به گزارش ایکنا، در این شماره از پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی، مقالاتی با عناوین «بررسی انتقادی روایات عاشورایی تاریخ طبری(بازه زمانی عاشورا به بعد)»، «بررسی روایات فریقین درباره آیات آغازین سوره برائت»، «بررسی روایی مقابله با احکام ترجیحی»، «رابطه روایت «النساء عیّ و عورة» و وجوب حجاب شرعی تا قرن پنجم»، «بررسی تضعیف ابوالمفضل شیبانی در تحریف و جعل اسناد»، «شاخصههای فقه الحدیثی امام رضا(ع)»، «معناشناسی روایت احمرین از منظر فریقین»، «تحلیل دیدگاه دانشمندان اسلامی پیرامون استحقاقی یا تفضلیبودن ثواب»، «روششناسی حاکم نیشابوری در المستدرک و جایگاه آن از دیدگاه فریقین»، «تحلیل آسیبشناختی حدیث «عشره مبشره»»، «بررسی پیامدهای فقهی حدیث حکمرانی زنان در مذاهب خمسه»، «اعتبارسنجی احادیث شهر ری»، «معناشناسی «احد» در سوره توحید از منظر روایات فریقین»، «بررسی تأثیر تغذیه بر ابعاد روانی و معنوی انسان» و «کنکاشی در حدیث ضحضاح از نگاه فریقین» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «بررسی انتقادی روایات عاشورایی تاریخ طبری(بازه زمانی عاشورا به بعد)» آمده است: مقتل الحسین(ع) موجود در کتاب تاریخ طبری(310 ه ـ ق) از جمله مقاتل برجایمانده و قدیمی مربوط به قرن سوم و چهارم است. این کتاب نیز مانند سایر کتب تاریخی و روایی از هجمه گزارشهای قابل تأمل مصون نمانده و برخی از مطالب آن در موضوعات مختلف، از جمله درباره جریان عاشورا مورد تردید است. طبری، گزارشی که از قیام عاشورا ترسیم نموده، برخاسته از روایت ابومخنف بوده که در حال حاضر قدیمیترین مقتل موجود است؛ اما در عین حال از آشفتگیهای متنی رنج میبرد، بهطوری که در برخی موارد با وقایع مسلم تاریخی ناسازگار بوده و یا از نگاه شیعی شأن معصوم دچار خدشه شده است. البته در قرنهای بعد برخی از علمای شیعه به این کتاب نیز استناد کردهاند. در مقاله پیشِ رو پس از تحلیل وجوه مختلف پیرامون روایات محل مناقشه، دیدگاه برگزیدهای عرضه میشود که مزیّتهای قابل ملاحظهای نسبت بهنظرات ارائهشده در این عرصه را داراست. یافتهها نشان میدهد برخی از روایات طبری در حمایت از جریان اموی و گاه برخی از آنها علیه این جریان تلقی میشود که این نشاندهنده امانت وی در گزارش عاشورا از راویان عاشورایی است و از طرف دیگر نقل روایات متعارض یا متناقض زمینه را برای نقد رویکرد و روش او را فراهم کرده است. روایات ذلّتپذیری امام حسین(ع)، اسارت دو فرزند عبدالله بن جعفر و شهادتشان پس از عاشورا، کشف عورت از علی بن الحسین(ع)، اظهار ندامت یزید از قتلرساندن امام از جمله روایاتی است که قابل نقد و تحلیل است. این مقاله با رویکردی تحلیلی ـ انتقادی به نقد این روایات پرداخته و یافتههای آن میتواند در مطالعات عاشوراپژوهی مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
در طلیعه نوشتار «بررسی روایات فریقین درباره آیات آغازین سوره برائت» میخوانیم: آیات آغازین سوره برائت برای اعلام بیزاری خدا و رسول او از مشرکان و روشنشدن وضعیت آنها در جامعه نوپای اسلامی و پیراستن خانه خدا و کنگره عظیم حج از پیرایههای شرک نازل شد. پیامبر اسلام(ص) نخست این آیات را بههمراه دستورهای دیگر به ابوبکر داده تا در روز حج اکبر به مشرکان ابلاغ کند؛ اما با وحی الهی از او بازستانده و سرپرستی حجاج و اعلام برائت بر عهده امام علی(ع) گذاشته میشود. علیرغم اتفاق فریقین در اصل داستان، زاویه دیدها و برداشتهای متفاوتی در اصل این ماجرا و محدودبودن آن به سوره برائت و نیز تفسیر «رجل منی» و چرایی این اتفاق وجود دارد. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس مستندات روایی متواتر در کتابهای تفسیری، تاریخی و روایی فریقین، در صدد است تا اثبات کند امام علی(ع) که به شهادت وحی الاهی، نفس و جان پیامبر(ص) بود، مأموریت یافت آیات آغازین سوره توبه را ابلاغ کند. عبارت «رجل منک» میرساند که اگر تنها قرابت فامیلی، دلیل بر افضلیت بود، میبایست عباس عموی پیامبر(ص) که مأمور این ابلاغ میشد. این امر نمایانگر آن است که «از پیامبر(ص) بودن» در این روایت از جنس قرابتهای فامیلی و نسبی نیست؛ بلکه از جنس قرابتها و مناصب معنوی است. تغییر مأمور ابلاغ آیات برائت با دستور الهی و نزول فرشته وحی، از سویی اعلام افضلیت امام علی(ع) بر دیگر صحابه را دارد و از طرف دیگر جنبه زمینهچینی و آمادهسازی اذهان جامعه برای پذیرش ولایت و جانشینی حضرت امیر(ع) است.
نویسنده مقاله «بررسی روایی مقابله با احکام ترجیحی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: تأثیر عمیق مستحبات در جهتدهی فرهنگ دینی جامعه و حفظ ایمان و ارزشهای الهی بر کسی پوشیده نیست؛ اما برخی، در کمرنگکردن احکام ترجیحی اسلام به بهانه الزامینبودن آن گام برداشتهاند. نوشته حاضر تلاش دارد از راه آیات، روایات و دلیل عقل، حرمت اقدام در جهت تضعیف عملی احکام ترجیحی را ثابت نماید. ابتدا آیاتی در رابطه با مذمت صدّ عن سبیلالله، نهی از معروف، منّاع خیر و اضلال مردم مطرح میشود و سپس گروهی از روایات را بهعنوان شاهد در این مسئله بیان میکند؛ گروه اول: روایاتی که امر به منکر و نهی از معروف را نکوهش کردهاند؛ گروه دوم: روایاتی است که از استخفاف نسبت به احکام الهی نهی میکند. سپس بهدلیل سوم پرداخته و از راه حکم عقل به مبغوضیت هرگونه تلاش در جهت عدم تحقق اغراض و اهداف الهی میپردازد و در پایان توضیحی درباره گستره مسئله و انواع تبلیغ و تشویق برخلاف حکم الهی مورد بررسی قرار گرفته و متذکر میشود که از ثمرات مهم این بحث میتواند بیان محدوده حکم اطاعت از والدین یا نفوذ شروط معاملات باشد.
در طلیعه نوشتار «رابطه روایت «النساء عیّ و عورة» و وجوب حجاب شرعی تا قرن پنجم» آمده است: زنان در بیان ناتوان بوده و عورت هستند، پس در مقابل ناتوانی کلام آنان سکوت کنید و عورتبودنشان را با مستقرکردن در خانهها بپوشانید. روایت مزبور در منابع روایی شیعه و اهلسنّت آمده است. «النِّسَاءُ عَی و عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا عِیهُنَّ بِالسُّکوتِ واسْتُرُوا عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُیوتِ» روایت اشاره دارد بر حجاب حداکثری و خانهنشینی زنان که برخی به آن استناد میکنند. گرچه روایت مذکور، دلیل اصلی حجاب شرعی نبوده و دلائل متقن دیگری از قرآن، سنت، عقل و اجماع بر حجاب شرعی وجود دارد، اما بررسی روایت به لحاظ سند و متن و همچنین تطور تاریخی از باب کشف حقیقت، تنقیح دادههای مربوط به زنان در منابع اسلامی و ارائه تصویر مناسب زن در اسلام به جامعه جهانی ضروری است. نوشتار حاضر با روش تحلیلِ تاریخی، فقهالحدیثی و تطورشناسی در صدد نقد و بررسی روایت یاد شده و تحولات تاریخی آن به لحاظ سند، محتوا تا قرن پنجم است. انتخاب بازه زمانی یادشده بهدلیل تطور معنادار حدیث از قرن سوم تا پنجم و تکرار اطلاعات در منابع از قرن پنجم به بعد است. بر اساس یافتههای تحقیق حاضر روایت «النِّسَاءُ عَی وعَوْرَةٌ» در پنج منبع شیعی تا قرن پنجم ثبتشده که چهار مورد ضعیفالسند و یک مورد حسَن است؛ اما به سبب تعارض با قرآن، سنت و سیره اهلبیت(ع) و مسلمات علمی موثوقالصدور نبوده و قابل اعتماد نیست و نقش زیدیه در ورود آن به منابع امامیه پررنگ است. در منابع اهلسنّت از گزارشی که روایت مزبور را به پیامبر(ص) استناد دهد وجود ندارد و گوینده آن برخی صحابه مانند ابنمسعود، عمربن خطاب و ابنعباس هستند که تا قرن پنجم رشد وارونه سند داشته است. از سویی متن روایت با قرآن، سیره و سخن نبوی و مسلّمات علمی ناسازگار و حتی معارض میباشد. زمینههای تاریخی شکلگیری و رشد این حدیث و احادیث مشابه که در آنها به مذمت زنان پرداخته شده، نمایانگر سابقه وجود این تعبیرات در فرهنگ عمومی و ادبیات عصر جاهلی و ترویج آن توسط کوفیان و بصریان است.
انتهای پیام