محمدبن علیبن موسی مشهور به امام جواد و امام محمدِ تقی (۱۹۵-۲۲۰ق) امام نهم شیعیان اثنی عشری است. کنیه او ابوجعفر ثانی است. او ۱۷ سال امامت کرد و در ۲۵ سالگی به شهادت رسید. در میان امامان شیعه، وی جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است.
امام جواد(ع) از طریق سازمان وکالت با شیعیان در ارتباط بود. گفته شده است که امام جواد(ع) به دو دلیل از سازمان وکالت برای ارتباط با شیعیان استفاده میکرد؛ نخست به دلیل اینکه تحت کنترل دستگاه حاکم بود و دیگری برای دوره غیبت زمینهسازی میکرد.
عالمان اهل سنت، پیشوای نهم شیعیان را بهعنوان یک عالم دینی احترام میکنند. برخی از آنان شخصیت علمی جوادالأئمه را ممتاز دانسته و شیفتگی مأمون به او را به دلیل شخصیت علمی و معنوی او در کودکی دانستهاند[ هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۲۴ق، ص۲۸۸] آنان همچنین از برتری محمد بن علی(ع) در ویژگیهای دیگری همچون تقوا، زهد و سخاوت سخن گفتهاند.[ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۲۱] بهعنوان نمونه ابن تیمیه ملقب شدن او به جواد را، به دلیل شهرتش در سخاوت و بزرگواری میداند.[ ابن تیمیه، منهاج السنه، تحقیق: محمد رشاد سالم، ج۴، ص۶۸-۶۹] جاحظ عثمان معتزلی نیز، محمد بن علی(ع) را عالم، زاهد، عبادتپیشه، شجاع، بخشنده و پاک معرفی کرده است.[ العاملی، الحیاة السیاسیة للامام الجواد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۷].
از خصائص امام جواد(ع) به نقل از امام خمینی (ره) این است که فضائل و مکارم اخلاقی امام جواد(ع) به گونهای بود که همگی حتی مخالفان و دشمنان بدان اعتراف کرده و با دیدن آن خصال برجسته ناخودآگاه مجذوب آن وجود الهی شده، زبان به مدح و ستایش میگشودند. زهد امام جواد (ع) نیز مانند دیگر فضایل ایشان نمود بسیار داشت. با اینکه مدتی در کاخ مامون زندگی میکرد و خلیفه نیز سعی داشت او را به سوی مظاهر مادی جلب کند ولی ایشان به هیچ وجه بدانها دلبستگی نداشت.
آن امام همام برای تربیت شیعیان و مسلمانان در زمینههای مختلف اخلاقی و تربیتی، بیاناتی دارد که توجه به آنها برای شیعیان شایسته و لازم است. امام جواد(ع) به تاخیر انداختن توبه، امروز و فردا کردن، اصرار بر گناه و ایمن شدن از مکر خدا برحذر میدارد و مومن را به سه نیاز واقعیاش توجه میدهد: توفیق خدایی، واعظ نفسانی و قبول نصیحت، برای هر چیزی زینتی میشمرد و از متوجه شدن انحصاری به زینتهای مادی هشدار میدهد. ( ر.ک. بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۶۵، ح ۳)
علمای شیعه همگی بر فضل، بزرگواری، علم، حلم و دیگر کمالات آن حضرت تصریح کرده اند و او را همچون جدش رسول خدا(ص) و حضرت علیبن ابیطالب(ع) جامع خوبیها شمردهاند. علمای بزرگ اهل سنت نیز همگی بر فضیلت و برتری امام(ع) بر اهل زمان خود اعتراف کردهاند.
منقول است در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله»، بیانات مقام معظم رهبری مدظله العالی، رهبر انقلاب پیرامون حضرت امام محمدتقی؛ جوادالائمه(ع) میفرماید:
بحث آزاد کار خوبی است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم. این نکته اول که بحث آزاد را ما رد نمیکنیم بلکه استقبال هم میکنیم .مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلواتاللهعلیه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زیاد میشد، اما اینکه حالا بنشینند جمعا صحبت کنند امام جواد اول بار این کار را کردند.
زندگی امام جواد علیهالسلام هم الگوست. امام جواد علیهالسلام -امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت- در بیستوپنج سالگی از دنیا رفت. این نیست که ما بگوییم؛ تاریخ میگوید؛ تاریخی که غیر شیعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانی و خردسالی و نوجوانی، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتی پیدا کرد. اینها چیزهای خیلی مهمی است؛ اینها میتواند برای ما الگو باشد.
امام جواد مانند دیگر ائمه معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بنده شایسته خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد بهطوری که در سن 25 سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمه دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبه اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت.
آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است.
در دوران ما و در همه دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابله رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیله ریاکاری و نفاق بزنند. از طرفی با توجه به تاریخ اسلام و تشیع، هیچ نهضت و حرکتی را نمیتوان یافت که در آن سیاست از دیانت جدا باشد. این امر به ویژه در حرکت ائمه(ع) به چشم میخورد. زندگی و مبارزات امام جواد(ع)، نیز مؤید همین واقعیت است.
آن حضرت، دوران امامت خویش را در زمان دو تن از خلفای عباسی ( مأمون و معتصم)، سپری کرد؛ در حالی که تحت کنترل غیر مستقیم حکومت قرار داشت. همزمانی بیشترین سالهای امامت ایشان با خلافت مأمون خلیفه عباسی و قاتل پدر بزرگوارشان امام رضا(ع) از یک سو و کمی سن آن حضرت در آغاز امامت و همچنین فعالیت مذاهب و فرقههای انحرافی، امام را برای رهبری شیعیان، ناگزیر به اتخاذ روشی همراه با «تقیه» و مبارزه مخفی ساخت. بههمین دلیل امام مبادرت به ایجاد تشکلات سری و پنهانی کردند که فقط اصحاب سرّ به آن راه داشتند.
امام برای تحقق هدف راهبردی خود که همانا رهبری جامعه شیعیان و در امان نگه داشتن آنان از جور و ستم حکام وقت بود، گذشته از تشکیلات پنهانی، از نهضت هایی که علیه خلفا فعالیت داشتند نیز حمایت میکرد و با اعزام نمایندگان و وکلای مقیم و موقت، برعملکرد مأموران حکومتی نظارتی غیر مستقیم داشت و گاه با ارسال نامههایی این مأموران را تشویق به انجام اعمال خیر در راستای مصلحت شیعیان میکرد، ضمن آنکه از طریق این نامهها با شبکه وکلا و شیعیان در سراسر قلمرو اسلامی در ارتباط بود.
گذشته از فعالیتهای مخفیانه، امام(ع) با شرکت در مناظرات و جلسههای پرسش و پاسخ، به شکلی علنی در جهت تنویر افکار عمومی و روشن ساختن اذهان مردم و اهل اندیشه میکوشید. بنابراین میتوان گفت امام روش «مبارزه مخفی» و «فعالیت فرهنگی همراه با تقیه» را بهعنوان تاکتیک اصلی برای تحقق هدف راهبردی خود به عنوان امام شیعیان برگزید و با بهکارگیری این روش موفق شد از گسستگی و فروپاشی جامعۀ تشیع در شرایط خاص آن دوران جلوگیری به عمل آورد و زمینه را برای پذیرش امامانی که پس از وی در سنین کودکی به امامت رسیدند، فراهم کند.
روش امام جواد (ع) در مبارزه با حاکمیت نامشروع خلفا، مؤید این واقعیت است که در هیچ شرایطی و به هیچ بهانهای وظیفه مبارزه با ظلم و تلاش برای تحقق حکومت عدل الهی از مسلمانان ساقط نمیشود.
حجتالاسلام والمسلمین محمدشریف حسینی، عضو جامعه روحانیت شیراز
انتهای پیام