به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم با موضوع تفسیر سوره حجر، صبح امروز 22 شهریور در حوزه علمیه قم برگزار شد.
متن این جلسه از نظر میگذرد؛
تفسیر سوره حجر محور بحث ماست. با اینکه در رابطه با حروف مقطعه در مناسبتهای مختلف سخن گفتیم باز هم مناسب دیده شد در آغاز این سوره که حروف مقطعه به کار رفته است بحثی پیرامون حروف مقطعه داشته باشیم.
در بیست و نه سوره قرآن، شاهد آغاز سوره با حروف مقطعه هستیم، دو نظر کلان در رابطه با این حروف مطرح است. یک نظر کلان این است که معنایی از این حروف فهمیده نمیشود و تماما سرّ است؛ یا اسرار الاهی یا اسراری که بین خدا و پیامبرش است. در جلسه قبل مختصری در این رابطه بحث کردیم.
نظر دوم این است که حروف مقطعه معنا دارد و در رابطه با معنای حروف مقطعه بیش از ده نظر ابراز شده است. پیش از بیان این ده نظر میخواهم عرض کنم حروف مقطعه امر ناشناختهای نبوده است. اگر بود حداقل یک نفر از اصحاب میپرسید این «الر» یعنی چه؟ اینکه این معنا چیست، برخی گفتند حروف تنبیه است.
کفار نمیگذاشتند مردم کلام دلنشین وحی را بشنوند: «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ»؛ کافران میگفتند این قرآن را نشنوید و سروصدا ایجاد کنید تا شاید شما غالب باشید. در شرایطی اینچنینی این حروف، حروف تنبیه است. «الر» توجه مستمع را جلب میکند که این آقا چه میخواهد بگوید. قبل از انقلاب آقای خزعلی در فیضیه منبر میرفت. یک مرتبه چنین سخن گفت «ابج». این حرف مجلس را آرام کرد و همه مستمع بیانات آقای خزعلی شدند.
برخی هم گفتند به حساب ابجد زمان و دوام اسلام از آن فهمیده میشود. برخی این حروف ابجد را جمع کردند و گفتند از مجموع این حروف برداشت میشود که «صراط علی حق نمسکه» راه علی راه حق است به آن چنگ میزنیم. به نظر میرسد که میتوانیم بگوییم معنای حروف مقطعه این است که قرآنی که همهتان از هماوردی با آن درمانده شدید از همین حروف الفبای معمول است ولی شما نتوانستید مثل قرآن را بیاورید و نخواهید توانست. طبرسی از مفسرین شیعه این نظر را دارد، فخررازی و زمخشری این نظر را دارند. گروه فراوانی از مفسران شیعه و اهل سنت این نظر را برگزیدند. دلیلش هم این است که پس از حروف مقطعه در بسیاری از آیات سخن از قرآن به میان آمده است. در سوره حجر میخوانیم: «الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِينٍ». همین میتواند شاهدی بر این نظر باشد.
ما یک راه سومی هم داریم که با این راه سوم میتوان همه اقوال را جمع کرد و آن راه سوم این است که قرآن ظاهری دارد و باطنی. چه بسا ظاهر آیات این تفسیر پایانی را به عنوان تفسیر تحمل کند اما چه اشکالی دارد این حروف مقطعه تاویل داشته باشد و مثلا رمز اسم اعظم باشد یا سرّ اختصاص خداوند باشد. نمیگوییم فقط سرّ است، میگوییم این معنا را دارد لکن نه فقط این معنا تا گفته شود نزول این حروف لغو بوده است. میگوییم معنایش این است در ضمن احتمال دارد اسم اعظم باشد یا رازی میان خدا و پیامبر باشد، ما تاویلش را نمیدانیم. از طرفی در روایات است که قرآن بطن دارد، بطن قرآن هم بطن دارد تا هفت بطن.
«تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِينٍ». اول راز و رمز به کار بردن «تلک» چیست، مطلب دوم اینکه مقصود از این کتاب چیست؟ آیا این قرآن است یا لوح محفوظ است. سوم، قرآن مبین از «بان یبین» است یا از «ابان». چهارم، اگر از «ابان» باشد میتواند معنای لازم داشته باشد یا نه. پنجم، عین این آیه با کمی تفاوت در سوره نمل آمده است: «طس تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُبِينٍ». تفاوت این دو آیه چیست؟ این مباحث را در جلسه بعد مطرح میکنیم.
انتهای پیام