در کشورهای پیشرفته، نوآوری و دانایی به محور توسعه تبدیل شده و اقتصاد فیزیکی براساس فناوری، جای تولید بر مبنای نیروی کار و سرمایه را گرفته است. صنایع مختلف به مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری ورود کرده و نیز ایدههای نوآور خود را به محصول تبدیل کردهاند و ضرورت حضور مؤسسات قرآنی نیز احساس میشود، چراکه با عموم مردم ارتباط مستقیمی دارند و با نیازسنجی بهتر میتوانند به ایدههای خلاقانه برای تولید محصولات دینی دست یابند.
قسمت نخست گفتوگوی خبرنگار ایکنا با مهدی پیوندزنی، مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت رصدگر عمق آسمان، با تیتر «مؤسسه قرآنی چگونه میتواند وارد پارک علم و فناوری شود؟» منتشر شد و در ادامه بخش دوم و پایانی این گفتوگو را میخوانید.
اهم موارد مطرحشده در این گفتوگو:
ایکنا ـ برای تولید محصولات قرآنی، از همکاری کدام نهادها بهرهمند شدید و آیا از نظرات اعضای جامعه قرآنی و پیشکسوتان استفاده کردید؟
بسیار مایل بودم، محصولات و خدمات خود را در سطح کشور ارائه دهم. ای کاش میشد با کمک سازمان فضایی، دانشنامه آیات نجومی قرآن را در اسرع وقت تهیه کرد، ولی هنوز اقدامی انجام نشده است و لاکپشتوار به راه خود ادامه میدهیم. نمونه موفق تألیف کتاب «قرآن، نجوم، کائنات» بود که در واقع فهرست آیات نجومی قرآن است و وقتی با دیدگاههای تفسیری آن را ارائه دادیم، دوستان ممیزی کتاب ایراد گرفتند که چرا چنین کتابی نوشته شده است؟ شما بودجه کشور را حیف و میل کردهاید. در حالی که کاری به بودجه کشور نداشتیم. کار را خودمان انجام داده بودیم و سازمان فضایی با توجه به نیازش، سفارشی داد و آن را خرید. گفتند ما باید بالا سر قرارداد میبودیم، حتی شنیدم که 500 جلد را مالزی سفارش داده بود. چون مجوز چاپش را به ما ندادند نتوانستیم آنها ارسال کنیم.
با همه این توصیفات ما دو سال، خانه نجوم قرآنی را در قم به راه انداختیم و استقبال خوبی از برنامههایمان شد. در تمام نمایشگاههای قرآنی قم برنامه اجرا کردیم و در مدارس همه بچهها وقتی کار نویی را دیدند که قرآنی، علمی و نجومی است، ذوق و شوق داشتند، ولی چون منافع گروهی خدشهدار میشد و یک عده خیال میکردند که درآمدشان کم میشود، مجوزی صادر نشد که بتوانیم آن را در کل مدارس قم اجرا کنیم، در حالی که بازخوردها و اسنادش هست و حتی حراست ادارهکل تأیید کرده بود. متأسفانه گاه بعضی افراد دوست ندارند که خیلی از کارها انجام شود.
یک سال در جمکران برنامهمان خیلی جذاب شده بود و دستگاه هولوگرافی گذاشته بودیم و واقعیت افزوده داشتیم. یکسری تابلوهای واقعیت افزوده داریم که فرد با موبایلش هم محتوا را میگیرد و هم یک کار نو قرآنی را میبیند. اینها خوب بود ولی بودجهشان کم شد و اینقدر برایشان جذاب بود که ما را به کربلا بردند و در موکبها برنامه اجرا کردیم. با وجود اینکه زبان محاوره عربی را بلد نبودیم، ولی اعراب هم میآمدند و نگاه میکردند و بعد راهبندان میشد و میگفتند که جمع کنید و بگذارید که راه باز شود. در واقع سلیقههای مخالف مانع انجام کارهایمان شد. نمونه دیگر کار ما در ییلاقات استان قم بود. در آنجا برنامههای گردشگری نجوم قرآن را به راه انداختیم. افراد استقبال میکردند، ولی بعد گفتند که نه، وقتی هم بگویند نه، نمیتوان کاری کرد.
ایکنا ـ آیا مؤسسات دیگری را میشناسید که برای ورود به پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد تمایل داشتهاند؟ تجربه آنها چگونه بوده است؟
در مرکز هنر و قرآن تهران چند شرکت دیدم که موفق شدهاند و این مورد مربوط به سال 95 است و در قم مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت تبیان وارد پارک شد. البته گروه آنها بزرگتر بود. ما یک تیم سه نفره بودیم و تیم آنها 50 نفر بود. شهر بازی معارفی را پیگیری میکنند و مؤسسات ناموفق هم زیاد داشتیم که بعد از یکی دو سال شکست خوردند و حتی اگر ایده خوبی داشته باشید، این امر در بازار رایج است. من هم زیاد موفق نبودهام. اگر طبق BP پیش رفته بودم، خیلی موفقتر بودم. در BP شرایط تحریم را ندیده بودیم. هیچکس باورش نمیشد که شرایط کشور اینطور شود و از سوی دیگر کرونا شیوع پیدا کرد و تمام کارها راکد شد. همه این معضلات هنوز هم هست.
ایکنا ـ برای مؤسسات قرآنی، داشتن ایده مهمتر است یا تأمین سرمایه؟
ایده مهمتر است، ولی یکی از مهمترین دلایلی که شرکتها با شکست مواجه میشوند این است که ایدهها نمیتوانند کسب سرمایه کنند. اینکه چرا کسب سرمایه در ایدههای فرهنگی نمیشود، موضوعی مفصل است. هنوز در کشور ما سرمایهگذاری فرهنگی و نرم تعریف نشده است. اگر «پیکسار» توانسته است که دنیا را در دست بگیرد، بعد از 20 سال به تولید ثروت رسیده، اما نگاه مدیریتی در داخل کشور ما این است که یک ایده باید دو ساله به ثمر بنشیند. حال ایدههای فرهنگی هیچ وقت نمیتوانند دو ساله به ثمر بنشینند. 10 سال طول میکشد که چرخش راه بیفتد و اگر چرخش راه افتاد، کمتر از شش ماه ایدههایش و کسب و کارش را به سرانجام میرساند و برای یک ایده سرمایهگذاری میکنند.
ما در ایران هنوز یک Vs یعنی صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر ندیدیم. حمایت از شرکتها نهایتاً وام چهار درصد بوده است، در حالی که در آمریکا جلسه برگزار میکنند و سرمایهگذارها جمع میشوند و روی یک ایده مثلاً سیصد میلیون دلاری سرمایهگذاری میکنند. سیصد میلیون دلاری که اگر طرح با شکست مواجه شد از بین میرود، اما در ایران وام چهار درصد میدهند، این خوب است اما نه برای سرمایهگذاری، چون 5 یا 6 سال طول میکشد که خودش را جا بیندازد و تا آن موقع به درآمدی نرسیده است که بخواهد سرمایه را پس بدهد. شرکتهای پیکسار و والتدیزنی درآمدهای بسیار کلانی به دست میآورند. حال رقیب من که در حوزه قرآن کار میکنم شهربازی، بازیهای کامپوتری، صدا و سیما، تلویزیون و ... است، چون باید بگویم شما به جای اینکه دو ساعت وقتت را در حوزه جذاب بازیهای رایانهای بگذاری وقتت را در حوزه قرآن بگذار، نمیگویم اینها با هم جمع نمیشود؟ همه اینها با هم قابل جمعاند، ولی زمانبر است و این زمان را باید در برنامهریزیهای مدیریتی کلان کشور در نظر گرفت.
ایکنا ـ چه نقدی به فعالیت مؤسسات قرآنی دارید که بیشتر در حوزه تبلیغی و ترویجی کار میکنند؟ آیا آنها در ورود به مراکز رشد کمکاری کردهاند؟
معمولاً مدیران مؤسسات قرآنی اکثراً در ادارهای مسئولیتی داشتهاند و فرهنگی بودهاند و بعد مؤسسه قرآنی تأسیس کردهاند تا اگر بودجهای از جایی آمد، بینصیب نمانند. این نگاه در خیلی از مؤسسات ما حاکم است. چه اتفاقی میافتد؟ مؤسسات بیشتر کاغذی میشوند، مثلاً میگوییم هزار مؤسسه قرآنی داریم، ولی وقتی نگاه میکنیم میبینیم که فقط تعداد کمی مؤسسه کار میکنند و بقیه روی کاغذند. بخشی از این مؤسسات فعال هم اصلاً نمیدانند که چه کار کنند؟ کلاسهای آموزشی معرفی فناوریها و ایدهپردازیها برایشان برگزار نشده است و متعهد و مدیرند و مؤسسات را با چنگ و دندان نگه میدارند. آنها معمولاً نمیدانند، چون آنقدر ذهنشان درگیر قوانین دارایی، تأمین اجتماعی، اداره کار، سیستمهای اداری کشور و ... است که اصلاً به چیز دیگری فکر نمیکنند.
سازمانهای متولی مثل وزارت ارشاد، اوقاف و سازمان تبلیغات جمع شوند و فراغ بالی را برای مدیران ایجاد کنند و از آنها ایدهپردازی بخواهند و در قبالش حمایتهایی هم در نظر گرفته شود. آن وقت مطمئن باشید که بسیاری از مؤسسات قرآنی پاشنه در مراکز رشد را درمیآورند. همچنین باید خانههای خلاق ویژه مؤسسات قرآنی وجود داشته باشد و در هر استان حداقل یک مرکز رشد قرآنی باشد و قرآنیها جمع شوند و ایدهپردازی کنند و کارهای نو ارائه بدهند. علاوه بر این، باید مدیران قرآنی ما کار تیمی را یاد بگیرند نه با تیم خودشان بلکه چهار مدیر با هم یک تیم شوند. اگر با هم کارهایشان را جلو ببرند، موفقترند.
ایکنا ـ سخن پایانی.
امیدوارم قانونگذاران و مجریان قانون با نگاهی کلانتر به مسائل قرآنی و ایدههای فرهنگی نو نگاه کنند؛ هر چند مشکلاتی که قرآنیان در حوزههای مختلف با آن مواجه هستند مثل همه صنایع و تولیدکنندگان است. قانونگذاران و مجریان قانون ما با نگاهی کلان باید درد را درمان کنند نه اینکه صورت مسئله را پاک کنند. اگر بخشی از سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم اشتباه است، بخش درست آن را اجرا کنند. سند فعالیتهای تبلیغی ـ ترویجی قرآن چند سال ارائه شد؟ چقدر اجرا شد؟ یک مقدار دست از لجاجتهای جناحی بردارند، چون اگر کشتی ما غرق شود، همه غرق میشویم. قوای مقننه، مجریه و قضاییه ما با نگاه کلان به مشکلات نگاه، عمل و قضاوت کنند و فراجناحی تصمیم بگیرند. اگر این اتفاقها بیفتد، ایدههای بیشتری را در جامعه داریم و تکتک آدمهای ما قطعاً ایده دارند، ولی وقتی ذهنشان درگیر روزمرگی است و بهترین ایدهها فراموش میشود. مؤسسات قرآنی نیز همانند دیگر صنوف کشور در حوزه بیمه، مالیات، کسب سرمایه و اجرای ایدههای نو مشکل دارند.
انتهای پیام