توجه فرمایید...
خرمشهر، شهر خون آزاد گشت...
خرمشهر که با عملیات بیتالمقدس به دست رزمندگان عاشق فتح شد قطعاً از مهمترین اتفاقات هشت سال دفاع مقدس است که در ذهن و جان همه حتی بعد از 40 سال، شیرینی آن جاری و ساری است. باید به یاد داشته باشیم که در این راه شهدای زیادی جان خود را فدا کردند و جانبازان بسیاری از جسم و جان خود گذشتند تا این پیروزی حاصل شود و این شهر از دست دشمن باز پس گرفته شود.
این رویداد به قدری پر اهمیت بوده که در آثار هنری هم تبلور پیدا کرده و هنرمندان شاخص بسیاری برای بیان حس و حال خود دست به تولید اثر زدهاند تا این فتح و پیروزی را در تاریخ هنری این کشور ثبت و ضبط کنند. چه آثاری که همان بعد از پیروزی ساخته شد مانند قطعه «ممد نبودی» که همه ما در خاطر داریم و بعد از شنیدن آن شروع به زمزمه میکنیم؛ چه آثاری که سالها بعد برای ادای دین و ثبت بر جریده عالم تصنیف شد.
این آثار که شاخصهی اصلی آنها این است که چون از دل بر آمده لاجرم بر دل نیز بنشستهاند و کارهای سفارشی نبودند، بیشتر در یاد و خاطر مخاطبین مانده است. آثاری چون کاروان به آهنگسازی محمدرضا لطفی، کجایید ایشهیدان خدایی با صدای بیژن کامکار، سمفونی مقاومت به آهنگسازی مجید انتظامی، قطعه خجسته باد این پیروزی با صدای گلریز، سمفونی خرمشهر و حلبچه به آهنگسازی هوشنگ کامکار و...
آثار در این زمینه بسیار است و اندک نیست اما حیف که فقط همان یکبار که ضبط و اجرا شد به آنها پرداخته شده است. باید به این آثار دوباره و چندباره پرداخت و اجرا کرد، خاصه در این ایام که مخصوص به آنهاست. با پرداختن به آثار خوب و باکیفیت، سبب ارج نهادن چند برابری از جانب دیگران به این دست اتفاقات مهم میشویم و باعث تقویت و ترویج آثار فاخر شده و دیگر آثار نازل به چشم نمیآیند که بخواهند اعلام حضور کنند.
در این روزگار کافی است پای دردودل هنرمندان این آثار نشست و انتظارات آنها را برآورده کرد. باید دید که چرا بسیاری از آنها دلشکستهاند. چرا حتی حوصله گفتوگو پیرامون آثار خود را نیز ندارند و از حرف زدن خستهاند... باید بدانیم که آثار هنری با اجرا و حمایت زندهاند و صاحبان اثر نیز با اجراهای مجدد و توجه مسئولین امر به آنها خوشنودند. مسئولان مربوطه فرهنگی هنری چون حوزه هنری، بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس، معاونت هنری وزارت ارشاد و نظایر اینها میتوانند با توجه به رسالت و امکانات موجود، در این زمینه اهتمام کنند.
حال که بعد از قریب به 40 سال از فتح خرمشهر گذشته چه چیزی در این شهر نهفته است که ما را با خود همراه میکند تا پیروزی و بازپسگیری آن را پاس بداریم و به آن افتخار کنیم؟ چه چیزی در این ظفرمندی است که حتی بعد از این همه شهید دادن برای ما غرورآفرین است؟
خرمشهری که بعد از حملات صدام دیگر آن خرمی را نداشت اما برای ما هنوز «خرم شهر» است...
کاش برای خرمی واقعی آن بکوشیم...