به گزارش ایکنا، بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی و پایهگذاری نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) میگذرد. ملت ایران با لبیکگویی به رهبر خود از سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، وارد مبارزه با نظام طاغوت شدند و شهدای فراوانی را تقدیم انقلاب کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بسیاری از جوانان و دلیرمردان این سرزمین در مقاطع حساس مشغول مبارزه با دشمنان این مرز و بوم از منافقان گرفته تا سربازان بعثی عراق در جنگ تحمیلی، اشرار و یاغیان مرزی و دفاع از حرم اهل بیت(ع) در سوریه و عراق شدند و شهدای بسیاری را تقدیم اسلام کردند.
یکی از مقاطع تأثیرگذار در تاریخ این مرز و بوم، شیوع بیماری همهگیر کروناست. با شیوع این ویروس در جهان و ایران، مدافعان سلامت کشور از پزشکان و پرستاران گرفته تا خدمتکاران بیمارستانی و تمامی کسانی که در مجوعه کادر درمانی کشور خدمت میکردند، وارد میدان مبارزه با این ویروس شدند. مبارزه و ایستادگی کادر درمان کشور یادآور مقاومت رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس است؛ طی یک سال و اندی گذشته بسیاری از جان برکفان و خادمان عرصه سلامت جان خود را در راه دفاع از مردم شریف ایران اسلامی تقدیم کردند.
یکی از شهدای مظلوم عرصه خدمترسانی به بیماران کرونایی، شهید مولودسادات جعفری است؛ شهیدی که تمام توان خود را در کسوت پرستاری به کار بست تا دل خانواده بیماران کرونایی را شاد کند و خبر خوش سلامتی آنان را به خانوادههایشان بدهد. بیمارستان شهید فیاضبخش تهران، که هنوز عدهای از مردم آن را با نام بیمارستان شماره 2 میشناسند، یادآور روزهایی است که این شهید مظلوم بدون هیچ ترس و واهمهای از این بیماری، وارد عرصه خدمت به بیماران شد و در نهایت جان خود را فدا کرد.
سیدجعفر جعفری، پدر شهید مولودسادات جعفری، در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با زندگی و ویژگیهای اخلاقی این شهید بزرگوار اظهار کرد: بنده از کارمندان بازنشسته بخش بهداشت و درمان دولت هستم. در سال 1352 با یک سیده خانم ازدواج کردم و به این دلیل که دخترمان از پدر و مادر سادات به دنیا آمد، نام او را مولودسادات نهادیم.
وی افزود: دخترم درسهای ابتدایی و دبیرستان را در کنار خانواده در شهر ساری گذراند و سپس، به دلیل علاقه فراوانی که به رشته پرستاری داشت، در آزمون دانشگاه شرکت کرد و با رتبه بسیار عالی در دانشکده نسیبه ساری پذیرفته شد. مولودسادات پس از سه سال تحصیل در دانشکده نسیبه، در سال1378 فارغالتحصیل شد و باید برای اشتغال خود به مدت سه سال طرح میگذراند که هشت ماه از طرح خود را در ساری گذراند و سپس، از طرف تأمین اجتماعی برای استخدام پرستاران فراخوان داده شد که مولودسادات در آزمون استخدامی شرکت کرد و با رتبه عالی پذیرفته شد. مولودسادات پس از قبولی در آزمون، از سوی سازمان تأمین اجتماعی برای خدمت به شهرستان شهریار مأمور شد و پس از چند ماه به علت فعالیت خوب و تأثیرگذاری در بخش انآیسییو (NICU)، به بیمارستان شهید فیاضبخش یا همان شماره 2 تهران منتقل شد.
جعفری تصریح کرد: دخترم مولودسادات 17 سال برای پرستاری از نوزادان و در بخش انآیسییو (NICU) خدمت کرد. هنگامی که کرونا در ایران شیوع یافت، از او تقاضا کردند که در بخش کرونای بیمارستان شهید فیاضبخش خدمت کند و مولودسادات نیز با کمال میل به این بخش منتقل و پس از مدت کوتاهی به کرونا مبتلا شد و متأسفانه در 20 اسفند 98 در 45 سالگی فوت کرد.
پدر شهید جعفری با اشاره به اینکه پیکر پاک این شهید بیستم اسفند به ساری انتقال یافت و شبانه و بدون مراسم خاصی (به دلیل شیوع بیماری) در قطعه شهدای ساری به خاک سپرده شد، گفت: مولودسادات به دلیل کمبود امکانات اولیه نظیر ماسک، دستکش و مواد ضدعفونیکننده و نیز دقت ناکافی در آن زمان، خیلی زود به این بیماری مبتلا شد و در حالی که با جان و دل و به صورت دو شیفت به بیماران کرونایی خدمت میکرد، جان به جان آفرین تسلیم کرد. دخترم آنچنان برای خدمت به بیماران اشتیاق داشت که هر روز از صبح زود تا ساعت 20 در بخش بیماران کرونایی بیمارستان شهید فیاضبخش حاضر میشد.
وی با بیان اینکه شهید مولودسادات جعفری در زمان شهادت مجرد بود، اظهار کرد: در ابتدای شیوع کرونا، دقت زیادی در تشخیص این بیماری وجود نداشت و مولودسادات نیز که از ابتلا به این بیماری خبر نداشت، همچنان به فعالیت خود در بخش کرونای بیمارستان، که در ابتدا یک بخش بود و سپس، دو سه بخش نیز به آن اضافه شد، ادامه داد تا اینکه حال عمومی وی صبح جمعه 16 اسفند 98 در حالی که شیفت استراحت داشت، منقلب شد و مجبور به بستری او شدند و پس از دو روز در پی وخامت حال به آیسییو منتقل شد و دو روز بعد نیز به شهادت رسید.
پدر شهید جعفری ادامه داد: حتی من از مولودسادات خواهش کردم که چند روز مرخصی بگیرد و به ساری بیاید، اما او میگفت که بیماران به ما نیاز دارند و باید به آنها خدمت کنیم. همچنین فعالیت زیاد و دلبستگی به شغلش باعث شده بود که هیچگاه به فکر ازدواج نباشد و میگفت که نمیتوانم همزمان دو وظیفه سنگین پرستاری و همسری را برعهده گیرم؛ چراکه بیماران به پرستاران، آن هم در بیمارستانی که اغلب بیمارانش مردم رنجدیده جنوب شهرند، نیاز دارند. دخترم از سالها قبل میدانست که عمر کوتاهی خواهد داشت و همه چیز را برای آخرت میدانست. به یاد دارم زمانی که با هم و با پای پیاده در خیابانهای شهر قدم میزدیم، هر گاه انسان نیازمندی را مشاهده میکرد، دست به جیب میشد و به او کمک میکرد؛ حتی گاهی نیازمندان را با خود به رستوران میبرد.
جعفری گفت: مولودسادات زمانی که در بیمارستان خدمت میکرد، دائماً با مادران و خواهران بیمارانی که اغلب افرادی کمدرآمد و محروم بودند، صحبت میکرد و به آنان دلداری میداد تا در دوره بستری بودن فرزندانشان در بخش انآیسییو (NICU) صبور باشند. حضور در بیمارستان و خدمت در کسوت پرستاری عشق فرزندم بود و به یاد ندارم که هیچگاه از خدمت در بیمارستان اظهار ناراحتی کرده باشد، حتی ممکن بود که گاهی از مسئولان و برخی افراد دیگر ناراحت باشد، اما خدمت به بیماران و همراهانشان اصلاً برای او خستهکننده نبود.
وی با اشاره به اینکه شهادت فرزندم در یازدهم دی 99 به طور رسمی و طی مراسمی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و با حضور مقامات مسئول تأیید شد، گفت: با گذشت بیست ماه از شهادت دخترم و با وجود اینکه وی نیروی رسمی کشور در کسوت پرستاری بود، هنوز هیچ حقوقی برای او در نظر گرفته نشده است. حتی سال گذشته از سوی مجلس شورای اسلامی از بنده به عنوان پدر پرستار نمونه کشور دعوت شد که ضمن حضور در مجلس، با اعطای لوح تقدیر از سوی مسئولان تجلیل شدم و با وجود اینکه مسئولان تأمین اجتماعی نیز دخترم را به عنوان پرستار نمونه معرفی و از وی تجلیل کردند، اما هیچ اقدامی برای پرداخت حقوق دخترم از بیست ماه گذشته تا به امروز صورت نگرفته است.
پدر شهید جعفری افزود: تندیس دخترم مولودسادات از سوی شهرداری منطقه 18 تهیه و در یکی از میادین این منطقه نصب شده است. همچنین، بخش انآیسییو (NICU) بیمارستان شهید فیاضبخش نیز به نام مولودسادات جعفری نامگذاری شده و نام یکی از مدارس منطقه 18 نیز به نام ایشان تغییر یافته است. البته مردم لطف فراوانی به خانواده ما دارند، اما متأسفانه مسئولان کملطفی میکنند. بنده طی این مدت سه بار برای پیگیری حقوق فرزندم به تهران مراجعه کردم، اما نتوانستم با مسئولان مربوطه ملاقات و گفتوگو کنم.
وی با بیان اینکه دخترم پرستاری را به دلیل علاقه فراوان انتخاب کرد و هیچگونه دغدغه معیشتی نداشت، اظهار کرد: تمامی امکانات زندگی برای او مهیا بود. دغدغه اصلی دخترم، پدر و مادرش بود که بتواند با وجود مشغله فراوان به آنها رسیدگی کند و بدین منظور هر فرصتی که به دست میآورد، نزد ما میآمد و ما را با خود به تهران میبرد.
پدر شهید جعفری با بیان اینکه دخترم به خدمت برای بیماران و همراهان آنها علاقه فراوانی داشت، ادامه داد: چون او خود از سادات بود، هر سال در روز عید سعید غدیرخم در بیمارستان جشن میگرفت و به تمامی کادر بیمارستان هدیه میداد. دخترم اولین فرزندم بود و پس از شهادت او خداوند متعال به من مقام پدر شهید بودن را عطا کرد. پس از شهادتش، احترام خانواده ما در میان مردم صدچندان شد و همگی به مقام شامخ دختر شهیدم احترام میگذراند. هیچگاه فراموش نمیکنم که دخترم در سختترین شرایط و در حالی که به شدت از فعالیت روزانه خسته بود، برای کودکان کار ایرانی و افغان و افراد گرسنه و محروم غذا تهیه میکرد.
انتهای پیام