی»، «مسئولیت مدنی ناشی از اکراه از دیدگاه فقه و حقوق ایران: با تاکید بر قانون مدنی و قانون مسئولیت مدنی»، «شرطیت عقل، بلوغ و اسلام زوجین جهت تحقق احصان در حد زنا»، «سقط درمانی؛ جستاری انتقادی درباره انحصار رضایت مادر در رفع مطلق ضمان سقط (نقد و پیشنهاد اصلاح اثر حقوقی اذن پدر در ماده واحده سقط درمانی)».

در چکیده مقاله «بازپژوهی ولایت حاکم در صدور حکم به ثبوت هلال و تحلیل گستره نفوذ حکم میان مکلّفان» می‌خوانیم: «ولایت حاکم اسلامی بر صدور حکم به ثبوت هلال پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران وحاکمیت فقیه بر عرصه سیاست واداره جامعه وتحلیل تبعات نجومی آن، جایگاه ویژه‌ای یافت وچون تحقیقی یکپارچه حول گستره نفوذ آن در میان مکلّفان صورت نگرفته، پرسش از ولایت حاکم اسلامی در صدور حکم به ثبوت هلال وگستره نفوذ آن میان مکلفان مسئله‌ای است که شایسته پاسخی درخور است. تحلیل برآمده از واکاوی دلالی عمومات واطلاقاتِ ادله ولایت فقیه، حاکی از تمسک به عام در شبهه مصداقیه است؛ چراکه باید ثابت شود یکی از شئون حکومتی ائمه(علیهم السلام) حکم به ثبوت هلال بوده است تا تمسک به آنها صحیح باشد. با توجه به تمامیت دلالی صحیح محمد بن قیس، ولایت حاکم بر صدور حکم به ثبوت هلال ثابت می‌گردد و جملگی اشکالات وارده بر آن مردود است. هرچند ادله دیگری در حجیت آن توسط برخی طرح گردیده، منتهی به‌دلیل عدم‌حجیت سندی یا دلالی، تنها در تأیید مدعا نقش دارند. با توجه به مدلول صحیح مذکور و مفهوم اولویت، حکم حاکم تنها در صورت مستندبودن به بینّه و شیاع، و نه علم و رؤیت خود حاکم، حجیت دارد و بنابر تحلیل فرازهای مقبوله عمر بن حنظله، احکام صادره از حاکم، از جمله حکم مذکور -در صورت یقین به خطای حاکم در حکم یا خطای او در موضوع و یا علم به خطای او در مُستندات حکم یا موضوع- بر همه مکلّفان در قلمرو حُکمرانی حاکم حجیت داشته وثبوت هلال با آن قطعی وآثار شرعی این رویداد بار می‌شود.»

در طلیعه مقاله «بازپژوهی عین معین و کلی و کارکرد آن در تصحیح قراردادهای پیش‌فروش ساختمان» آمده است: «عین معین و عین کلی از مفاهیم پرکاربرد در حقوق قراردادها به شمار می‌رود که به‌تبع فقه، به متون قانون موضوعه نیز ورود پیدا کرده است. این دو اصطلاح دارای مبانی فلسفی و منطقی است که مورد توجه ابداع‌کنندگان آن دو قرار داشته است، اما بعدها در تعاریف حقوق‌دانان مغفول مانده و سبب ارائه تفاسیر ناصحیح از این دو، و منشأ اختلاط اقسام عین گشته که آثار آن در قراردادهای مختلف، از جمله پیش‌فروش ساختمان مشهود است و به‌عقیدهٔ بسیاری، فروش ساختمان ساخته‌نشده از طریق بیع سلم، از آن جهت که نمی‌تواند عین کلی تلقی شود باطل است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی مبانی منطقی و فلسفی این دو اصطلاح و تاریخچهٔ پیدایش و تطور آن‌ دو در فقه، نشان داده شده که ملاک عین معین و کلی در ذمه، تعدد بالفعل مصادیق خارجی نیست، بلکه قابلیت صدق بر مصادیق متعدد (در کلی) و عدم آن (در عین معین) از نظر عقلی معیار است و از این رهگذر، ساختمانِ آینده عین کلی محسوب خواهد شد و صحت انتقال آن از طریق بیع سلم، از حیث نوع مبیع، با اشکالی مواجه نیست.»

در چکیده مقاله «بررسی فقهی حق بر صلح با تاکید بر آیات قرآن کریم» می‌خوانیم: «زندگی در فضای صلح‌آمیز و به دور از جنگ، یکی از مهم‌ترین آرزوهای بشر بوده است و برای تحقق آن تلاش‌های بسیاری صورت گرفته که از جمله می‌توان به شناسایی «حق بر صلح» اشاره کرد که بر اساس آن «زندگی در صلح» به‌مثابه «حق بشری» در کنار سایر حق‌های به‌رسمیت‌شناخته‌شده برای بشر موردتأیید و تأکید قرار گرفته است. با این حال، علاوه بر مکاتب بشری، در اسلام نیز جنگ و جهاد در مواردی تجویز شده است و به مسلمانان اجازه داده شده با کسانی که با آنان سر جنگ دارند، به جهاد و مقاتله برخیزند. سؤالی که این مقاله درصدد یافتن پاسخ آن می‌باشد، این است که آیا می‌توان حق زندگی در صلح را برای کسانی که سر جنگ و ستیز با مسلمانان ندارند، از جمله غیرمسلمانان، به رسمیت شناخت؟ در پاسخ به این پرسش به‌نظر می‌رسد با استناد به ادله دینی، به‌ویژه آیات قرآن کریم، می‌توان قائل شد که جنگ و قتال با کسانی مجاز است که سر جنگ و ستیز با مسلمانان دارند؛ بنابراین غیرمسلمانانی که خواهان زندگی مسالمت‌آمیز با مسلمانان هستند، حق دارند در فضایی صلح‌آمیز زندگی کنند.»

انتهای پیام
captcha